دنیایی ساخته اند که تنها احمق‌ها میتوانند آنرا تحمل کنند..... اگر ترکیه، فلسطین، اسرائیل، فرانسه، انگیس و و و چارلی هستند ، ما چارلی که نیستیم هیچ، چارلی بودن را هم ننگ‌ میدانیم

خانم زری اصفهانی در وبلاگ شخصی‌شان به نام یاداشت های زری اصفهانی می‌نویسند: نه من چارلی نیستم، و ادامه میدهند:

آسوده تر ین راه
گام برداشتن در کنار میلیون هاست
خطر هیچگاه درراهی نیست
که هزاران تن‌از آن میگذرند

نه هیچ خطر ی در این جا نیست
اینجا نه گاز اشک آور هست
نه گلوله های پلاستیکی
نه بمب های اسرائیلی هست
نه تانک ها آمریکایی
نه بسیجی هست
نه پاسدار شکنجه گر
ونه لباس شخصی و دشنه اش
اینجا جایی است که ساعت ها میتوانی بدون ترس فریاد بزنی

و هرجور تابلو و بنری را که خواستی بدست بگیری
اینجا با باطوم ترا نمی زنند
و دستگیرت هم نمی کنند
حتی همه بتو آفرین میگویند
دست روی سر ت هم میکشند
و گل و بوسه بپایت می ریزند
شکلات هم پخش میکنند
و البته شیره هم برسرت می مالند

******
دروغ را میشود به هزار چهره نقاشی کرد
و زیباترین چهره
صفی است از میلیونرها و بیلیونرها
خوش لباس و خوشبو و خوش چهره
که دست همدیگر را گرفته اند
بازو دربازو میروند

تا علیه تروریست ها بجنگند
برعلیه تروریست های ریشو
بد بو
بد شکل
تروریست های خارجی
تروریست های گدا و بی فرهنگ
تروریست های مسلمان ووحشی
ویاتروریست های کمونیست وبی خدا
و البته جدایی طلب!
برای آزادی بیان
برای آزادی کاریکاتور
برای آزادی انسان !!


وهزار هزار
میلیون میلیون
پرچم
من چارلی هستم
من چارلی هستم

من چارلی هستم
و منهم چارلی هستم
ومنهم چارلی هستم
برویم با تروریست ها بجنگیم
بله البته
میرویم تا با تروریست ها بجنگیم
چرا که نه
اینها همیشه با تروریست ها جنگیده اند!

یک روز تروریستها لومومبابود
و یارانش
یک روز بن بلا بود وارتش آزادیبخش الجزایر
یک روز دکتر فاطمی بود و دکتر مصدق
یک روز هوشی مین بود و چریک هایش درجنگل های ویتنام
یک روز آلنده بود و همرزمانش

یک روز ماندلا بودو مبارزین ضد آپارتاید

یک روز فیدل کاسترو بود وچریک های کوههای سیرا مائسترا

یک روز چه گوارا بود ویارانش در جنگل های بولیوی
یک روز هم عرفات بود و جنبش فتح
ویا جورج حبش و یارانش
وآنروزهم مجاهدین خلق بودند

درقلب پاریس
درژوئن سال 2003

اگرکسی هنوز یادش باشد
اینها همیشه برعلیه تروریست ها جنگیده اند
باورنکنید که بار اولشان است
همیشه جنگیده اند

البته با تروریست هایی که قدرتی نداشتند
و پولی هم نداشتند
و جنگیدن با آنها

خطری هم نداشت
و دستگیر کردن و دیپورت کردنشان درعوض


قراردادهای نان و آب دار فراوانی هم داشت

حتی میشد پناهنده ها را روز روشن
دستبند زد و به گابون فرستاد !
و درعوض قرار داد نفت بست
میشد قاتلین شاپوربختیار را به مرکز قتل وتروردرتهران مسترد کرد
و درعوض اش پول گرفت

میشد اوجلان را طناب پیچ کرد و به ترکیه تحویل داد
و ترکیه را برای خود نگاه داشت
آری با تروریست ها باید جنگید
اما نه آن ترویست هایی
که پول دارند
ونفت دارند
وقدرت دارند
ودرروز روشن دگر اندیشان را بدار میکشند
زهرا کاظمی را به خاطر چند عکس می کشند
ستار بهشتی را به خاطر یک وبلاگ مثله میکنند
محسن امیراصلانی را به خاطر چند کتاب بدار میکشند
سهیل عربی را به خاطر یک وبلاگ درلیست اعدام میگذارند
و آتنای جوان کاریکاتوریست را به بند میکشند
نسرین ستوده را به خاطر وکالت زندان میکنند
و ده ها وصدها انسان اندیشمند را درزندان ها زجر کش میکنند
با این تروریست ها اصلا کاری نداشته باشید
گرچه روزی ده تن‌را بدار بکشند
گرچه روزی صد تن‌را شکنجه کنند
و گرچه دریک تابستان هزاران تن‌هنرمند و نویسنده وشاعر
و اندیشمند و استاد ودانشجورا شبانه تیرخلاص بزنند
و درگورستان های جمعی چال کنند
نه من چارلی نیستم
و برایم چارلی بودنهای شما هم مسخره است
زیرا دروغ میگوئید
آزادیتان مثل همیشه آزادی ثروتمند سفید پوست غربی است
اتحادتان مثل همیشه برگرد بانک ها و کاخ هاست
شمایی که درصف اول سوگواری بازو به بازو میروید
و فریاد میزنید من چارلی هستم
ووقتی کودکان فلسطینی را با سلاح هایتان تکه تکه میکردند
صدایتان هم درنمی آمد
ووقتی کودکان کرد های ایزدی را میکشتند و می دزدیدند
هیچ جایی پیدایتان نبود
و وقتی ملت عراق تکه پاره میشدند شما درخانه های گرمتان خفته بودید

و حتی فیلم های آن اشغال و تجاوز شرم آور اهم نگاه نمیکردید

چارلی بودنتان افتضاح است
افتضاح
دیگر کم مانده بود که نتان یاهو هم چارلی بشود
که شد
آنچه درآن دنیای پرهول ووحشت خاورمیانه میگذرد
بیش از آنکه دست آورد اسلام و بنیاد گرایی باشد
دستاور خود شماست
بذرهای این دنیای تاریک و وحشت آلود را شما کاشتید
با بمب هایتان که بی وقفه درسراسر شرق فرو ریخته اید
با سلاح هایی که بی وقفه خواب کودکان فلسطین و عراق و سوریه را آشفته اید
با گلوله هایی که تمام جهان را درزیرشلیک های خود گرفته اید
و با تروریست هایی که دست پرورده خودشما یند
برای نابودی کمونیست ها درترکیه
و رادیکال ها در سوریه
داعشی ها را درست کردید
برای نابودی رادیکال ها درایران
خمینی را درست کردید
برای نابودی رادیکال ها درافغانستان
طالبان ها را درست کردید
رد پایتان همه جا هست
اثر انگشتانتان درهمه جنایت ها و ویرانی های جهان سوم
هنوز هست
نه من چارلی نیستم
زیرا که حقوق بشر
تنها حقوق بشر غربی نیست
زیرا که میدانم
جایی که حکومت ها درصف جلو ایستاده اند
آنجا جایی برای حقوق بشر نیست
جایی برای آزادی نیست

زیرا که هما ن صف جلوخود بزرگترین ناقضان حقوق بشر بوده اند
و همان ها هستند که درقتل و شکنجه هزاران انسان ایرانی سکوت میکنند
ودرقتل هزاران کرد درترکیه سکوت میکنند
و درقتل هزاران کارگر کارخانجات نایکی و آدی داس وبقیه سکوت میکنند
ودرسرکوب هرجنبش آزادیخواهی در جهان سوم سکوت میکنند
نه من چارلی نیستم
بگذار این مجله بازهم برروی سر محمد ، یک آلت تناسلی بکشد
و فکر کند که دارد برای آزادی می جنگد
بگذار همه نارنجک ها را دردست مسلمانان بکشد
وفکر کند که دارد برای آزادی می جنگد
اما من میدانم
که برای آزادی نیست
برای مسخره کردن آزادیست
برای بی محتوی کردن کلمه آزادیست
وقتی مهاجرین درپاریس درکنار خیابان ها گرسنه خفته اند
کشیدن آلت تناسلی روی سر تمام پیامبران
هنر نیست که شکلکی از هنراست
که لجن مالیدن بورژوازی بی درد برکلمه آزادیست
که فریب دادن همه است
نه من چارلی نیستم
و حس میکنم که جهان
در باتلاقی از بلاهت فرو میرود
بلاهتی به عظمت جغرافیای زمین
بلاهتی سرگیجه آور و جنو ن آسا
و تمام واژه های ارزشمند
همچون تخمهای گل آفتابگردان
دردهان های بیشمار
جویده میشوند
و پوسته شان به بیرون پرتاب میشود
کلماتی همچون انسان
آزادی
اتحاد
حقوق بشر
سوسیالیسم
و......
نه من چارلی نیستم
و من میدانم که همه این هزاران و میلیون ها چارلی
شب به خانه های گرمشان برمیگردند
تلویزیون ها را روشن میکنند
و اگر تصویری از کودکان یخ زده درسرمای کمپهای پناهندگی
درسوریه و ترکیه و عراق و صدها جای دیگر دیدند
بسرعت کانال را عوض میکنند
یک فیلم عاشقانه یا کمدی
جامی از شراب سرخ
وخوابی مطبوع
و فراموشی هرچه زودتر امروز و چارلی و تروریست
و هرچه از این دست.

زری اصفهانی