یک وقتی هست که یک مطلبی واقعا وجود دارد، ملموس است، دیدنی است، فهمیدنی است و مردم دنیا هم آنرا میبینند و موجودیتش را تأیید میکنند. مانند موجودیت گروه فمنها در کشورهای مختلف دنیا که زنانی هستن که همان چماقیای که در طول تاریخ بر سرشان خورده و به خاطر آن سرکوب شدهاند، یعنی استفاده از بدن و مظاهر زنانگیشان، را بدست گرفته و بر سر آنچه که با آن مخالفتند میکوبند.
یک وقتی هست که مطلبی وجود نداره ولی مردم متقاعد شدهاند که وجود دارد، و از طریق مطبوعات و امپراتوری رسانهای و نشر فساد، جنایت و پلیدی شستشوی فکری و مغزی شده و حماقت گونه زیر بار تحمیل فکری رفته و اذعان میکنند که این مطلب هست با اینکه قلبا میدانند که نیست. مانند موجودیت سازمان مضحکی به نام سازمان ملل متحد که همه چیز هست به جز سازمانی که برای اتحاد ملل بر اساس صلح و دوستی تلاش کند، و با اینکه چیزی به نام ملل متحد وجود ندارد، ولی مردم عادت کردند که این دسته هونگ برخاسته از تبعات جنگ خانمان سوز و جهانی دوم که نتیجه توحش غربیها بود ، را بپذیرند، هر چند از صمیم قلب به دروغین بودن آن اعتقاد دارند.
و یک وقتی هم هست که مطلبی نه وجود دارد و نه میتوان مردم را به ضرب زور، زر و فریب متقاعد کرد که وجود دارد، ولی میگویند وجود دارد و همین است که هست. و این حکایت فرانسه است که در عین حالی که سرش را زیر برف کرده با حماقت اصرار دارد که کشوری دموکرات و آزادی خواه است، در حالی که میدان کشتار آزادیخواهان و آزادیهای انسانی است، ندای حقوق بشر سر میدهد، و دهها سازمان مسخره و جعلی دفاع از حقوق بشر را رهبری میکند و در همان حال میراژهای جنگیش بشر را در کشورهای مختلف بمباران کرده و نابود میسازند. و این ابله فکر میکند که میتوان بزرگترین استعمارگر تاریخ بود، بیشترین توحشها را در طول تاریخ انجام داد، بزرگترین تاریخ مربوط به دزدی دریایی و زمینی را در کولهبار پدران خود داشت، به کشورهای بیدفاع آنچنان حمله کرد که گراز زخمی، گرسنه و ترسیده در دفاع از خودش نمیکند، مردم کشورهای مختلف را آنچنان گردن زد و کشتار کرد که داعش در مقابل آن پشهای بیش نیست، و پلیدیهایی انجام داد که تنها هیولاهای بیروح انجام میدهند ، این ابله میاندیشد، میتوان چنین درنده بود و دم از بشریّت زد! و بازگویی جنایات این سرزمین جنایت پیشه که حکم همان بز گری را دارد که تمامی منطقه اطراف خود را به بیماری توحش متبلا کرده، مربوط به زمان دور و عقده گشایی تاریخی نیست، بلکه این توحشها نه تنها در زمان گذشته بلکه در همین زمان حال، همین حالا ، هم اکنون که من اینجا نشستهام و دارم ضمن هورت کشیدن قهوه از یک لیوان شکم گنده اینها را مینوسیم کشتار مردم آفریقای مرکزی، نیجریه با شدت در حال اجراست و گروه بوکو حرام از طرف فرانسه در حال سرویس دادن به مردم این سرزمینهای غنی است.
سایت دیپلماسی مقالهای را مینویسد که با ویرایش بسیار در زیر میاید:
موقعیت امروز فرانسه در میان کشورهای اروپایی است که به خاطر جمعیت و میزان حضور مسلمانان می توان گفت بیشترین اقلیت مسلمان - حدود ۶ و نیم تا ۷ میلیون مسلمان ( بیش از ۳۰ میلیون مسلمان در فرانسه زندگی میکنند ) که حدود ۱۰ درصد جمعیت این کشور است - را در خود جای داده است. این مساله با در نظر گرفتن وضعیت افرادی که بر هویت فرانسوی خود از گذشته یعنی زمان لوئی چهاردهم و حتی قبل از آن، ( هویت دزدان دریای منظور است ) زمانی که فرانکها در اروپا برای خود ویژگی هایی قائل بودند و به خصوص در حوزه زبان و ادبیات! تعصب داشتند، موجب تحقیر آنها شده است. حتی بعد از جنگ جهانی دوم، فرانسه از دوره دوگل تا ژیسکاردستن رویهای را در مقابل هژمونی آمریکا در پیش گرفتند.( نزد آگاهان دنیا مثالی است که میگوید اگر میخواهید معماری و هنر ایران پیش از قاجارها را ببینید سری به هتلها و کاخهای مشهور فرانسه بزنید و به مراکز ثروتمند نشین فرانسه مراجعه کنید، فرانسویها آنچنان در دزدیدن و کپی کردن از تاریخ فرهنگ ، هنر و علم و ادبیات ایران پیش از قاجارها ، معروفند که حتی تصویر نقاشی شده زنان ایرانی که توسط نقاشان مشهور ایرانی کشیده شده را به فرانسه برده و در تاریخ خود عینا آورده و در زیر آن نوشتهاند، زنان فرانسوی، در قرن ۱۷ و ۱۸!! و حتی به حمامهای مشهور ایرانی هم رحم نکرده و آنان را به نام خود ثبت کرده و در حالی که تصویر دلاکی را نشان میدهد که مشغول مشت و مال یک ایرانی دیگر است، در زیر تصویر نوشته : حمام در فرانسه در قرن ۱۸!! گوشهای از دلاوریهای نادر شاه کبیر را گرفته با آن هزاران افسر و فرمانده و ناپلئون ساخته اند. اختراع توپ و تفنگ و کشتی جنگی نادر شاه را به پای خود گذشته اند و حتی جالب بود برای من در سفری که به فرانسه داشتم، همان باغهای زیبای یزد و کرمان و شیراز را ببینم که در فرانسه با سروهای مشهور ایرانی که از ایران آورده و در فرانسه پرورش داده بودند، و همان طرح باغچهها و باغهای و یا بوستانها و گلستانهای مشهور ایرانی در جلو کاخهای خود بنا کرده و پزش را به خود ما میدادند. بجز ایرانیها ،تمامی داشته و نداشتههایشان از کشورهای نظیر مراکش، تونس، مصر و الجزایر است. که البته آنها بخودشان مربوط است و من تنها حافظ منافع کشور خودمم.
فرانسه امروز از یک سو با میلیونها تبعه مسلمان که عمدتا آفریقایی تبار هستند – عمدتا از شمال آفریقا و از کشورهای الجزایر و تونس حوزه مستعمراتی فرانسه و نقش تعیین کنندهای نیز در فضای فرانسه دارند- و از سویی دیگر با قوت گرفتن راست افراطی مواجه است که با تکیه بر حساسیتهای فرانسوی در حال مستحکم کردن آرای خود در سبد رای مردم هستند. همه این موارد به اضافه رفتار غرب در قبال سوریه و علایق فرانسویها به سوریه و لبنان به خاطر خصیصه استعماری و تلاش برای سرنگونی اسد، اشتباهات تاکتیکی بود که غرب و عمدتا فرانسه مرتکب شدند که در دام افتادند؛ دامی که کارگردانی آن را انگلیس و هیات حاکمه این رژیم با کمک ترکیه و قطر بر عهده داشت. این امر موجب شد که تعداد قابل توجهی از نسل دوم و سوم مسلمانان اروپا، برای ورود به عرصه جنگ جهادی ابتدا وارد سوریه و سپس عراق شده و به پدیده ساخته شده داعش بپیوندند.
بخشی از علت حضور نسل دوم و سوم نیز به خاطر هویت مسلمانی اقلیت و ویژگیهای زبانی یا نژادی و تحقیر مداوم از سوی جامعه اروپا بود که سبب شد فرصتی را برای اثبات خود در فضای جدید با رویکرد آرمان خواهانه به دست آورند. این در حالی است که تقابلی هم از سوی دولتهای اروپایی با آنها نمی شود. شاید علت این امر نیز به تصور دستگاههای تصمیم گیری اطلاعاتی بر می گردد که بر این باورند با بروز چنین اتفاقی از دو طرف سود می برند: نخست موجب تضعیف دولت اسد می شوند و دیگر آنکه تعدادی از شهروندان که چهره آرامی ندارند در این جنگ شرکت کرده و از آنها خلاص می شوند.
این رفتار نادرست و عدم دقت در دیدگاهی است که یک حکومت نسبت به شهروندانش دارد. اروپایی که شعار اصلی آن حقوق بشر بوده و در این حوزه فعالیت می کند، ( تنها در حد شعار فعالیت میکنند و وقتی پای منافع خودشان و غارت ملتها در میان باشد، حقوق بشر کیلویی چند !) بیتوجه به این مسئله موجب تغییر معادلاتی در سوریه شده و به پدیده داعش که پیش از این توسط غربیها در ترکیه ساخته شده و تقریبا همان ارتش ترکیه است بپیوندد و به سرعت به موفقیت هایی برسد. اما گروه داعش توانست غرب به خصوص فرانسه، سپس آلمان و انگلیس و بعد از آن بلژیک را که بیشترین جنگجوی جهادی را داشته با معضل بسیار پیچیده روبه رو کند.
در نهایت اروپاییها متوجه شدند که داعش و یا همان مسلمین افراطی که در داخل جامعه خود جا دادهاند، میتواند به همان اندازه که باعث ویرانی سوریه و عراق شد، در داخل جامعه تازه به دوران رسیده و از گرسنگی نجات یافته اروپایی ، موجب درد سر و تخریب گردد. و در واقع این هشداری بود که من اینجا بارها به آن اشاره کردم و نوشتم که آنکه باد میکارد، طوفان درو میکند، و ظاهرا اتاقهای فکر و مکر غربی تازه متوجه بمب خاموشی شدهاند، که هر لحظه امکان انفجار دارد. و هیچ کاریش هم نمیتوانند بکنند. و من دلیل ش را هم نمینویسم. و چگونه منفجرشدنش را هم نمینویسم، و حتی نمینویسم چگونه خود غربیها موجب انفجار آن خواهند شد، ولی تنها این را مینویسم که این انفجار یک قول صد در صد است، مگر اینکه...
پس اروپاییها در جلسات مشترکی که داشتند، فکرها را روی هم گذاشتند و ابتدا یک پوسته ساختند، ( شبیه پوستهای که در ۱۱ سپتامبر امریکاییها ساختند که در زیر آن بتوانند هر غلطی که خواستند انجام دهند. و اگر امریکاییها به سبب ۱۱ سپتامبر به نتایج درخشانی رسیدند، اروپاییها هم خواهند رسید!)
انتخاب پاریس نیز از این منظر می توانست بزرگترین و مهمترین مکان برای ساخت این پوسته باشد.
چرا؟ چون
۱- این یک ریسک بزرگ بود که تنها احمقترین رئیس جمهور دنیا یعنی اورلاند میتوانست زیر بار آن برود
۲- فرانسه بیش از ۳۰ میلیون مسلمان در خود دارد که میبایستی از کار بیفتد، پس بعنوان مرکز مبارزه با پتانسیل ترور اسلام ، نقطه شروع از اینجا گذاشته شد
۳- فرانسه به سبب موقعیت جغرافیایی خود و نزدیکی ش با آفریقا سالانه میلیونها گردشگر مسلمان دارد و تجّار و بازرگانان و سرمایگذاران مسلمان زیادی در این کشور کار میکنند.
همچنین مرکز مبارزات احمقانه با مسلمانان بوده و با توجه به تصویب قانون حجاب، رفتارش نسبت به مسلمانان در مقایسه با انگلیس با نوعی مکر همراه نیست. انگلیسیها بهتر و مناسب تر توانستند اقلیت مسلمان را در خود حل کرده و از کار بیندازند ، اما فرانسه هنوز نتوانسته است چنین کاری را انجام دهد.
مجموعه این عوامل با اقدام چارلی هبدو و یا به قول اعراب که از نداشتن حرف چ رنج برده و آنرا شارلی ابدو مینامند، مبنی بر رویکرد هتاکانه نسبت به پیامبر اسلام، بهانه خوبی را به دست وزارت اطلاعات فرانسه میداد تا پای جریانهای تندرو را در ترور نشان دهد. جریانهای تندرویی که پیش از این در گروههای تروریستی ساخت اروپا یعنی داعش، بوکو حرام و و و... با وجود رفتارهای خشن و غیر انسانی و توحشی افسار گسیخته شبیه رفتار سربازان فرانسوی در الجزایر در ۶۰ سال پیش ، و اقداماتی هولناک که از خود در کشورهای مسلمان با کشتن تعداد قابل توجهی از شیعیان، ایزدیها و اهل سنت بروز برای داده بودند، و در نتیجه استفاده از آنان کار را برای وزارت اطلاعات کشورهای غربی بسیار آسان مینمود . پس برای ساخت این پوسته، به سراغ مجلهای رفتند که پیامبر اسلام را پیش از این بارها مورد هدف قرار داده بود . و قرار دادن این مجله در کنار داعش میشد نتیجه همان حساب دو - دو تا که حساب آن ، اشنا، پیش بینی شده، بسیار واضح و منطقی مینمود.
حمله به نشریه چارلی هبدو و سپس فروشگاه یهودی ها، دو اتفاقی است که وزارت اطلاعات اتحادیه اروپا سعی کرد برای ساخت پوسته خود از آنها بهره ببرد. و با یک تیر چند نشان بزند:
-از میان بردند خبرنگاران سوسیالیست و فضول،
- مظلوم نمایی یهودیان مقیم اروپا ، فراری دادن یهودیان از اروپا و یا شاید هم تو دهنی به اسرائیل در جهت اینکه حواست جمع باشه با کی طرفی !!
- بهانه برای بگیر و ببند و کشتار مخفیانه مسلمانانی که احتمالا میتوانند در آیند موجب سردرد شوند
- هر کشوری با آنان همراه نباشد یک چارلی هبدو برایش خواهند ساخت
این پوسته با موفقیت ساخته شد و رهبران اروپایی و نوکرانشان همگی در یک خیابان خلوت راهپیمایی کرده و حمایت خود را از این پوسته اعلام ساختند. و امپراطوری رسانهای اروپا هم گوش دنیا را پر از حماقت کرده و احمقها را بیش از پیش مسخ ساخت.
اقدامات بعدی دیگر ساده است، از این به بعد هر جا گروگان گیری بشود بطور خودکار به مسلمانان نسبت داده میشود، هر جا جسد مسلمانی پیدا شود، آنرا به ترور مربوط ساخته و دهانها بسته خواهد بود. هر اقدام ضدّ بشری و هیولا منشی در دنیا که از طرف اروپاییها صورت بگیرد، تا حد زیادی توجیه شده است، احتمال بیرون راندن گروههای بزرگی از مسلمانان از اروپا و مصادره اموال آنان بسیار بعید است و غیر منتظره نخواهد بود..
اما ببینیم در مقابل مسلمانان باهوش در مقابل این مکاری چه کار کردند!
طبق معمول این بار نیز شاهد براه افتادن احمقها با مشتهای گره کرده و دهانهای کف کرده بودیم، همان توحشهای خیابانی که از ۳۶ سال پیش در ایران شروع شد، و بعدها الگویی برای دیگر احمقها قرار گرفت، ماشینها را آتش میزنند و به شهر و شهروندان خود آسیب میرسانند، اموال خود را تخریب میکنند، و بجای انتقام گیری انتقام پس میدهند و به خودشان گًل میزنند. یک پرچم آتش میزنند، و خود در آتش آن سالها میسوزاند، و موج عظیم احمقها در سرزمینهای مختلف مانند ترکیه، اندونزی، پاکستان ، نیجریه و شمال آفریقا به خیابانها ریخته و حمایت خود را از ترور و تروریسم نشان میدهند.. این روندی است تکراری و تجربه شده که وزارت اطلاعات اتحادیه اروپا عاشق آن است ، چرا که از یک طرف برای توجیه اعمال وحشیانه و هیولایی خود آنرا با افتخار نشان میدهد، و از طرف دیگر استفاده حداکثری مسئولان فرانسوی بر زد شهروندان مسلمان خود است. و از طرف دیگر هم ثابت میکند که این احمقهای بیخاصیت را که میشود مانند گلهای گوسپند به خیابان ریخت و با یک چوب که بر سرشان زده میشود از چپ به راست برد، لیاقت زنده ماندن و زندگی کردن و استفاده از منابع زمین را ندارند. اینها هر چقدر بمیرند و کشتار شوند به نفع جامعه مدرن و متمدن! است .
با توجه به مقبولیت پایین فرانسوا اولاند در سطح جامعه فرانسه، اقدام تروریستی موجب شد که حرکت نمایشی بیسابقهای را بعد از جنگ جهانی دوم به راه بیاندازند. حرکتی که در آن نزدیک به ۴۰ رئیس کشور و میلیونها فرانسوی شرکت داشتند. تیراژ نشریهای که تا پیش از این حمله، تیراژ زیادی نداشته در شماره بعدی خود به میلیونها نسخه رسید. ضمن آنکه نباید فراموش کرد که دست اندرکاران مجله چارلی هبدو ، گرایشهای سوسیالیستی داشته و بیشترین تیغ حملاتشان به سرمایداری و نو کیسههای غربی است! ولی مسئولان فرانسوی از این ماجرا حداکثر بهره را بردند. آنها با مدیریت مزوّرانه بحران به تقویت ملیت گرایی فرانسوی پرداختند. اما شاید این پرسش مطرح شود که غرب تجربه اینچنینی را داشته است. زمانی که نشریه دانمارکی دست به چنین اقدامی زد، چرا غرب و به طور اخص فرانسه از چنین کاری را انجام ندادند و از کاریکاتوریستهای دانمارکی چنین حمایتی نشد ، حتی کار به عذر خواهیهای پنهانی و آشکار هم کشید ؟ در پاسخ باید گفت که آنزمان هنوز خطر "هر مسلمان یک بمب" کشف نشده بود و از طرفی اروپا هنوز به چنین ثروتی دست نیافته بود، امروز اروپا بینیاز از دنیا و مافیا آنچنان قدرت اقتصادی و حاکمیت و اداره دنیا را دارد که نسبت به هر چیز دیگری بیخیال است، تا جایی که رئیس اروپا کامرون، به تازگی با وقاحت اعلام میکند که میشود ،میتوان و باید به هر کس و مذهبی توهین کرد و توهین میکنیم. آای نفس کش