اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۳

لاله‌ گًل ملی‌ ایرانیان


گل لاله سرده‌ای از تیرهٔ سوسنیان است که در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ گونه دارد. محل اصلی رویش لالهٔ خودرو در آسیای مرکزی و یا ایران بزرگ است . این گل در ایران و قسمت‌های جدا شده از ایران بزرگ مانند افغانستان ، ترکیه، تاجیکستان ، قسمتی از غرب سوریه، سواحل دریاچه آرال، دریاچه خزر و دریای سیاه، یونان، ایتالیا، اسپانیا و سواحل دریای مدیترانه در شمال آفریقا بصورت خودرو یافت می‌شود. در ایران و فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی‌ گًل لاله مقام و منزلت و نفوذ عمیقی دارد. ۱۹ گونه از گونه‌های لاله از ایران گزارش شده‌است. از لحاظ گیاه‌شناسی لاله به دو گروه بزرگ پرورشی و خودرو تقسیم می‌شود. لاله‌های پرورشی دارای گل‌های بزرگ، جام گل بزرگ‌تر و تنوع رنگی بیشتری نسبت به گل‌های خودرو هستند. لاله‌ها بطورکلی در چهار طبقهٔ کلیِ زود گل‌دهنده، میان‌رس، دیر گل‌دهنده و گونه‌ها قرار می‌گیرند. از سال ۱۹۸۱ تقسیم‌بندی گل‌های لاله توسط انجمن سلطنتی پیاز لاله هلند آغاز شد و لاله‌ها بر اساس شکل گیاه و شکل و زمان باز شدن گل به ۱۵ گروه تقسیم شدند. از طریق درآوردن پیاز بوته اصلی از خاک و جدا کردن پیازچه‌های نوچه اطراف پیاز مادری و کاشت بذر کاملاً تازهٔ ارقام جدید تکثیر و ازدیاد می‌شوند. در حال حاضر از نظر تولید و صادرات پیاز و گل شاخه‌ای لاله، هلند در جایگاه نخست در بین کشورهای جهان جای دارد. لاله گل ملی کشورمان ایران، افغانستان، هلند، مجارستان و بلژیک به شمار می‌آید. 

زمانی‌ هلندی‌ها ادعا کرده بودند که برای بردن یک پیاز لاله از ایران مجبور شده‌اند ، یک کارخانه آبجو سازی به ایرانی‌‌ها بدهند، ادعایی که از بس خنده داره بیشتر به جوک میماند، چرا که اولا ایران به لطف آخوند‌ها ۵۰۰ سال است که به کشور بی‌ در و پیکری تبدیل شده و صاحب ندارد، و مردم ایران را جوری تربیت کرده‌اند که به تنها چیزی که فکر نمیکنند نگاهداری ارزشهای واقعی‌ و اصیل‌شان است و با استفاده از همین نقطه ضعف ایرانی‌‌ها تقریبا ۵۰۰ سال است که ‌اروپایی‌ها در حال چپاول کردن تاریخ، فرهنگ، هنر، دانش و عادات و رسم و رسوم آن هستند و گًل‌ها و درختان بینظیر ایرانی‌ که دیگر جای خود دارد، و هر چه خواسته اند نه تنها برده بلکه با وقاحت به نام خود نیز ثبت کرده‌اند، و به این کار‌ها هم بسنده نکرده و آنچه که در ایران باقی‌ مانده نیز از بین برده اند تا جای که چیزی برای خود ما باقی‌ نماند، و آنچه را هم که نتوانسته اند... به اسلام و عرب و ترک نسبت داده‌اند تا سرنخ دزدی‌هایشان پیدا نشود، دوم اینکه بر طبق اسناد تاریخی‌ و آثار باستانی به دست آمده، آبجو سازی و کارکاه و ابزار این کار نیز متعلق به ایرانی‌ هاست و این ‌اروپایی‌ها هستند که زیر فرهنگ ایران قرار دارند و از صدقه سر نیاکان دانشمند ما آباد شده‌اند. این را ما میدانیم، آنها هم میدانند، این وسط هم هر کس حرف دیگری بزند، خریّت و ناآگاهی خود را ثابت کرده است. 

صدای روسیه می‌نویسد : اواخر ماه آوریل در جمهوری کالمیکیا واقع در جنوب روسیه ، می توان پدیده ی منحصر به فردی را دید ، لاله‌های دشتی رنگارنگ...


اواخر ماه آوریل در جمهوری کالمیکیا واقع در جنوب روسیه ، می توان پدیده ی منحصر به فردی را دید ، لاله‌های دشتی رنگارنگ... گل‌های زیبا ، فرش سبز رنگ دشت بهاری را با رنگ‌های خیره کننده ی خود مزین می کنند. این منظره ی بی‌نظیر ، هزاران تن‌ از جمله توریست‌ها و ساکنین محلی را به سوی خود می کشاند. آنها روی زمین می نشینند و در سکوت کامل از زیبایی بی‌حد و حصر و غیر قابل توصیف لذت می برند.

زندگی کالمیکیا همانند تاریخ آن با دشت‌ها اجین شده است. تنها منطقه ی بزرگ بودایی در قاره ی اروپا در همین دشت‌ها واقع است. اینجا جنگل‌های انبوه و توس‌های سفید روسی را نمی بینید. دشت‌های کالمیکیا طبیعت غنی خود را به رخ می کشند و در دید اول شاید به نظر برسد که این زمین تصویری نقاشی شده است. حتی زمستان وقتی که دشت با شبنم‌های یخ زده ی شفاف پوشیده می شود ، رمز و راز و جاذبه ی منحصر به فرد خود را دارد. اما با رسیدن فصل گرما ، تصویر کالمیکیا تغییر می کند. به خصوص در فصل کوتاه لاله‌های رنگارنگ بهاری.

این گل ها، زیبایی بی‌مانند ی دارند. در دشت‌های کالمیکیا سه نوع از این گل‌ها را می توان دید. اولین آنها لاله‌ها سفید رنگند ، کمی بعد تر لاله‌های زرد وقرمز هم می رویند. لاله‌های قرمز را از خاندان لاله‌های اروپایی می شمارند. ساکنین محلی تاکید می کنند که در واقع از همین منطقه چند سال پیش آنها را به هلند برده اند.

می گویند در دشت‌ها می توان حتی لاله‌های سیاه را دید که تنها یک بار در نه سال می رویند. کسی که این گل کمیاب را ببیند در هیچ صورتی نباید به آن نزدیک شود. باید در کنارش بماند و آرزو کند. بر اساس افسانه‌ها دیدن گل‌های سحر آمیز تنها یک بار در زندگی اتفاق می افتد و این دیدار با خود خوشبختی می آورد. در واقع یک شرط وجود دارد : نباید جایی را که لاله ی سیاه روئیده است به بقیه گفت.

رابطه ساکنین محلی با لاله‌های ویژه و خاص است. کالمیکیا تنها منطقه ی کشور است که لاله‌ها در شرایط طبیعی در زمین‌های بکر و دست نخورده می رویند. برخی از انواع آنها را به کتاب سرخ وارد کرده اند. حتی بچه‌های کوچک هم می دانند که نباید گل‌ها را بکنند برای آنکه این زینت طبیعی دشت‌ها و دارایی واقعی جمهوری است. برای همین کالمیکیایی‌ها می دانند که توریست‌ها برای دیدن آنها می آیند ، سفرهای طولانی انجام می دهند تا از این گل‌ها لذت ببرند ، عکس بگیرند و برای همیشه این زیبایی غیر قابل مقایسه در یادشان حکاکی شود.

منبع: صدای روسیه