فروردین ۳۱، ۱۳۹۳

عدم توانایی اعراب در زمینه سرباز گیری ، آنان را مجبور به اجیر کردن سربازان خارجی‌ که اکثرا از کشور‌های فقیر آفریقا و آسیا هستند، کرده است.


پس از انتشار اخباری درباره درخواست کشورهای عضو شورای همکاری خلیج پارس از مغرب و اردن برای ارسال ۳۰۰ هزار نیرو جهت "حفاظت" از این کشورها در برابر خطرات موجود، الیوت آبرامز، نویسنده امریکایی موضوع "سیستم دفاعی شورای همکاری" را مطرح کرد.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، این نویسنده امریکایی نوشت: کشورهای حاشیه خلیج پارس یک ویژگی مشترک دارند که عبارت است از روبرویی با خطر تروریسم و نگرانی از جمهوری اسلامی آخوندی! ( بهانه‌ای بهتر از جمهوری اسلامی که تمام قد نوکری اعراب را می‌کند پیدا نکردند؟؟ خاک تو چشم کی‌ میپاچند؟؟؟ ) ؛ و اکنون با حضور بیش از ۲۵ هزار فرد مسلح در سوریه، توهم برخی اعراب درباره تولید سلاح هسته‌ای توسط جمهوری اسلامی و کاهش نقش امریکا!! به عنوان همپیمان امریکا در منطقه ، تهدیدات مذکور از نظر این کشورها تشدید شده است.( جنگ زرگری!! آخوند‌ها همگی‌ از عوامل غربی، حافظ منافع اعراب و اخونی هستند، احتمالأ رویارویی اتحادیه اروپا و آمریکا و رقابت این دو بر سر چپاول و ویرانی خاور میانه دلیل اصلی‌ است .)


آبرامز در مقاله‌ای که تحت عنوان "کشورهای عضو شورای همکاری خلیج پارس ، سیستم دفاعی و خطرات" در پایگاه شورای روابط خارجی امریکا منتشر کرد، اظهار داشت: بعید نیست که این کشورها در واکنش به تهدیدهای مذکور، به افزایش بودجه نظامی‌شان روی بیاورند. به طوری که بنا بر اعلام مرکز تحقیقات صلح استکهلم، در سال ۲۰۱۳ عربستان پس از امریکا، چین و روسیه در رتبه چهارم کشورهای جهان از نظر بودجه دفاعی قرار داشت و در حال حاضر میزان بودجه این کشور به ۶۷ میلیارد دلار در سال می رسد. همچنین امارات متحده عربی با هزینه کردن سالانه حدود ۱۹ میلیارد دلار، در ردیف پانزدهم کشورهای جهان از نظر بودجه نظامی قرار دارد.

به گفته این نویسنده آمریکایی، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج پارس ، هفته گذشته در یک اقدام دفاعی دیگر، از اردن و مغرب درخواست کردند تا نیروهایی را برای کمک به نظام دفاعی آنها ارسال نماید. براساس گزارش یک روزنامه مغربی که در سایت "اخبار دفاعی" نیز منتشر شد، کشورهای عضو شورای همکاری از این دو کشور درخواست کردند تا حدود ۳۰۰ هزار سرباز را برای حفظ امنیت این کشورها ارسال نماید و کشورهای حاشیه خلیج پارس نیز در مقابل، به دو کشور مذکور کمک‌های مالی خود را ارائه نمایند.

آدامز بر این باور است که برای این اقدام کشورهای حاشیه خلیج پارس ، می توان دو دلیل ذکر کرد؛ نخست، آموزش مناسب نیروهای نظامی و امنیتی این دو کشور به ویژه نیروهای اردن؛ و دوم، جمعیت بومی کشورهای حاشیه خلیج پارس . برای نمونه در قطر ۲۲۵ هزار قطری و حدود دو میلیون خارجی زندگی می کنند. در امارات نیز از میان شش میلیون نفر ساکنان این کشور، ۹۰۰ هزار نفر بومی و تبعه این کشور هستند و این جمعیت‌ها برای ایجاد ارتش‌های توانمند کاملا ناکافی است.

این نویسنده امریکایی می افزاید: استفاده از نیروی کار خارجی برای انجام اموری که شهروندان کشورهای حاشیه خلیج پارس از پس آن برنمی آیند امری کاملا معمول و طبیعی است. حال که بهره گرفتن از نیروی کار خارجی در زمینه تجارت مجاز است، چه اشکالی دارد که در زمینه امور نظامی نیز از این نیروها بهره گرفت؟ همچنین نیروهای امنیتی یا نظامی اردنی و مغربی که عرب و مسلمان هستند در کشورهای حاشیه خلیج فارس، تضاد فرهنگی یا اجتماعی به وجود نخواهند آورد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نیروهای مذکور به کشور خلیجی خاصی تعلق ندارند می توان از آنها برای تشکیل نیروی دفاعی یکپارچه‌ای بهره گرفت تا بدون ایجاد تنش میان این کشورها، در راستای اهداف آنها فعالیت نماید.


(یعنی‌ اگر کشوری به این امیر نشینان کوچولو حمله کند، اینها سرباز ندراند که بتواند برایشان بجنگد، و مجبور به اجیر کردن سربازانی از آفریقا و اسیا هستند. این واقعیت در مورد اتحادیه اروپا نیز صدق می‌کند، اروپایی‌ها هم حال جنگیدن و سربازی را در حد گسترده ندارند و یکی‌ از دلایل اتحاد اروپایی‌ها هم این است که همگی‌ با هم میتوانند تنها یک ارتش از سپاهیان بومی تشکیل دهند و به تنهایی هیچ کدامشان توانایی ایجاد لشگر را ندارند.)

منبع: العالم