در مقابل آن جامعهای که بلندترین مقام را به من مفوض کرده، و مرا مسئول نظم و عهدهدار رفاهیت خود قرار داده است، من نیز موظفم که صیانت وطن را بر حفظ جان خود رجحان بدهم، و برهمه ثابت و مستقر سازم که: همه چیز برای وطن.
شب و روز استراحت را برخود حرام کردهام، اساساً از بدو طفولیت وارد مرحله تفریح و تفرج و تعیش و خوشگذرانی و تنآسایی نبودهام. برطبق عادات همیشگی، در تمام شبانه روز بیش از چهار ساعت نمیخوابم، و اخیراً یک ساعت از آن چهار ساعت نیز صرف تفکر و تتبع و تدقیق میشود. متصل بهمطالعه و تحقیق احوال کشور ایران مشغولم. مسائل تجارتی و فلاحتی و انتظامی و معارفی را عموماً در نظر گرفته، با تناسب الاهمفالاهم توجه بههمه را وظیفه ملی خود میشناسم.
البته اوضاع مالی مملکت، با حوادث فوقالعادهای که برآن وارد آمده، و در معرض چپاول خودی و بیگانه قرار گرفته بود، طوری نیست که بزودی بتوانم بهبودی کاملی را انتظار داشته باشم، ولی با نظریاتی که اندیشیدهام و افکاری که پیشبینی کردهام، یقین قطعی دارم که پس از سه چهار سال دیگر، بودجه مملکت را با تعادل ثابتی موزون، و گریبان مملکت را از استقراضهای خائنانه و خانهبرانداز دورههای سلف، آسوده و مستخلص خواهم نمود. برخود فرض و واجب ساختهام آنچه را که میدانم و میتوانم، انجام دهم، و ذرهای فروگذار ننمایم.
نقشه تنظیم بودجه مملکتی را، که اساس هر اصلاحی شناخته میشود، از مدتی قبل در دماغ خود پروردهام، و در ضرورت تنظیم و استقرار آن تردیدی ندارم.
در ضمن این یادداشتها از تذکار یک موضوع مهمی که هیچ گوشی فعلاً در ایران طاقت شنیدن آن را ندارد، خودداری نمیکنم:
امتداد خطآهن ایران و متصل ساختن “بحرخزر“ بهدریای آزاد و “خلیج فارس“، جزو آمال و آرزوهای قطعی من است. آیا ممکن است که خط آهن ایران، با پول خود ایران، و بدون استقراض خارجی، و در تحت نظر مستقیم خود من تأسیس شود؟
آیا ممکن است که مملکت پهناوری مثل ایران از ننگ نداشتن راهآهن خلاص شود؟
آیا در این موقعی که دیگران در خطوط آسمان در طیران هستند، و تمام اراضی آنها مشبک از خطوط آهن است، ممکن است که مملکت من هم از ننگ و عار بیراهی نجات یابد؟
آرزو و آمال غریبی است! خزانه مملکت طوری تهی است که از مرتب پرداختن حقوق اعضاء دوایر عاجز است، و این در حالی است که من، نقشه امتداد خطآهن ایران را در مغز خود میپرورم، آنهم با سیصد کرور تومان مخارج، و بدون استقراض!
باید دید که در پس پرده غیب چه مقدر شده است؟ البته من این فکر خود را به احدی ابراز نمیکردم، زیرا احدی با این فقر خزانه، این فقر جامعه و این وضعیت درهم و برهم تحمل استماع آن را نداشت، و تصور آن از حدود مخیلة هرکس خارج بود. معهذا، دیروز که دشتی، مدیر روزنامة شفق سرخ، بهاتفاق بهرامی، رئیس کابینه من، بهدفتر اداری من در عمارت وزارت جنگ آمده بودند، و من مشغول مطالعه نقشه جغرافیائی ایران بودم، این فکر خود را بهآنها گوشزد کردم و هر دو را متذکر ساختم که اگر دست روزگار پیشبینی کاملی برای ادامة عمر من نکرده باشد، شما دو نفر شاهد باشید که امتداد خطآهن ایران یکی از آمال دیرینه من بوده، و دقیقهای از خیال ایجاد آن منصرف نبودهام.
آرزوهای رضا شاه
برگرفته از کتاب سفرنامه خوزستان و مازندران