من برای جهل تو اندوهگینم
و تو برای هدایت من می گریی
من برای خود پاک مانده ام
و تو برای خدایت چنین ناپاک
من برای خود، به تو احترام می گذارم
و تو برای خدایت توهین می کنی
من برای خود، یک انسانم، صاحب اختیار!
و تو برای خدایت یک مقلد بی تدبر
من آنگونه که عقل خویش می پسندد زندگی می کنم
و تو آنگونه که طبع او قرن ها پیش پسندید!
من هر اندیشه ای را ارج می نهم
و تو فراموش کرده ای که اندیشیدن چیست!
تو بگو...
فقط یک دلیل که چون تو شوم؟
شرر ناب- علیزاده