آبان ۱۳، ۱۳۹۳

آنها که در این ظلمانی ترین شبهای میهن بجای خواندن نوحه های حکومتی در سوگ سپیدارهای بلند شهرشان میخوانند... باز بنام خدا خون کسی شد روا! این چه مسلمانی است؟ وای به دیندارها!


باز به نام خدا، خون کسی شد روا
باز به نام خدا، خون خدا شد روا
کوچه پر از های و هوست، شهر پر از ماجرا
سکه به نامت زدند، سنگ تمامت زدند
نام تو را می‌برند بر سر بازارها

باز به فتوای تیغ، خون کسی شد دریغ
فتنه بسی پیش روست، کشته بسی در قفا*
قحط وفا، قحط جود، خشکی آواز رود
گریه‌ی یاس کبود، مرگ سپیدارها
آنچه فراوانی است، وحشتِ ویرانی است
این چه مسلمانی است؟ وای به دیندارها!

«شب با گلوی خونین خوانده‌است دیرگاه
دریا نشسته سرد،
یک شاخه در سیاهی جنگل به سوی نور، فریاد می کشد»

جنگ چرا؟ بس کنید! چند خدا؟ بس کنید!
چند دروغ و دریغ؟ گوش به فتوای تیغ؟
مظلمه‌ی خون کیست این همه کشتارها؟
این چه مسلمانی است؟ وای به دیندارها
چیستی ای ملک ری؟ فتنه‌گری تا به کی؟
این همه مفتی و شیخ، این همه قاضی شریح
چند برادر کشی؟ لذت کافرکشی؟
بغض قلم را شکست، آتش باور کشی
کیست که عبرت برد زین همه تکرارها؟
این چه مسلمانی است؟ وای به دیندارها!

سراینده: سید شهاب‌الدین موسوی
*این بیت در شعر اصلی است ولی در نوحه خوانده نمی‌شود.


این فیلم مراسم عزاداری سال گذشته هیئت بعثت در یزد میباشد. اکثر مراسم های این هیئت بر اساس شعرهای آگاهی بخش تنظیم شده.
سنت های مردمی همیشه برخاسته از جهل و نادانی نیستند. گاه با شناخت سنت های جامعه میتوان به بهترین وجه در تاریک ترین دوران پیام رسانی کرد. این مردم قابل تحسین هستند. مردمی که بظاهر خاموشند، همیشه این چنین کرده اند. مردمی که پیام خود را آگاهانه در مراسم سینه زنی فریاد می زنند. برخلاف کسانی که تمام هم و غم خود را برای تخریب تمامی سنت ها و باورهای جامعه بکار میگیرند.

بیشک هر سنتی که به تثبیت دیکتاتورها بیانجامد با جهل و جنایت نسبتی دارد. ولی خوشا آن مردمی که در اوج جنایتی نهادینه شده در کشورشان از سنت هایشان بیشترین بهره را میگیرند و با سینه زنی و لباس سیاه بر سر ولیان فقیه فریاد می زنند : " باز بنام خدا خون کسی شد روا! این چه مسلمانی است؟ وای به دیندارها! فتنه گری تا به کی؟ چند برادرکشی؟ لذت کافر کشی؟ چند دروغ و دریغ ؟ گوش به فتوای تیغ؟..... "

منبع: صفحه فیسبوک Atefeh Eghbal