دیپلماسی ایرانی مینویسد: همه چیز همیشه همانطوری که به نظر می رسد نیست. زمانی که حوادث اینچنینی رخ می دهد، عموما ظاهر اتفاقات گمراه کننده است.
روز چهارشنبه سه مرد کاملا مسلح به هفته نامه فکاهی شارلی ابدو در پاریس حمله کردند. این نشریه شهرت خود را از انتشار کاریکاتورهایی در مورد مذاهب به ویژه اسلام و شخصیتهای سیاسی کسب کرده است.
اتفاقات روز چهارشنبه بیشتر یادآور حمله روز ۱۱ سپتامبر در آمریکا بود. برنامهای که با هدف تغییر نظام جهانی و پیشبرد برنامههای سلطه بیشتر در جهان، به اجرا گذاشته شد. مقامات آمریکا در کوتاهترین زمان ممکن حمله کنندگان یازدهم ماه سپتامبر را شناسایی کردند. اف بیآی به دروغ اعلام کرد محمد عطا کیف دستی حامل شواهدی دال بر مشارکت القاعده در این حمله را در صحنه جا گذاشته است. اما چه کسی تاکنون شنیده است افرادی که در حملات تروریستی دست دارند مدارک مربوط به مشارکت خود را در چنین حملاتی همراه خود به صحنه جرم ببرند و یا در آنجا جا بگذارند؟!
با این حال، مقامات فرانسه ادعا کردند یکی از حمله کنندگان کارت شناسایی خود را در خودرویی در نزدیکی محل حادثه جا گذاشته است!
حملات ایذایی و یا حمله با هدف متهم کردن دیگران، به نوعی سنت قدیمی غرب بخصوص انگلیسها محسوب می شود. نمونه آن حمله یازده سپتامبر بود که جنگهای امپریالیستی علیه افغانستان، عراق، بخش هایی از پاکستان، لیبی و سوریه را در پی داشت. در ماه آوریل سال ۲۰۱۳، شواهد کشف شده حاکی از دست داشتن تروریسم داخلی در بمبگذاری بوستون بودند.
کشورهای اروپایی نیز دلایل خاص خود را برای مشارکت در اقدامات اینچنینی دارند. آنها با تمایل واشنگتن برای سلطه جهانی همراه شده اند و به دلیل موجهی برای جنگهای امپریالیستی نیاز دارند. از سوی دیگر، برای سرکوب آزادیهای داخلی و کنترل هر چه بیشتر جامعه چه راهی بهتر از ایجاد رعب و وحشت از گروههای افراطی می تواند وجود داشته باشد؟!
در ماه مارس سال ۲۰۰۴، بمبگذاری در قطاری در مادرید سه روز پیش از انتخابات عمومی در اسپانیا رخ داد. القاعده مسئول این بمبگذاری شناخته شد، اما هیچ سند و مدرکی برای این مسئله وجود نداشت. در ماه ژوئیه سال ۲۰۰۵ نیز بمبگذاریهای مشابهی در لندن رخ داد.
چنین حملاتی سوال برانگیز شده اند. مسائل بسیاری در مورد این حملات بیجواب مانده اند و پروندههای این حملات خیلی زود بسته شدند. روند رسیدگی به این حملات این سوال را بوجود می آورد که چه کسانی در حوادث اینچنینی برنده و چه کسانی بازنده هستند؟
حملات به کشورهای خاورمیانه و درگیریها در هاییتی همه عواقب حملاتی بودند که به القاعده و گروههای افراطی نسبت داده شدند و هیچ شواهد و مدارکی دال بر دست داشتن این گروهها در این حملات در دست نبود.
اکنون باید دید برنامه ریزان اصلی حمله روز چهارشنبه در پاریس چه هدفی را دنبال می کنند. شاید نیروهای عملیاتی سیا قصد داشته باشند برنامه مشابهی را نیز در آمریکا پیاده کنند...
شاید همه این حملات در تلاش برای از بین بردن آزادی عمومی صورت گرفته باشند و یا شاید هدف از حمله در پاریس همانند حملات قبلی، شروع جنگ دیگری توسط ناتو و به رهبری آمریکا در خاورمیانه باشد.
* استفن لندمن ساکن شیکاگو است و کتاب جدید وی تحت عنوان «بحران در اوکراین: تلاش آمریکا برای برتری در منطقه خطر شروع جنگ جهانی سوم را در پی دارد» منتشر شده است.
این حمله در روز روشن رخ داد و ۱۲ نفر در آن کشته و هشت تن دیگر زخمی شدند. پوشش خبری رسانهها از این حمله چندان تعجب آور نبود. در تیتر همه رسانهها عنوان «تروریسم» به شدت به چشم می خورد. بیبی سی گزارش خود از این حمله را تحت عنوان «تروریسم بیسابقه» ارائه و اعلام کرد: «فرانسه تاکنون با تروری اینچنینی مواجه نشده بود.» دبیران خبر در نیویورک تایمز از این حمله تحت عنوان «کشتار جمعی ناشی از نفرت» یاد کردند و آن را اقدامی تروریستی خواندند.
واشنگتن پست در گزارش خود نوشت: «شارلی ابدو برای آزادی بیان ایستاد. غرب نیز نباید کمتر از این عمل کند.» وال استریت ژورنال در مطلبی تحت عنوان «ترور اسلام گرایان در پاریس» نوشت: «کشتار جمعی روز چهارشنبه یادآور این مطلب بود که جهادگرایی و افراطی گرایی اتفاقی مختص منطقه خاورمیانه و سرزمینهای دور نیست. حملات بیشتری در تلاش برای کشتار جمعی صورت خواهد گرفت و مقامات در آمریکا و اروپا می بایست امکان بازرسی و تحقیقات گسترده برای شناسایی برنامه ریزان این حمله را داشته باشند. اسلام خشونت آمیز واکنشی در برابر فقر و یا سیاستهای غرب در خاور میانه نیست؛ بلکه چالش ایدئولوژیکی برای تمدن و اصول غربی است.»
لس آنجلس تایمز نوشت: «تروریستها در پاریس آزادی بیان را هدف قرار دادند و ما باید از آن دفاع کنیم.» فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه این حمله را «یورش به آزادی بیان و روح جامعه» توصیف کرد و گفت: «امروز همه ملت فرانسه هدف قرار گرفتند.» طبق بیانیه منتشر شده از سوی کاخ سفید، اوباما در تماس تلفنی با اولاند با وی ابراز همدردی و تصریح کرد: «آمریکاییها در کنار مردم فرانسه خواهند ایستاد.»
شارلی ابدو در سال ۲۰۰۶ کاریکاتورهای بحث برانگیزی از حضرت محمد پیامبر اسلام را مجددا منتشر کرد. این کاریکاتورها در ابتدا توسط روزنامهای دانمارکی منتشر شده بودند.
در تاریخ دوم ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ پس از انتشار ویژه نامهای توسط شارلی ابدو، به دفتر این نشریه حمله و وب سایت آن هک شد. در این ویژه نامه کاریکاتوری از پیامبر اسلام به عنوان تصویر روی جلد مجله قرار گرفته بود.
طبق گزارشهای منتشر شده در روز چهارشنبه، حمید مراد یکی از مظنونین وارد پاسگاه پلیس واقع در ۱۴۵ مایلی شمال شرقی پاریس شد و خود را تسلیم کرد. در مورد اینکه مراد چطور به این پاسگاه رسیده بود، هیچ توضیحی داده نشد. این مسئله که آیا وی در حمله دست داشت و یا اینکه وی بخشی از نقشه عملیات ایذایی بود نیز مشخص نیست. پلیس دو مظنون دیگر در این حمله را نیز شناسایی کرد: سعید و شریف کواشی که هر دو ساکن پاریس بودند.
همه اینها در حالی اتفاق افتادند که تحقیقات برای شناسایی مظنونین حملات اینچنینی عموما مدت زمانی طولانی وقت می برد. مظنونین عموما داوطلبانه خود را به پلیس تسلیم نمی کنند. معمولا هفتهها طول می کشد تا پرونده قضایی علیه مظنونین تشکیل شود.
به گزارش رویترز، یکی از مظنونین از روی کارت شناسایی وی که در یک خودروی رها شده جا مانده بود، شناسایی شد. شریف در سال ۲۰۰۵ به جرم همکاری با «نهادی تروریستی» به مدت ۱۸ ماه زندانی شده بود. ظاهرا وی قصد داشته با پیوستن به نیروهای فرانسوی به عراق رفته و با نیروهای آمریکایی مبارزه کند؛ اما پیش از سفر به عراق برای پیوستن به جنگجویان، دستگیر شده بود.
حمید مراد در هیچ یک از تصاویر تلویزیونی در پوشش خبر حمله به نشریه دیده نشد و هنوز مشخص نیست که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این حمله دست داشته است یا خیر؟!
به گزارش رویترز، تاکنون هیچ شخص یا گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است؛ اما به گفته یکی از شاهدان عینی، یکی از حمله کنندگان پیش از اینکه سوار خودروی خود شود فریاد زده است «به رسانهها بگویید ما از اعضای القاعده در یمن هستیم.»
خبرگزاری فرانسه گزارش داد نیروهای نظامی بلافاصله پس از حمله در همه شهر مستقر شدند و همه ایستگاههای خطوط ریلی و ساختمانهای رسانه را تحت پوشش قرار دادند.