هر وقت قرار است هزاران شرقی کشته شوند ابتدا چند تا غربی ترور میشوند!! این سناریو از سال ۲۰۰۰ تا کنون دها بار مورد استفاده قرار گرفته و هنوز محبوب است!
صدای روسیه مینویسد:
امریکا استراتژی خود در افغانستان را به طور جدی تغییر می دهد!
از سال آینده نیروهای امریکا در افغانستان به یک دلیل ساده با نیروهای طالبان درگیر نخواهند شد.
دلیل این است که آنها اعضای گروه «طالبان» هستند!! این نظریه جدید و غیرمنتظره واشنگتن در افغانستان توسط جوش ارنست نماینده رسمی کاخ سفید در نشست خبری با روزنامه نگاران مطرح شد.
پتر گانچاروف کارشناس مسایل افغانستان معاصر به تفسیر این خبر می پردازد.
کاخ سفید با این بیانیه خود عملا به جنبش «طالبان» دست کم برای خود رسمیت می دهد. امریکا به این ترتیب اعلام کرد که نه تنها استراتژی خود را به طور اساسی تغییر داده، بلکه نظریه دستیابی به ثبات در افغانستان را نیز عوض کرده. ایالات متحده عملا «چراغ سبز» دستیابی به قدرت را برای طالبان روشن کرده، ضمن اینکه این چراغ سبز با توجه به برنامههای خود برای ساختن افغانستان و نگاه فلسفی و درک آنها از اسلام و به طور کل با نظم جهانی مورد توجه آنها است. مشکلاتی از قبیل حقوق زنان و جایگاه آنها در جامعه تا حق یک مسلمان معمولی برای تماشای مسابقه والیبال در محدوده اختیارات خود قرار می دهند، بدون اینکه خود را در معرض تروریستهای انتهاری طالبان قرار دهند.
این تصمیم نکات دیگری هم دارد. باید دید که همسایگان افغانستان این مساله را چطور ارزیابی می کنند. این همسایگان با سرکار آمدن رئیس جمهور روی حل و فصل مسایل داخلی و مشکلات منطقه حساب کرده بودند.
به گفته آجار کورتوف یکی از کارشناسان برجسته روس در مسایل آسیای مرکزی، تصمیم کاخ سفید برای خودداری از انجام عملیات نظامی علیه طالبان، می تواند فقط همسایگان شمالی افغانستان را نگران کند.
آجار کورتوف می گوید: «طبق اطلاعاتی که نیروهای تجسس تمام جمهوریهای آسیای مرکزی در دست دارند، در خطوط مرزی این کشورها با افغانستان، گروههای شبه نظامیان حضور دارند که می تواند هدفشان هجوم به قلمروی کشورهای ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان باشد. اگر اوایل سالهای نود و اواسط آن و همچنین حوادث اندیجان در سال ۲۰۰۵ را به خاطر داشته باشیم، آنوقت سناریوها دیگر غیرواقعی به نظر نمی رسند».
به گفته این کارشناس، شواهد متعددی است که وجود این تهدیدات را اثبات می کند. شبه نظامیان چندین مرتبه از برنامههای خود برای ایجاد نظم اسلامی در مناطق اتحادجماهیر شوروی سابق یعنی جمهوریهای آسیای مرکزی و قزاقستان سخن گفته اند. به همین خاطر، این کارشناس اطمینان دارد که تصمیم ایالات متحده امریکا برای خودداری از عملیات نظامی علیه گروهکهای رادیکال اسلامی که بیشک طالبان جزو آنهاست، از طرف رهبران جمهوریهای آسیای مرکزی اصلا قابل درک نمی باشد. برای پاکستان احتمالا این بیانیه کاخ سفید بسیار خوشحال کننده است. اسلام آباد از این پس می تواند اهرمهای تکمیلی برای فشار بر کابل از طریق طالبان داشته باشد. اما، پتر توپیچکانوف کارشناس مسایل پاکستان می گوید که اینجا اما و اگرهایی وجود دارد. وی می گوید: «به سختی می توان گفت که این تصمیم کاخ سفید برای اسلام آباد خوشایند است یا خیر. اگر البته، گفتگو میان مقامات رسمی کابل و طالبان پاکستان به سطح باثباتی برسد، آنوقت، برای پاکستان خوشایند نخواهد بود. در اسلام آباد، افراد زیادی هستند که معتقدند، طالبان خود را در مقابل پاکستان مسئول می داند، اما تاریخ نشان می دهد که این فقط توهم است. باید متوجه بود که طالبان در سالهای ۹۰ که کنترل بخش اعظم افغانستان را در دست داشتند، خود را کاملا قوی و مستقل می دیدند و همان زمان پاسخگویی به منافع پاکستان را قطع کردند. به همین خاطر، امیدهایی که اسلام آباد به طالبان برای حل مشکل مرزها با کابل و به طور کل، خطوط دوراند بسته بود، به طور کل از میان رفت».
اما چه عاملی کاخ سفید را وادار به اتخاذ چنین تصمیمی کرد؟ از یک طرف، دستورات محرمانه باراک اوباما برای افزایش نیروهای نظامی در افغانستان پس از سال ۲۰۱۵ و حضور در تمامی عملیاتهای نظامی که نیروهای نظامی افغانستان انجام می دهند را داریم. علاوه بر این، اگر به رسانههای گروهی افغانستان اعتماد کنیم، اشرف غنی تمام محدودیتها برای انجام عملیات نظامی توسط نیروهای ملی با حمایت مستقیم امریکا، ناتو و ایساف را برداشته است. آیا ممکن است که رییس جمهور افغانستان بدون توافق پنتاگون دست به اتخاذ چنین تصمیم شجاعانهای بزند؟
این احتمال وجود دارد که تصمیم رییس جمهور با احتساب تصمیمات واشنگتن برای سال آینده باشد. شرایط حاضر حول باراک اوباما، نه تنها این سناریو را نقض نمی کند، که حتی تایید می کند.
در حقیقت، بعید است که نظریه جدید ایالات متحده امریکا برای برقراری نظم در افغانستان، قانع کننده باشد. به همین خاطر، این احتمال وجود دارد که طرح جدید امریکا برای برقراری نظم در افغانستان، از روی اجبار باشد. و اگر چنین باشد، آنوقت طالبان که ضعف ایالات متحده را احساس کرده، می تواند به سمت گفتگو با مقامات رسمی برگشته و حتی خواستههای خود را از آنها جدی تر کند.