گفتی بگو که در چه خیالی و حال چیست ؟
ما را خیال توست تو را در خیال چیست ؟
جانم به لب رسید چه پرسی ز حال من ؟
چون قوت جواب ندارم سوال چیست ؟
بیذوق را ز لذت تیغت چه آگهی
از حلق تشنه پرس که آب زلال چیست
گفتم همیشه فکر وصال تو میکنم
در خنده شد که این همه فکر محال چیست ؟
دردا که عمر در شب هجران گذشت و من
آگه نیم هنوز که روز وصال چیست
چون حل نمیشود به سخن مشکلات عشق
در حیرتم که فایده ی قیل و قال چیست
ای دم به دم به خون هلالی کشیده تیغ
مسکین چه کرد ؟ موجب چندین ملال چیست ؟
هلالی جغتایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر