تونِس نام کشوری در شمال آفریقا و جنوب دریای مدیترانه است که از غرب با الجزایر و از شرق و جنوب با لیبی هممرز است. پایتخت این کشور شهر تونس است.
عصر حجر و دوران نوسنگی:
پیشینهٔ زیستن انسان در تونس به عصر سنگ در حدود دویست هزار سال پیش باز میگردد.
در حدود هشت هزار سال پیش، مردمانی از سوی شرق به سرزمین تونس کوچ کردند که شناخته شدهترین آنان کاپسیها بودند. شیمی-کربن استخوانها و ابزارهایی که در کندوکاوهای باستانشناسی شهر قفصه (کاپسای باستانی) یافته شدهاند، نشان میدهند که این مردم تا هزارِهٔ پنجم پیش از میلاد مسیح در جنوب تونس زیستهاند.
تا هزاره سوم پیش از میلاد، اقوامی از تیرههای گوناگون، از جنوب اروپا به این سرزمین کوچیدند. گمان میرود بربر (آمازیغ)ها از نوادگان ایشان باشند.
فنیقیها که مردمانی دریانورد و بازرگان بودند، در سال ۱۱۰۱ پیش از میلاد، از شهر تایر (صور) (لبنان امروزی) به کرانههای تونس کوچ کردند. دولت شهر کارتاژ توسط مهاجران فنیقی در ۸۱۴ پیش از میلاد بنیان نهاده شد.
در میانهٔ سدههای هفتم و ششم پیش از میلاد سرزمین فنیقیه به دست آشوریان گشوده شد و به دنبال آن، کارتاژ استقلال سیاسی پیدا کرد. با پایان یافتن سدهٔ ششم پیش از میلاد، کارتاژ به امپراتوری نیرومندی تبدیل شد که کرانههای شمال آفریقا از تریپولی (طرابلس) در غرب لیبی تا اقیانوس اطلس، جزایر سیسیل، کورسیکا، ساردنی، مالت و جزایر بالئارس را زیر فرمان داشت. بربرهای شمال آفریقا هیچگاه به فرمان کارتاژ در نیامدند و گاهی با ایشان وارد جنگ میشدند. بربرها در سال ۲۰۲ پیش از میلاد مسیح پادشاهی نومیدیا را بنیان نهادند و تنها در جنگهای کارتاژ و روم بود که به سود کارتاژ جنگیدند.
کارتاژ در سه دوره جنگ که به جنگهای کارتاژ یا پونیک نامی شدند، (۲۴۱-۲۶۴ ، ۲۰۱-۲۱۸، و ۱۴۶-۱۴۹ پیش از میلاد مسیح) به تدریج از روم شکست خورد. رومیان پس از پیروزی کارتاژ را ویران کرده و این سرزمین کهن را به همراه کشور نومیدیا به قلمرو امپراتوری خود افزودند. کارتاژ و نومیدیا به بخش آفریقایی روم تبدیل شدند و یکی از کانونهای آغازین مسیحیت بودند.
رومیان با بازسازی شمال آفریقا، پایههای قدرت سیاسی و اقتصادی خود را استوار ساختند. ساکنان شهرهای بخش آفریقایی روم، به جز شمار اندکی از مهاجران رومی، همگی از اهالی بومی شمال آفریقا بودند که فرهنگ رومیان را پذیرفته بودند.
وندالهای ژرمن که در براندازی امپراتوری روم نقش داشتند، در سال ۴۳۹ میلادی کارتاژ را گشودند. فرمانروایی وندالها تا سال ۵۳۳ میلادی ادامه داشت، زمانی که ارتش بیزانس این سرزمین را فتح نمود. تونس در این دوره بخشی از استان بیزانسی نومیدیا به شمار میآمد.
دورهٔ اسلامی
مجسمه ابن خلدون در تونس.
در سدهٔ هفتم میلادی اعراب مسلمان حملات خود را به تونس آغاز کردند. ایشان سرانجام به فرماندهی عقبة بن نافع بخشهایی از سرزمین تونس را تصرف و شهر قیروان را ساختند. حسان بن نعمان تونس را به طور کامل فتح کرد. در سدهٔ نهم میلادی اغلبیون (اغالبه) - که از قبیلهٔ بنی تمیم بودند- به فرماندهی ابراهیم بن اغلب از سوی خلفای عباسی به حکومت تونس رسیدند.
در سال ۹۰۹ میلادی خلفای اسماعیلیمذهب فاطمی اغلبیون را شکست داده و شهر مهدیه را بنا کردند. در سال ۹۶۱ میلادی المعز خلیفهٔ فاطمی مصر را تصرف کرد و مقر حکومت فاطمی را از مهدیه به آن سامان انتقال داد. پس از این رویداد دودمان بربری زیریون که از قبیلهٔ صنهاجه بودند به سرکردگی بلقین بن زیری در تونس قدرت را به دست گرفتند. زیریون از خلفای فاطمی مصر پیروی میکردند، اما پس از سرپیچی از ایشان در سال ۱۰۵۰ توسط جنگجویان قبیلهٔ بنی هلال قلع و قمع شدند. از این پس زیریون بخش بزرگی از قلمرو خود را از دست دادند و تنها به شهر ساحلی مهدیه و حومهٔ آن محدود شدند.
در سدهٔ دوازدهم میلادی جزیرهٔ جربه و بخشی از سواحل تونس (از جمله شهر مهدیه) به همراه جزایر مالت به دست نورمنها افتاد و حکومت زیریون به پایان رسید. در سال ۱۱۵۹ میلادی دودمان مراکشی موحدون بر تونس مسلط شدند، اما در سال ۱۲۳۰ میلادی از حفصیون شکست خوردند. فرمانروایی حفصیون بر تونس تا سده شانزدهم میلادی ادامه یافت. امیران هر دو دودمان از تبار بربر آمازیغ بودند.
در سال ۱۵۲۹ ترکان عثمانی به سرکردگی بارباروس خیرالدین پاشا شهر تونس را گشودند، اما حفصیون در ۱۵۳۵ با پشتیبانی اسپانیا دوباره حکومت را به دست گرفتند. پس از ۳۹ سال کشمکش میان ترکان عثمانی و اسپانیاییها، سرانجام در سال ۱۵۷۳ ترکان عثمانی تونس را فتح کردند.
در سال ۱۷۰۵ میلادی حسین بن علی الترکی سردار عثمانی که از تبار یونانی بود به فرمانروایی تونس برگزیده شد. از آن پس فرزندان او دودمان خودگردان حسینیان را تشکیل داده و زیر نظر عثمانی بر تونس فرمان راندند.
تاریخ معاصر:
در سدهٔ نوزدهم فرانسه و بریتانیا، شروع به دخالت در امور این کشور کردند. فرانسه برابر پیمان باردو که در سال ۱۸۸۱ میلادی بسته شد، تونس را مستعمرهٔ خود نمود. با آغاز جنگ جهانی دوم، ارتش آلمان برای تقویت پایگاه متحدین در شمال آفریقا، در تونس نیرو پیاده کرد. در سال ۱۹۴۳ نیروهای ارتش آلمان از تونس عقبنشینی کردند و تونس به کنترل متفقین درآمد. کشور تونس طی پیمان پاریس که در سال ۱۹۵۶ میلادی امضاء شد، استقلال خود را به دست آورد.
تونس در ۱۹۵۶ از فرانسه استقلال پیدا کرد و حبیب بورقیبه اولین رئیس جمهور و حاکم مطلقه این کشور بود که بدنبال یک دوره اعتراضات محدود و خیابانی مردم پس از ۳۱ سال استبداد و حکومت با مشت آهنین، در سال ۱۹۸۷ به دست زینالعابدین بن علی، افسر عالیرتبه پلیس، سرنگون شد. بن علی نیز پس از ۲۳ سال دیکتاتوری و خودکامگی و اختناق در شرایطی مشابه، در نیمه ژانویه ۲۰۱۱ (۲۴ دی ۱۳۸۹) سرنگون شد و به عربستان سعودی گریخت. نام این اعتراضات خیابانی مردم به انقلاب گل یاسمن شهرت یافت.
سیاست:
حکومت ۲۳ ساله زینالعابدین علی طی یک انقلاب در ۲۴ دی ۱۳۸۹ سرنگون شد. در تاریخ ۲۲ اذر ۱۳۹۰ مجلس موسسان المنصف المرزوقی را به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب مردم انتخاب کرد. المرزوقی جزو شناخته شده ترین مخالفان حکومت بن علی میباشد که در سالهای حکومت بن علی در تبعید به سر میبرد وی دانش آموخته دندانپزشکی است. مهمترین وظیفه رئیس جمهور انتخاب نخست وزیر میباشد.تونس یکی از اعضای اتحادیهٔ عرب میباشد.زین العابدین بن علی به عربستان پناهنده شد.
تقسیمات کشوری:
کشور تونس به ۲۴ استان (ولایة) بخش میشود:
استان اریانه
استان باجه
استان بن عروس
استان بنزرت
استان تطاوین
استان توزر
تونس
استان جندوبه
استان زغوان
استان سلیانه
استان سوسه
استان سیدی بوزید
استان صفاقس
استان قابس
استان قبلی
استان قصرین
استان قفصه
قیروان
استان الکاف
استان مدنین
استان منستیر
استان منوبه
استان مهدیه
استان نابل
[نمایش] ن ب و
استانهای تونس
جغرافیا[ویرایش]
جزیرههای مهم:
زمبره
قرقنه
جربه
تونس شمالیترین کشور قارهٔ آفریقاست. پهناوری آن ۱۶۳،۶۱۰ کیلومتر مربع بوده و دارای ۹۶۵ کیلومتر مرز مشترک با الجزایر و ۴۵۹ کیلومتر مرز مشترک با لیبی است. همچنین درازای کرانههای آن ۱۱۴۸ کیلومتر است. بلندترین نقطهٔ آن کوه شعانبی با بلندی ۱۵۴۴ متر میباشد. این کشوردر 30 درجه طول و37درجه عرض شمالی واقع شده
ساختار وروند تکامل شهر: هستهی اولیه شکل گیری شهر تونس مسجد زیتونیه به عنوان اولین مسجد و مسجد جامع شهر میباشد. بازار اصلی شهر به نام بازار سراجین طول زیادی داشته و به صورت خطی حرکت نموده تا به مسجد زیتونیه میرسد، مسجد را در بر گرفته و آن را دور میزند و سپس به حرکت خطی خود ادامه میدهد از این بازار انشعاباتی به صورت بازارهای خطی نیز منشعب میگردد. بنابرین بازار، مسجد ودارالبیگ که محل حکومتی شهر محسوب میگردد شکل گرفته و هستهی اولیهی شهر تشکیل میگردد. در مرحلهی دوم مساجد خطبه در شهر تونس در کنار دو محور عمود برهم که محور شرقی –غربی از کنار مسجد زیتونیه عبور میکند شکل میگیرند. شهر گسترش یافته و حصاری در اطراف شهر تنیده میشود، در کنار این حصار نیز تعدادی مسجد خطبه شکل گرفته و دروازههای شهر نیز تعبیه میگردند. در این دوران مسجد اعظم به عنوان یکی از مساجد مهم شهر در کنار مسجد جامع عمل میکند. گورستان شهر در نقطهای دور در کنار حصار شهر شکل میگیرد و بدین ترتیب شهر تونس با این عناصر گستردهتر میگردد. در مرحلهی سوم، به علت افزایش جمعیت بار دیگر شهر توسعه یافته و گورستانهای آن به بیرون از حصار اولیه شهر منتقل میگردند. در این دوران حصار دوم شهر با عبورر از تعدادی از این گورستانها و یکی از مصلیهای شهر شکل میگیرد و دروازهها و برجهایی در نقاطی در طول آن تعبیه میگردند. این حصار در شرق شهر تونس رها شده و دو طرف آن به هم متصل نمیگردد. چرا که در شرق این شهر دو خندق قرار گرفتهاند در نتیجه آخرین دروازههای شهر در کنار این خنادق شکل گرفتهاند و حصار شهر در دو طرف با رسیدن به این خنادق پایان مییابد. در حال حاضر، در نقشهی فعلی شهر تونس، قسمت توسعه یافتهی آن تا بعد از مرحلهی سوم را مرکز قدیمی شهر میگویند. قسمت جدید شهر با بافتی متفاوت از مرکز قدیمی شهر در دوران چهارم توسعه شکل میگیرد و این دو ر داشته و با فرمی بسیار متفاوت از مرکز تاریخی شهر شکل یافتهاند. در روند توسعهی شهر تونس به گونهای ناگهانی فرم شهر تغییر مییابد. بدین صورت که فرم نامنظم شهر به یک شبکهی شطرنجی برنامه ریزی شده تبدیل میگردد. توسعهی شهر تونس از مرکز تاریخی این شهر به سمت تمامی جهات صورت گرفته ولی توسعهی آن در سمت جنوب محدود شده به گونهای که توسعهی شهر تونس در جهت جنوب غربی به علت رسیدن شهر به دریاچه محدود شده است. همین اتفاق در شرق شهر تونس نیز به واسطهی وجود دریاچهی تونس رخ داده است. لذا توسعهی اصلی شهر تونس به سمت شمال و به ویژه شمال شرق صورت گرفته است. (لازم به ذکر است که این توسعه در شمال شرق بیشتر از شمال غرب بوده است.
اقلیم و آب و هوا:
تونس سرزمینی گرم و خشک است. بخش درونی آن از بیابانهای سنگلاخی و بخش جنوبی آن نیز از شنزارها پوشیده شده، اما کرانههای شمالی آن نسبتاً حاصلخیز و پوشیده از جنگل است. در شمال غربی تونس کوههایی کمارتفاع (دنبالهٔ شرقی رشتهکوههای اطلس) وجود دارند که بلندای هیچیک از ۱۵۴۴ متر فراتر نمیرود. تونس همچنین دارای چند دریاچهٔ فصلی زمستانی است که تابستانها خشک و پوشیده از نمک هستند. و با توجه به تاثیر مطلوب دریای مدیترانه و ارتفاع کوههای شمالی از آب و هوای معتدل دریایی برخوردار میباشد و خوش آب وهواترین کشور شمال آفریقاست. شهر تونس در منطقهی جلگهای شرق و شمال شرقی این کشور در انتهای خلیج تونس قرار گرفته و از آب و هوای بسیار معتدل برخوردار است.
اقتصاد:
کشاورزی، معادن و منابع طبیعی، جهانگردی و صنعت نفت در اقتصاد تونس نقش مهمی دارند. زیتون، انگور، گندم، میوهجات و سبزیجات از فراوردههای کشاورزی تونس هستند. این کشور دارای منابع انرژی همچون نفت، گاز طبیعی و معادن فسفات، آهن، روی و سرب است. تولیدات این کشور بیشتر شامل مواد شیمیایی، پارچه، برق و سیمان است. از این کشور نفت خام، روغن زیتون، مرکبات، آهن و سرب صادر میشود.
مردم:
بیشینهٔ مردم تونس (۹۹%) عربزبان هستند. بررسیهای ریختشناسی (ژنتیکی) نشان میدهد که این مردم از دیدگاه نژادی همگن نیستند و آمیزهای از تیرههای گوناگوناند که در طول تاریخ پر فراز و نشیب این کشور از آسیا و اروپا به شمال آفریقا کوچ کردهاند. مردمان کرانههای شمالی تونس به سبب مهاجرپذیر بودن این سامان، آمیزهای از بربر (آمازیغ)ها، فنیقیها و کارتاژیها[۱]، رومیان، وندالها، الانها و عربها هستند. این در حالی است که مردمان بخشهای درونی و جنوبی تونس بیشتر تبار بربر (آمازیغی) دارند. در تونس اقلیتی بربرزبان نیز میزیَند. بربرزبانان بیشتر در جنوب جزیرهٔ جربه، و مناطق مطماطه، الدویرات و شننی سکونت دارند.
جمعیتشناسی:
بر طبق برآوردی که در ژوئیه ۲۰۰۵ انجام شد، تونس ۱۰،۱۰۲،۰۰۰ نفر جمعیت دارد و در هر کیلومتر مربع ۶۲ نفر زندگی میکنند.
زبان:
زبان اکثر مردم این کشور عربی و فرانسوی و مذهب بیشتر آنان اسلام است.
زبان رسمی تونس، عربی استاندارد است، اما تونسیها با گویش ویژهای از عربی سخن میگویند که به گویش کاربردی در مالت نزدیک است. زبان فرانسوی نیز کاربرد دارد.
دین:
دین رسمی تونس، اسلام و مذهب تسنن است.
فرهنگ:
با توجه به موقعیت استراتژیکی تونس در شمال آفریقا و در کنار دریای مدیترانه، این کشور در طول تاریخ ۳ هزار سالهٔ خویش در معرض رفتوآمد تمدنها و فرهنگهای مختلف قرار گرفته که مهمترین آن عبارتند از قرطاجیها (با پایه گذاری یک زن به نام علیسه)، رومیها، مسلمانها (عربها، خراسانیها وترکها) واروپاییها (پرتغال، اسپانیا و فرانسه)؛ تونس در سال۱۸۸۱م میلادی تحت حمایت فرانسه قرار گرفت. که به گفتهٔ خود تونسیها این تحتالحمایه بودن، بالاترین ضرر را به تونس و مرم عربی زده است؛ دکتر الهادی البکوش که سابفاً نخست وزیر تونس بوده در کتاب «إضاءات علی الاستعمار و المقاومه فی تونس و فی المغرب الکبیر» که مرکزالنشرالجامعی تونس آن را در سال ۲۰۰۷ چاپ کرده میگوید: «در بارهٔ موفقیتهای فرانسه در زمینهٔ آموزش در تونس باید گفت که در ۷۰ سال استعمار فرانسوی، تعداد اشخاصی که توانستند به آموزش عالی دست پیدا کنند تنها ۳۲۰ نفر بودند، یعنی در هر سال، چهار دانشجو، حال آنکه تعداد دانشجویان پس از استقلال به ۳۲۰ هزار نفر رسیده است؛ استعمار فرانسه همیشه از افزایش و گسترش آموزش در تونس میترسیده و از آن جلوگیری میکرده و این که عدهای خلاف این مطلب را میگویند، یک خرافه و اسطوره است(... ان السلط الاستعماریه کانت تخشی انتشار التعلیم بتونس فمنعته، و غلطته ما استطاتعت؛ إن إنجازات فرانسه فی المستعمرات خرافه واسطوره برددها البعض ...روزنامه الصریح، الأحد ۱۶ سپتامبر، ۲۰۰۷، ص ۱۲، عدد ۱۹۱۷)
روابط فرهنگی با ایران:
ایرانیان یکی از اقوامی بودهاند که نقش عمدهای در شکلگیری فرهنگ اسلامی تونس داشتهاند و آثار فرهنگ ایرانی در بخشهای گوناگون فرهنگ تونس نمود داشتهاست. در بسیاری از عنصرهای فرهنگی کشور تونس همچون معماری، موسیقی، آداب مردمی، خوردنیها و نوشیدنیها و زینتآلات میتوان نمودی از فرهنگ ایرانی را یافت. در گویش عربی کاربردی در تونس، بیش از ۲۰۰ واژه با ریشهٔ فارسی دیده میشود که برخی از آنها عبارتند از: گلیم، نارنج، مرزبان، میخانه، دهقان و بسیاری واژههای دیگر.
در آغاز دورهٔ اسلامی نفوذ فرهنگ ایرانی در تونس با حضور گروهی از سپاهیان ایرانی اهل خراسان در میان لشکر عقبة بن نافع آغاز میشود و در زمان ضعف حکومت صنهاجه به اوج خود میرسد. در این دوره، امیران ایرانی از دودمان بنو خراسان مدتی بر شهر تونس فرمان میرانند.
برخی از فقیهان و اندیشمندان اسلامی تونس مانند امام سحنون نیشابوری، اسد بن فرات نیشابوری، عبدالله بن فروخ فارسی و خالد بن یزید فارسی ایرانیتبار بودهاند.
امروزه برخی از خیابانهای شهر تونس با نام شاعران و فیلسوفان ایرانی چون حافظ، مولوی، خیام، ابن سینا، فارابی و رازی نامگذاری شدهاند.
آموزش:
دانشآموزان تونسی از آموزش رایگان برخوردارند و تحصیل در دورهٔ دبستان اجباری است. زبان عربی به عنوان زبان نخست و زبان فرانسوی به عنوان زبان دوم در مدارس آموزش داده میشود. از سال ۲۰۰۲ فراگیری زبان انگلیسی در کنار زبان فرانسه برای دانشآموزان سال پنجم دبستان و بالاتر الزامی است.
نخستین مرکز آموزش عالی کشور تونس، دانشگاه تونس میباشد که در سال ۱۹۶۰ میلادی بنیان نهاده شد. از دیگر دانشگاههای مهم تونس میتوان به دانشگاه الوسط (به عربی: جامعة الوسط) در شهر منستیر و دانشگاه جنوب (به عربی: جامعة الجنوب) در شهر صفاقس اشاره کرد. برابر آمار رسمی سازمان آمار تونس در سال ۱۹۹۹ میزان باسوادی در این کشور ۷۳% بودهاست.
رسانهها:
خبرگزاری تونس در که سال ۱۹۶۱ در شهر تونس افتتاح شدهاست، دارای نمایندگیهایی در داخل و خارج کشور میباشد. رادیو دولتی تونس در شهرهای تونس، صفاقس، منستیر و قفصه دارای ایستگاه است و برنامههایی به زبانهای عربی، فرانسه و ایتالیایی پخش میکند. تلویزیون تونس نیز در سال ۱۹۹۶ بنیان نهاده شده و دارای دو شبکه به زبان عربی است. برخی از روزنامههای مهم تونس عبارتند از: الصحافه، الصباح، الحریه، الشروق، انباء تونس به زبانهای انگلیسی و فرانسه و الانوار به زبان فرانسه.
تا پیش از انقلاب مردمی تونس که روز ۱۴ ژانویه 2011 به سرنگونی دیکتاتوری زینالعابدین بن علی انجامید، بساط ممیزی و سانسور در این کشور رواج داشت. هر کتابی باید پیش از چاپ از "وزارت کشور" مجوز انتشار دریافت میکرد. چاپ و نشر هر متن بدون مجوز مجازات زندان به دنبال داشت.
پس از پیروزی انقلاب یکی از اولین فرمانهای دولت موقت در مورد آزادی چاپ و نشر صادر شد. دولت موقت تونس اعلام کرد که چاپ و نشر مجله و کتاب به مجوز دولتی نیاز ندارد. بیانیه تصریح کرده بود: "نویسندگان مختار هستند که برای حفظ حقوق خود، اثر خود را در اداره مخصوص به این امر در وزارت فرهنگ به ثبت برسانند."
عصر حجر و دوران نوسنگی:
پیشینهٔ زیستن انسان در تونس به عصر سنگ در حدود دویست هزار سال پیش باز میگردد.
در حدود هشت هزار سال پیش، مردمانی از سوی شرق به سرزمین تونس کوچ کردند که شناخته شدهترین آنان کاپسیها بودند. شیمی-کربن استخوانها و ابزارهایی که در کندوکاوهای باستانشناسی شهر قفصه (کاپسای باستانی) یافته شدهاند، نشان میدهند که این مردم تا هزارِهٔ پنجم پیش از میلاد مسیح در جنوب تونس زیستهاند.
تا هزاره سوم پیش از میلاد، اقوامی از تیرههای گوناگون، از جنوب اروپا به این سرزمین کوچیدند. گمان میرود بربر (آمازیغ)ها از نوادگان ایشان باشند.
فنیقیها که مردمانی دریانورد و بازرگان بودند، در سال ۱۱۰۱ پیش از میلاد، از شهر تایر (صور) (لبنان امروزی) به کرانههای تونس کوچ کردند. دولت شهر کارتاژ توسط مهاجران فنیقی در ۸۱۴ پیش از میلاد بنیان نهاده شد.
در میانهٔ سدههای هفتم و ششم پیش از میلاد سرزمین فنیقیه به دست آشوریان گشوده شد و به دنبال آن، کارتاژ استقلال سیاسی پیدا کرد. با پایان یافتن سدهٔ ششم پیش از میلاد، کارتاژ به امپراتوری نیرومندی تبدیل شد که کرانههای شمال آفریقا از تریپولی (طرابلس) در غرب لیبی تا اقیانوس اطلس، جزایر سیسیل، کورسیکا، ساردنی، مالت و جزایر بالئارس را زیر فرمان داشت. بربرهای شمال آفریقا هیچگاه به فرمان کارتاژ در نیامدند و گاهی با ایشان وارد جنگ میشدند. بربرها در سال ۲۰۲ پیش از میلاد مسیح پادشاهی نومیدیا را بنیان نهادند و تنها در جنگهای کارتاژ و روم بود که به سود کارتاژ جنگیدند.
کارتاژ در سه دوره جنگ که به جنگهای کارتاژ یا پونیک نامی شدند، (۲۴۱-۲۶۴ ، ۲۰۱-۲۱۸، و ۱۴۶-۱۴۹ پیش از میلاد مسیح) به تدریج از روم شکست خورد. رومیان پس از پیروزی کارتاژ را ویران کرده و این سرزمین کهن را به همراه کشور نومیدیا به قلمرو امپراتوری خود افزودند. کارتاژ و نومیدیا به بخش آفریقایی روم تبدیل شدند و یکی از کانونهای آغازین مسیحیت بودند.
رومیان با بازسازی شمال آفریقا، پایههای قدرت سیاسی و اقتصادی خود را استوار ساختند. ساکنان شهرهای بخش آفریقایی روم، به جز شمار اندکی از مهاجران رومی، همگی از اهالی بومی شمال آفریقا بودند که فرهنگ رومیان را پذیرفته بودند.
وندالهای ژرمن که در براندازی امپراتوری روم نقش داشتند، در سال ۴۳۹ میلادی کارتاژ را گشودند. فرمانروایی وندالها تا سال ۵۳۳ میلادی ادامه داشت، زمانی که ارتش بیزانس این سرزمین را فتح نمود. تونس در این دوره بخشی از استان بیزانسی نومیدیا به شمار میآمد.
دورهٔ اسلامی
مجسمه ابن خلدون در تونس.
در سدهٔ هفتم میلادی اعراب مسلمان حملات خود را به تونس آغاز کردند. ایشان سرانجام به فرماندهی عقبة بن نافع بخشهایی از سرزمین تونس را تصرف و شهر قیروان را ساختند. حسان بن نعمان تونس را به طور کامل فتح کرد. در سدهٔ نهم میلادی اغلبیون (اغالبه) - که از قبیلهٔ بنی تمیم بودند- به فرماندهی ابراهیم بن اغلب از سوی خلفای عباسی به حکومت تونس رسیدند.
در سال ۹۰۹ میلادی خلفای اسماعیلیمذهب فاطمی اغلبیون را شکست داده و شهر مهدیه را بنا کردند. در سال ۹۶۱ میلادی المعز خلیفهٔ فاطمی مصر را تصرف کرد و مقر حکومت فاطمی را از مهدیه به آن سامان انتقال داد. پس از این رویداد دودمان بربری زیریون که از قبیلهٔ صنهاجه بودند به سرکردگی بلقین بن زیری در تونس قدرت را به دست گرفتند. زیریون از خلفای فاطمی مصر پیروی میکردند، اما پس از سرپیچی از ایشان در سال ۱۰۵۰ توسط جنگجویان قبیلهٔ بنی هلال قلع و قمع شدند. از این پس زیریون بخش بزرگی از قلمرو خود را از دست دادند و تنها به شهر ساحلی مهدیه و حومهٔ آن محدود شدند.
در سدهٔ دوازدهم میلادی جزیرهٔ جربه و بخشی از سواحل تونس (از جمله شهر مهدیه) به همراه جزایر مالت به دست نورمنها افتاد و حکومت زیریون به پایان رسید. در سال ۱۱۵۹ میلادی دودمان مراکشی موحدون بر تونس مسلط شدند، اما در سال ۱۲۳۰ میلادی از حفصیون شکست خوردند. فرمانروایی حفصیون بر تونس تا سده شانزدهم میلادی ادامه یافت. امیران هر دو دودمان از تبار بربر آمازیغ بودند.
در سال ۱۵۲۹ ترکان عثمانی به سرکردگی بارباروس خیرالدین پاشا شهر تونس را گشودند، اما حفصیون در ۱۵۳۵ با پشتیبانی اسپانیا دوباره حکومت را به دست گرفتند. پس از ۳۹ سال کشمکش میان ترکان عثمانی و اسپانیاییها، سرانجام در سال ۱۵۷۳ ترکان عثمانی تونس را فتح کردند.
در سال ۱۷۰۵ میلادی حسین بن علی الترکی سردار عثمانی که از تبار یونانی بود به فرمانروایی تونس برگزیده شد. از آن پس فرزندان او دودمان خودگردان حسینیان را تشکیل داده و زیر نظر عثمانی بر تونس فرمان راندند.
تاریخ معاصر:
در سدهٔ نوزدهم فرانسه و بریتانیا، شروع به دخالت در امور این کشور کردند. فرانسه برابر پیمان باردو که در سال ۱۸۸۱ میلادی بسته شد، تونس را مستعمرهٔ خود نمود. با آغاز جنگ جهانی دوم، ارتش آلمان برای تقویت پایگاه متحدین در شمال آفریقا، در تونس نیرو پیاده کرد. در سال ۱۹۴۳ نیروهای ارتش آلمان از تونس عقبنشینی کردند و تونس به کنترل متفقین درآمد. کشور تونس طی پیمان پاریس که در سال ۱۹۵۶ میلادی امضاء شد، استقلال خود را به دست آورد.
تونس در ۱۹۵۶ از فرانسه استقلال پیدا کرد و حبیب بورقیبه اولین رئیس جمهور و حاکم مطلقه این کشور بود که بدنبال یک دوره اعتراضات محدود و خیابانی مردم پس از ۳۱ سال استبداد و حکومت با مشت آهنین، در سال ۱۹۸۷ به دست زینالعابدین بن علی، افسر عالیرتبه پلیس، سرنگون شد. بن علی نیز پس از ۲۳ سال دیکتاتوری و خودکامگی و اختناق در شرایطی مشابه، در نیمه ژانویه ۲۰۱۱ (۲۴ دی ۱۳۸۹) سرنگون شد و به عربستان سعودی گریخت. نام این اعتراضات خیابانی مردم به انقلاب گل یاسمن شهرت یافت.
سیاست:
حکومت ۲۳ ساله زینالعابدین علی طی یک انقلاب در ۲۴ دی ۱۳۸۹ سرنگون شد. در تاریخ ۲۲ اذر ۱۳۹۰ مجلس موسسان المنصف المرزوقی را به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب مردم انتخاب کرد. المرزوقی جزو شناخته شده ترین مخالفان حکومت بن علی میباشد که در سالهای حکومت بن علی در تبعید به سر میبرد وی دانش آموخته دندانپزشکی است. مهمترین وظیفه رئیس جمهور انتخاب نخست وزیر میباشد.تونس یکی از اعضای اتحادیهٔ عرب میباشد.زین العابدین بن علی به عربستان پناهنده شد.
تقسیمات کشوری:
کشور تونس به ۲۴ استان (ولایة) بخش میشود:
استان اریانه
استان باجه
استان بن عروس
استان بنزرت
استان تطاوین
استان توزر
تونس
استان جندوبه
استان زغوان
استان سلیانه
استان سوسه
استان سیدی بوزید
استان صفاقس
استان قابس
استان قبلی
استان قصرین
استان قفصه
قیروان
استان الکاف
استان مدنین
استان منستیر
استان منوبه
استان مهدیه
استان نابل
[نمایش] ن ب و
استانهای تونس
جغرافیا[ویرایش]
جزیرههای مهم:
زمبره
قرقنه
جربه
تونس شمالیترین کشور قارهٔ آفریقاست. پهناوری آن ۱۶۳،۶۱۰ کیلومتر مربع بوده و دارای ۹۶۵ کیلومتر مرز مشترک با الجزایر و ۴۵۹ کیلومتر مرز مشترک با لیبی است. همچنین درازای کرانههای آن ۱۱۴۸ کیلومتر است. بلندترین نقطهٔ آن کوه شعانبی با بلندی ۱۵۴۴ متر میباشد. این کشوردر 30 درجه طول و37درجه عرض شمالی واقع شده
ساختار وروند تکامل شهر: هستهی اولیه شکل گیری شهر تونس مسجد زیتونیه به عنوان اولین مسجد و مسجد جامع شهر میباشد. بازار اصلی شهر به نام بازار سراجین طول زیادی داشته و به صورت خطی حرکت نموده تا به مسجد زیتونیه میرسد، مسجد را در بر گرفته و آن را دور میزند و سپس به حرکت خطی خود ادامه میدهد از این بازار انشعاباتی به صورت بازارهای خطی نیز منشعب میگردد. بنابرین بازار، مسجد ودارالبیگ که محل حکومتی شهر محسوب میگردد شکل گرفته و هستهی اولیهی شهر تشکیل میگردد. در مرحلهی دوم مساجد خطبه در شهر تونس در کنار دو محور عمود برهم که محور شرقی –غربی از کنار مسجد زیتونیه عبور میکند شکل میگیرند. شهر گسترش یافته و حصاری در اطراف شهر تنیده میشود، در کنار این حصار نیز تعدادی مسجد خطبه شکل گرفته و دروازههای شهر نیز تعبیه میگردند. در این دوران مسجد اعظم به عنوان یکی از مساجد مهم شهر در کنار مسجد جامع عمل میکند. گورستان شهر در نقطهای دور در کنار حصار شهر شکل میگیرد و بدین ترتیب شهر تونس با این عناصر گستردهتر میگردد. در مرحلهی سوم، به علت افزایش جمعیت بار دیگر شهر توسعه یافته و گورستانهای آن به بیرون از حصار اولیه شهر منتقل میگردند. در این دوران حصار دوم شهر با عبورر از تعدادی از این گورستانها و یکی از مصلیهای شهر شکل میگیرد و دروازهها و برجهایی در نقاطی در طول آن تعبیه میگردند. این حصار در شرق شهر تونس رها شده و دو طرف آن به هم متصل نمیگردد. چرا که در شرق این شهر دو خندق قرار گرفتهاند در نتیجه آخرین دروازههای شهر در کنار این خنادق شکل گرفتهاند و حصار شهر در دو طرف با رسیدن به این خنادق پایان مییابد. در حال حاضر، در نقشهی فعلی شهر تونس، قسمت توسعه یافتهی آن تا بعد از مرحلهی سوم را مرکز قدیمی شهر میگویند. قسمت جدید شهر با بافتی متفاوت از مرکز قدیمی شهر در دوران چهارم توسعه شکل میگیرد و این دو ر داشته و با فرمی بسیار متفاوت از مرکز تاریخی شهر شکل یافتهاند. در روند توسعهی شهر تونس به گونهای ناگهانی فرم شهر تغییر مییابد. بدین صورت که فرم نامنظم شهر به یک شبکهی شطرنجی برنامه ریزی شده تبدیل میگردد. توسعهی شهر تونس از مرکز تاریخی این شهر به سمت تمامی جهات صورت گرفته ولی توسعهی آن در سمت جنوب محدود شده به گونهای که توسعهی شهر تونس در جهت جنوب غربی به علت رسیدن شهر به دریاچه محدود شده است. همین اتفاق در شرق شهر تونس نیز به واسطهی وجود دریاچهی تونس رخ داده است. لذا توسعهی اصلی شهر تونس به سمت شمال و به ویژه شمال شرق صورت گرفته است. (لازم به ذکر است که این توسعه در شمال شرق بیشتر از شمال غرب بوده است.
اقلیم و آب و هوا:
تونس سرزمینی گرم و خشک است. بخش درونی آن از بیابانهای سنگلاخی و بخش جنوبی آن نیز از شنزارها پوشیده شده، اما کرانههای شمالی آن نسبتاً حاصلخیز و پوشیده از جنگل است. در شمال غربی تونس کوههایی کمارتفاع (دنبالهٔ شرقی رشتهکوههای اطلس) وجود دارند که بلندای هیچیک از ۱۵۴۴ متر فراتر نمیرود. تونس همچنین دارای چند دریاچهٔ فصلی زمستانی است که تابستانها خشک و پوشیده از نمک هستند. و با توجه به تاثیر مطلوب دریای مدیترانه و ارتفاع کوههای شمالی از آب و هوای معتدل دریایی برخوردار میباشد و خوش آب وهواترین کشور شمال آفریقاست. شهر تونس در منطقهی جلگهای شرق و شمال شرقی این کشور در انتهای خلیج تونس قرار گرفته و از آب و هوای بسیار معتدل برخوردار است.
اقتصاد:
کشاورزی، معادن و منابع طبیعی، جهانگردی و صنعت نفت در اقتصاد تونس نقش مهمی دارند. زیتون، انگور، گندم، میوهجات و سبزیجات از فراوردههای کشاورزی تونس هستند. این کشور دارای منابع انرژی همچون نفت، گاز طبیعی و معادن فسفات، آهن، روی و سرب است. تولیدات این کشور بیشتر شامل مواد شیمیایی، پارچه، برق و سیمان است. از این کشور نفت خام، روغن زیتون، مرکبات، آهن و سرب صادر میشود.
مردم:
بیشینهٔ مردم تونس (۹۹%) عربزبان هستند. بررسیهای ریختشناسی (ژنتیکی) نشان میدهد که این مردم از دیدگاه نژادی همگن نیستند و آمیزهای از تیرههای گوناگوناند که در طول تاریخ پر فراز و نشیب این کشور از آسیا و اروپا به شمال آفریقا کوچ کردهاند. مردمان کرانههای شمالی تونس به سبب مهاجرپذیر بودن این سامان، آمیزهای از بربر (آمازیغ)ها، فنیقیها و کارتاژیها[۱]، رومیان، وندالها، الانها و عربها هستند. این در حالی است که مردمان بخشهای درونی و جنوبی تونس بیشتر تبار بربر (آمازیغی) دارند. در تونس اقلیتی بربرزبان نیز میزیَند. بربرزبانان بیشتر در جنوب جزیرهٔ جربه، و مناطق مطماطه، الدویرات و شننی سکونت دارند.
جمعیتشناسی:
بر طبق برآوردی که در ژوئیه ۲۰۰۵ انجام شد، تونس ۱۰،۱۰۲،۰۰۰ نفر جمعیت دارد و در هر کیلومتر مربع ۶۲ نفر زندگی میکنند.
زبان:
زبان اکثر مردم این کشور عربی و فرانسوی و مذهب بیشتر آنان اسلام است.
زبان رسمی تونس، عربی استاندارد است، اما تونسیها با گویش ویژهای از عربی سخن میگویند که به گویش کاربردی در مالت نزدیک است. زبان فرانسوی نیز کاربرد دارد.
دین:
دین رسمی تونس، اسلام و مذهب تسنن است.
فرهنگ:
با توجه به موقعیت استراتژیکی تونس در شمال آفریقا و در کنار دریای مدیترانه، این کشور در طول تاریخ ۳ هزار سالهٔ خویش در معرض رفتوآمد تمدنها و فرهنگهای مختلف قرار گرفته که مهمترین آن عبارتند از قرطاجیها (با پایه گذاری یک زن به نام علیسه)، رومیها، مسلمانها (عربها، خراسانیها وترکها) واروپاییها (پرتغال، اسپانیا و فرانسه)؛ تونس در سال۱۸۸۱م میلادی تحت حمایت فرانسه قرار گرفت. که به گفتهٔ خود تونسیها این تحتالحمایه بودن، بالاترین ضرر را به تونس و مرم عربی زده است؛ دکتر الهادی البکوش که سابفاً نخست وزیر تونس بوده در کتاب «إضاءات علی الاستعمار و المقاومه فی تونس و فی المغرب الکبیر» که مرکزالنشرالجامعی تونس آن را در سال ۲۰۰۷ چاپ کرده میگوید: «در بارهٔ موفقیتهای فرانسه در زمینهٔ آموزش در تونس باید گفت که در ۷۰ سال استعمار فرانسوی، تعداد اشخاصی که توانستند به آموزش عالی دست پیدا کنند تنها ۳۲۰ نفر بودند، یعنی در هر سال، چهار دانشجو، حال آنکه تعداد دانشجویان پس از استقلال به ۳۲۰ هزار نفر رسیده است؛ استعمار فرانسه همیشه از افزایش و گسترش آموزش در تونس میترسیده و از آن جلوگیری میکرده و این که عدهای خلاف این مطلب را میگویند، یک خرافه و اسطوره است(... ان السلط الاستعماریه کانت تخشی انتشار التعلیم بتونس فمنعته، و غلطته ما استطاتعت؛ إن إنجازات فرانسه فی المستعمرات خرافه واسطوره برددها البعض ...روزنامه الصریح، الأحد ۱۶ سپتامبر، ۲۰۰۷، ص ۱۲، عدد ۱۹۱۷)
روابط فرهنگی با ایران:
ایرانیان یکی از اقوامی بودهاند که نقش عمدهای در شکلگیری فرهنگ اسلامی تونس داشتهاند و آثار فرهنگ ایرانی در بخشهای گوناگون فرهنگ تونس نمود داشتهاست. در بسیاری از عنصرهای فرهنگی کشور تونس همچون معماری، موسیقی، آداب مردمی، خوردنیها و نوشیدنیها و زینتآلات میتوان نمودی از فرهنگ ایرانی را یافت. در گویش عربی کاربردی در تونس، بیش از ۲۰۰ واژه با ریشهٔ فارسی دیده میشود که برخی از آنها عبارتند از: گلیم، نارنج، مرزبان، میخانه، دهقان و بسیاری واژههای دیگر.
در آغاز دورهٔ اسلامی نفوذ فرهنگ ایرانی در تونس با حضور گروهی از سپاهیان ایرانی اهل خراسان در میان لشکر عقبة بن نافع آغاز میشود و در زمان ضعف حکومت صنهاجه به اوج خود میرسد. در این دوره، امیران ایرانی از دودمان بنو خراسان مدتی بر شهر تونس فرمان میرانند.
برخی از فقیهان و اندیشمندان اسلامی تونس مانند امام سحنون نیشابوری، اسد بن فرات نیشابوری، عبدالله بن فروخ فارسی و خالد بن یزید فارسی ایرانیتبار بودهاند.
امروزه برخی از خیابانهای شهر تونس با نام شاعران و فیلسوفان ایرانی چون حافظ، مولوی، خیام، ابن سینا، فارابی و رازی نامگذاری شدهاند.
آموزش:
دانشآموزان تونسی از آموزش رایگان برخوردارند و تحصیل در دورهٔ دبستان اجباری است. زبان عربی به عنوان زبان نخست و زبان فرانسوی به عنوان زبان دوم در مدارس آموزش داده میشود. از سال ۲۰۰۲ فراگیری زبان انگلیسی در کنار زبان فرانسه برای دانشآموزان سال پنجم دبستان و بالاتر الزامی است.
نخستین مرکز آموزش عالی کشور تونس، دانشگاه تونس میباشد که در سال ۱۹۶۰ میلادی بنیان نهاده شد. از دیگر دانشگاههای مهم تونس میتوان به دانشگاه الوسط (به عربی: جامعة الوسط) در شهر منستیر و دانشگاه جنوب (به عربی: جامعة الجنوب) در شهر صفاقس اشاره کرد. برابر آمار رسمی سازمان آمار تونس در سال ۱۹۹۹ میزان باسوادی در این کشور ۷۳% بودهاست.
رسانهها:
خبرگزاری تونس در که سال ۱۹۶۱ در شهر تونس افتتاح شدهاست، دارای نمایندگیهایی در داخل و خارج کشور میباشد. رادیو دولتی تونس در شهرهای تونس، صفاقس، منستیر و قفصه دارای ایستگاه است و برنامههایی به زبانهای عربی، فرانسه و ایتالیایی پخش میکند. تلویزیون تونس نیز در سال ۱۹۹۶ بنیان نهاده شده و دارای دو شبکه به زبان عربی است. برخی از روزنامههای مهم تونس عبارتند از: الصحافه، الصباح، الحریه، الشروق، انباء تونس به زبانهای انگلیسی و فرانسه و الانوار به زبان فرانسه.
تا پیش از انقلاب مردمی تونس که روز ۱۴ ژانویه 2011 به سرنگونی دیکتاتوری زینالعابدین بن علی انجامید، بساط ممیزی و سانسور در این کشور رواج داشت. هر کتابی باید پیش از چاپ از "وزارت کشور" مجوز انتشار دریافت میکرد. چاپ و نشر هر متن بدون مجوز مجازات زندان به دنبال داشت.
پس از پیروزی انقلاب یکی از اولین فرمانهای دولت موقت در مورد آزادی چاپ و نشر صادر شد. دولت موقت تونس اعلام کرد که چاپ و نشر مجله و کتاب به مجوز دولتی نیاز ندارد. بیانیه تصریح کرده بود: "نویسندگان مختار هستند که برای حفظ حقوق خود، اثر خود را در اداره مخصوص به این امر در وزارت فرهنگ به ثبت برسانند."