آشفته روح
فشرده قلب
افسرده چهره
می جویی راهی برای وصال
برای پیوستن
برای درک زیبایی
نه در رویای ِ خوابی زمستانی
نه غرق در عرفان طوفانی
نه زندانی در جادویِ شعر ِ رویایی
در حرکت ِ بیداری
در خیرگی ِچشمان ِ آگاهی
در سبزی ِ ذهن ِ زیست شناسی ِ تاریخ
می شکافی
پردۀ حرمت ِ یکدستی ِ ظاهر را
می شناسی
ذره ذره
پاره پاره
تکه تکۀ خویش
نگاه می کنی
آینه در آینه
شکوه زیبایی
ذرات ِ شکسته در پیوند.
عبد الرحمن نجل رحیم