میگویی، آب را میبینم، آتش را میبینم، و هوا را و زمین را، و جملهٔ ترکیبات آنها را که فاسد میشود و کوتاه زمانی بیش نمیپاید.( اشاره به عناصر چهارگانه، آب، آتش، باد و خاک که نیاکان ما علم زمین شناسی را بر اساس آن بنا نهاده بودند.)
و با این وصف همهٔ اینها مخلوقات خدایند، لاجرم اگر آنچه من گفتم راست میبود، اینان میبایست از فساد مصون باشند . ( اشاره بدانکه طبق گفته بئاتریس، آنچه مستقیماً بدست خداوند پدید آمده جاودانی است، در صورتیکه این عناصر و ترکیبات آنها فساد پذیرند، و این نیز با سخن او متناقض مینماید.)
بئاتریس میگوید: عناصر چهار گانه و ترکیبات آنها مخلوقات مستقیم خداوند نیستند، بلکه مخلوق، "با واسطه" اویند، زیرا که از ترکیب ماده و شکل ناشی شدهاند، که این دو خود از نفوذ افلاکی که در پیرامون آنها در گردشند، حاصل آمدهاند. در نتیجه این مواد و ترکیبات آنها فساد پذیرند، در صورتیکه فرشتگان که بیواسطه آفریده شدهاند، کامل و در نتیجه فساد ناپذیرند.
همچنانکه فرشتگان جاودانیند، روح آدمی نیز که مستقیماً توسط خداوند در او دمیده شده، آبدی و فسادناپزیر است. اما روح یهوانت و نباتات بعلت آنکه از تاثیر افلاک و ستارگان ( فروغهای مقدس) در مادهی حیوانی یا نباتی که مستعد زندگی است، ناشی شده، جاودانی نیست و در معرض فساد است.
نتیجه آنکه، وجود مواد و رستاخیز آدمیان در قالب زمینی آنان حتمی و تردید ناپذیر است، زیرا که جسم آدمی نیز چون روح او مستقیماً توسط خداوند آفریده شده است و بنابرین فنا نمیتواند شد، و اگر موقتاً چنین میشود بخاطر گناهی است که آدمی کرد و از این راه میانه انسان و خالق او جدایی افکند. اساس این استنتاج از " سنّ توماس اکیناس" است که میپرسد: " آیا جسم آدمی مستقیماً توسط خداوند خلق شده؟ و آیا آدم در درون معصومیت خود ابدی بود؟ " و با دلایل پیچیده به هر دو سئول جواب مثبت میدهد.
پایان سرود هفتم.