بر طبق تمامی احادیث، چه سنی و چه شیعه، حضرت محمد دارای قوای شهوانی و سکسی بیش از مردان معمولی بوده اند و خود ایشان میفرمایند من در یک شب میتوانم به دها زن سرویس بدهم.
در اثبات قدرت جنسی ایشان و زمانی که به زن فرزند خوانده خود مایل میشوند، به گفته خود ایشان عقد او با زن فرزندخواندهاش، زینب بنت جحش در آسمانها و توسط الله با شهادت جبرئیل بسته شد. و این زن به او حلال گشت.
و یا این آیه شریفه که الله با شناختی که از این قدرت جنسی در نزد پیامبر خویش سراغ دارد، در جهت برآورد نیاز جنسی ایشان از بین زنان فامیل نازل شده و میفرماید:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا(احزاب/۵۰)
ای پیامبر! ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده اى حلال كرديم و کسانی(زنان و دختران کافری) را كه الله از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه هايت و دختران دايى تو و دختران خاله هايت كه با تو مهاجرت كرده اند و زن مؤمنى كه خود را به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد ويژه توست نه ديگر مؤمنان؛ ما نيك مىدانيم كه در مورد زنانشان و زنان و دخترانی کافری که در جنگ بدست می آورند چه بر آنان مقرر كردهايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و الله همواره آمرزنده مهربان است.
یعنیای پیغمبر شما فقط انتخاب کن، و یا کلا ببر، در هر دو صورت آزادی.
تعداد همسران رسمی ایشان زیاد بود و ایشان میبایست بین آنان عدالت برقرار نماید، زیرا ایشان خود منادی برابری بود؛ از سوی دیگر ایشان برخی از زنانش را مانند عایشه که دختری کم سن و سال بود بیشتر از بقیه دوست میداشت، این بود که باز الله به یاری ایشان آمد و چنین فرمود:
تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا (احزاب/۵۱)
(نوبت سکس با) هر كدام از زنها را كه مىخواهى به تاخير بینداز و هر كدام را كه مى خواهى پيش خود (برای سکس) جاى ده و ایرادی بر تو نيست هر یک را كه رها نمودی (دوباره پیش خود) برگردانی)، اين نزديكتر است براى اينكه چشمهایشان روشن شود و دلتنگ نشوند و همهی آنان به آنچه به ایشان دادهاى خشنود شوند و الله آنچه در دلهایتان است را میداند و الله همیشه داناى شکیباست.
یعنی الله به ایشان مئگوید،ای پیغمبر من، تو مخیر هستی که هر کدام از زنانت را که زیاد دوست نداری رها سازی و نزد زنی بروی که او را بیشتر دوست داری!
گفته میشود اولین زنی که جسم خود را بدین گونه به محمد هدیه نمود "خوله بنت حکیم" بود، او همسر عثمان بن مظعون، از مسلمانان اولیه بود، اسلام بر خلاف یهودیان ازدواج با خاله را جایز نمیداند اما خود او هنگامیکه خالهاش، خوله بنت حکیم، خود را به او بخشید با وی سکس نمود، مردم در آن زمان میگفتند که رسول الله با خالهاش ازدواج نمود؛ این زن بارها نزد محمد رفته از شوهرش به او شکایت کرده بود که همسرم روزها روزه است و شبها به شب زنده داری میپردازد.
بخاری حدیثی را در تفسیر آیهی ۵۱ سورهی احزاب بیان مینماید که اولین زنی که خود را به محمد بخشید خوله بنت حکیم بود:
كانت خوله بنت حكيم مِن اللائی وهبن انفسهن للنبی (ص) فقالت عائشه اما تستحی المراه ان تهب نفسها للرجل، فلما نزلت ترجی من تشاء منهن... قلت يا رسول الله، ما ارى ربک الا يسارع فی هواک. (صحیح بخاری/ کتاب النکاح/ باب هل للمراه ان تهب نفسها لاحد/ حدیث شماره ۴۸۲۳).
خوله بنت حکیم از زنانی بود که جسم خودش را به پیامبر بخشید، پس عایشه گفت زن از اینکه جسم خودش را به مردی ببخشد خجالت میکشید پس آیهی ترجی من تشاء منهن... نازل شد گفتم:ای فرستادهی الله، نمیبینم خواستهات را مگر اینکه پروردگارت بر برآوردنش شتابان باشد ( میبینم که پروردگارت در برآوردن خواستههایت شتابان است)!
یا این حدیث:
عائشه (رض) قالت: كنت اغار على اللاتی وهبن انفسهن لرسول الله (ص) واقول اتهب المراه نفسها فلما انزل الله تعالى ترجی من تشاء منهن وتووی الیک مَن تشاء و من ابتغيت ممن عزلت فلا جناح عليك قلت ما أرى ربك إلا يسارع في هواک (صحیح بخاری/حدیث شماره ۴۵۱۰)
نکتهی جالبی که در این حدیث وجود دارد تشری است که عایشه به محمد میزند آنجا که میگوید:
"ما ارى ربک الا يسارع فی هواک" میبینم که پروردگارت در برآوردن خواستههایت شتابان است.
مفهوم این جمله آنچنان متواتر است که کسی نمیتواند آن را رد نماید، البته در برخی دیگر از منابع با لفظ "ما ارى ربک الا يسارع فی هواک" آمده است که همان معنی را دارد.
حدثنا محمد ابن جعفر، قال حدثنا شعبه و حجاج قال حدثنی شعبه قال سمعت عطاء الخراسانی يحدث عن سعيد ابن المسيب ان خوله بنت حكيم السلميه و هی احدى خالات النبی (ص) سالت النبی (ص) عن المراه تحتلم، فقال رسول الله (ص) لتغتسل، و بعد هذا ياتون و يقولون ان النبی (ص) تزوج من خالته. (مسند احمد ابن حنبل/جلد ۶/صفحه ۴۰۹، حدیث شماره ۲۷۳۵۴).
سخن گفت به ما محمد ابن جعفر، گفت سخن گفت به ما شعبه و حجاج گفت شنیدم که عطاء خراسانی سخن میگوید از سعید ابن المسیب که خوله دختر حکیم السلیمه کسی که یکی از خالههای پیامبر (ص) بود از پیامبر دربارهی (حکم) زنی که در خواب محتلم شود پرسید، پس فرستادهی الله گفت: باید غسل کند، پس از آن مردم میآمدند و میگفتند که پیامبر با خالهاش ازدواج نمود.
قرطبی در تفسیرش از قول زمخشری تعداد ۴ نفر از زنانی که جسم خویش را جهت سکس به محمد بخشیدند نام میبرد که عبارتند از:
۱- "میمونه بنت الحارث".
۲- "زینب بنت خزیمه"ام المساکین الانصاریه.
۳-ام شریک بنت جابر.
۴ خوله بنت حکیم
الموهبات اربع: ميمونه بنت الحارث و زينب بنت خزيمه ام المساكين الانصاريه و ام شريک بنت جابر و خوله بنت حكيم (تفسیر آیه ۵۱ سوره احزاب قرطبی)
منبع