فلک سوم: فلک زهره
ارواح عاشق
دانته همچنانکه بیخبرانه از فلک ماه به فلک عطارد بالا رفته بود، اینبار نیز بی آنکه خود متوجه شود از فلک عطارد بفلک زهره، یعنی سومین فلک پیرامون زمین بالا میرود و فقط از روی افزایش درخشندگی چهره بئاتریس متوجه این صعود خود میشود.
این افزونی فروغ معلول نزدیکی بیشتر بئاتریس ( مظهر حقیقت) با ذات الهی ( حقیقت مطلق) است و از لحاظ تمثیلی نشان آنست که دانته ( مظهر آدمی، خطا) یک مرحله دیگر در راه تزکیه نفس، و نزدیکی به صفای کامل پیش رفته است.
این فلک خاص ارواحی است که باید آنها را " ارواح عاشق" نامید، و طبعاً همین جنبه آنهاست که در فلک زهره جایشان داده است. ولی دانته فقط در سرود بعد به احوال ایشان پی میبرد. این ارواح عاشق کسانی هستند که در حیات زمینی خود بیش از هر عامل دیگر فلکی، تحت نفوذ زهره که کارش عشق آفرینی است قرار داشته اند. منتها این عشق را بموقع متوجه تنها هدفی که واقعا شایسته عشق است، یعنی متوجه عشق به خداوند کردهاند. این ارواح هنوز نشان مبهمی از قالب زمین خود دارند، ولی تشخیص مشخصات چهره آنها در فروغ شدیدی که از آن برمیتابد امکان پذیر نیست.
این سرود به دو قسمت مجزا تقسیم میشود، که اولی آکنده از خاطرات زمینی است، در صورتیکه قسمت دوم جنبه فلسفی دارد، و در آن روحی که با دانته طرف گفتگوست معمای نفوذ افلاک را در روحیات بشر برای او حل میکند. ( کپی مستقیم از کتب ایرانی)
دانته در کتاب ضیافت خود در بارهٔ این ستاره و مفهوم تمثیلی آن مینویسد: " آسمان زهره را در میان علوم مختلف میتوان از لحاظ دو جنبه اختصاصی آن با علم "معانی بیان" مقایسه کرد: یکی درخشندگی و جلوهگری آن که این ستاره را از لحاظ تماشا زیباترین و مطبوعترین جمله اختران قرار داده است، و دیگر تجلی آن در دو موقع مختلف پیش از صبح و بعد از غروب،
و این هر دو صنعت در علم معانی بیان است، زیرا که این علم هم دلپذیرترین و شیرینترین علوم است و هم بدو صورت مختلف جلوه میکند، صبح وقتی که عالم معانی بیان برای شنوندگان خود سخن میگوید و شب وقتی که وی خود با کاغذ و قلم سر و کار دارد."
در بارهٔ ستارهای زهره و تاثیری که این ستاره از لحاظ سعد و نحس و از نظر خصایص مختلف در سرنوشت و روحیه مردم جهان دارد، بوتی از قول منجمین ایرانی مینویسد: زهره کوکبی است سرد و مرطوب و با طبیعتی سست و آرام، صفات و مشخصات اشخاصی که در زیر آن بدنیا میاید و مربوط بدانند، عبارتند از : زیبایی و جمال پرستی، آزاد فکری و دوری از تعصّب، بردباری، جاذبه و ملاحت، آرستگی در رفتار، علاقه بلباس و زینتهای طللا و نقره، فروتنی در برابر دوستان، حسن معاشرت، علاقه به آواز و موسیقی، میل به خوشگذرانی و شادمانی، شوق رقص و ساز، علاقه به استعمال عطر و روغنهای معطر، استعداد ساختن آهنگ و آوازهای نشاط انگیز، زبر دستی در بازی شطرنج، میل به تنبلی و فرار از مسئولیت، میپرستی، شهوترانی، علاقه به زنان، پیمان شکنی و سست عهدی، لاا ابالیگری و بیقیدی، محبت به کودکان، امردبازی، استحکام بدنی، سستی روح، علاقه بسیار بخوراک و لذت جسمانی، حق طلبی و عدالت دوستی، نیکوخواهی و نوع پروری."
سرود هشتم:
از او که نامش را مطلع سرود خویش کردهام، اسم ستارهای را به عاریت گرفته بودند که خورشید از پشت سر یا از روبروی آن بدان مینگرد. ( اشاره به دو مکان مختلف زهره، در اول و در آخر شب، که بعد از غروب آفتاب در دنبال خورشید قرار دارد یعنی خورشید از پشت بدان مینگرد، و پیش از طلوع آفتاب در پیشاپیش آن که خورشید از روبه رو بدان نگاه میکند)
هرگز از بادی سرد، بادهایی پیدا یا ناپیدا بدان تندی فرود نیامده اند که حرکت آنها در نظر آنکسی که شاهد فرود آمدن این فروغهای الهی بجانب ما باشد. ابر سرد، یعنی ابری که آماده باریدن باشد، بادهای پیدا یعنی بادهایی که با حرکت ابر مشخص میشوند، و در نتیجه مسیر و تغییر مکان آنها بچشم دیده میشود و به هر سؤ که ابر حرکت میکند، همان مسیر باد است.
ادامه دارد....