بهمن ۰۳، ۱۳۹۳

یک بار دیگر، مرگ بر انگلیس



یکی‌ را از وقتی‌ که دنیا میاد، تو گوشش عربی‌ می‌خونند، اسمشو عربی‌ میذارن، تو مدرسه زبون عربی‌ جز دروس اصلی اوست و آنرا میاموزه ، در جامعه به سید‌ها که با افتخار اعلام میکنند که باباشون عربه بیشتر اهمیت میده و توجه ویژه میکنه ، روزی ۵ بار طرف یک شهر عربی‌ دولا می‌شه و مراتب خدمتگذاری و بنده گیش را آنهم به زبان عربی‌ اعلام می‌کنه، وقتی‌ یک راننده عرب مست می‌کنه و میزنه یکی‌ از هم میهنانش را با ماشین زیر میگیره و می‌کشه، دست هاش را هم میبوسه، مادرش براش به زبون عربی‌ دعا می‌خونه و بهش فوت می‌کنه، قهرماناش عربند، زن و یا شوهرش را به زبون عربی‌ بهش حلال میکنند، کتاب مقدسش به عربی‌ است، خدایش عرب است، با خدایش به عربی‌ راز و نیاز می‌کنه، وقتی‌ اعراب با هم می‌جنگند، او را وسط میاندازند تا بجأی آنها کشته شه ، پول و سرمایه کشورش را به پایِ اعراب می‌ریزه با خرج میلیون‌ها پول و پایِ پیاده میره تا قبر یه عرب را که هزار سال پیش در طی‌ تصویه حساب خانوادگی سرش را زدند، و خود عرب‌ها بهش میخندند، ببوسه و زیارت کنه، و هر چی‌ طلا در کشورش هست، جمع کرده شاهکار هنری با آنها میسازه و روی قبر اعراب میگذاره، اینقدر که به حرم حسین میرسند به حرم معصومه نمی‌رسند، روزی صد‌ها بار بر اعراب و ال اعراب صلوات و سلام می‌فرسته و برای تندرستی و سلامتی و خوشبختی‌ اعراب در این دنیا و در ان دنیا از صمیم قلب دعا می‌کنه ، ۳۶ ساله که عملا و رسما تحت پرچم و حکومت عرب‌ها جان، مال و نامسش قرار دارد و این اعراب هستند که برایش تصمیم میگیرند، و اعراب هفته‌ای ۴۰ جوان کشورش را جلو چشماش دار میزنند، از هم میهنانش متنفر و فراری است و سرشان را کلاه می‌گذرد، ولی‌ برای اعراب سینه زنی‌ و مجلس ختم و میهمانی ترتیب میده، بهترین محصولات کشاورزیش را به سوی اعراب می‌فرستد، بهترین و کمیابترین حیوانات روی کره زمین که متاسفانه به مملکت او پناه آورده‌اند، را برای شام شب اعراب ذبح می‌کند، آخر هم به زبون عربی‌ تو گور میذارنش، و تازه به همینجا ختم نشده حتی بعد از مرگش هم وقتی‌ به دیدار گورش میروند بازم براش عربی‌ می‌خونند، خلاصه اینکه خود عرب‌ها اینقدر که این قهرمان داستان ما عربه، عرب نیستند و ایشان از خود پاپ کاتولیک تره اصطلاحا،

بعد از اینکه بهش بگن عرب ناراحت می‌شه، از اینکه تیمش به عربا ببازه متأثر می‌شه، از اینکه به خلیجش عربی‌ بگن رنج میبره، از اینکه به کشورش ، تاریخش، زبانش، هویتش، توهین بشه خونش جوش میاد،

و این طاعون و بلا و دو گانگی‌ و پریشان حالی‌ و سرگردانی از آن زمان بر سر ایرانی‌ آمد که انگلیس‌ها و فرانسوی‌ها قبایل ترک نوکر خود را به نام قاجار‌ها که در اطراف سرزمین گسترده ایران مانند کرم میلولیدند و به راهزنی و دزدی مشغول بودند، در ایران مستقر کردند، و امپراطوری پارس‌ها را نابود کردند، دقیقا از زمانی‌ که یک خواجه روانی‌ به اسم آغا محمد را حمایت کرده و صد‌ها هزار ایرانی‌ را در تبریز، کرمان، یزد، اصفهان، شیراز ، تهران و ری گردن زدند، و از سر‌های آنها منار ساختند، همزمان هویت ایرانی‌ را نیز به قربانگاه بردند تا امروز که نتیجه ش داستان بالاست.
یک بار دیگر، مرگ بر انگلیس