سرخپوستها اعتقاد دارند كه وقتی یك انسان و یك حیوان از خون هم میگذرند تبدیل به هم می شوند.
چقدر زیبا فكر كن كه داری یه آهو را می كشی بعد پشیمون میشی اون لحظه تو تبدیل به یه آهو میشی.
شاعر میشی....یا وقتی یك خرس از جون یه آدم میگذره تبدیل به یه انسان واقعی میشه یه انسان كه مث یه فرشته یه كودك گناه نمی كنه ...چقدر زیبا ….نمی تونی دیگه به قتل فکر کنی…
به قول اون شاعر فاصله میان شهادت و شقاوت جز به یک تفنگ نیست ...تا تو در کدام سر آن باشی.... ما انسانها خیلی جاها خطا رفته ایم…..بر خلاف قانون جهان راه رفته ایم….ما انسانها خیلی جاها دنیا را آلوده کرده ایم ...چرا باید قانون جهان را نقض کنیم؟ چرا؟…
آیا ما دوست داریم آسیبی به بچه هامون زده بشه ؟؟؟
چرا به قانون جهان احترام نمی گذاریم؟؟؟
چرا باید جوجه یه کلاغ رو بکشیم چرا باید گنجشکهای کوچک را سنگ بزنیم چرا باید درختان جنگلها را از بین ببریم؟؟
یک بار رفتم جنگل جلی سان یک بار هم جنگل بنیشکی ، اینها در رامسر و تنکابن هستند... نجارها میگفتند ما میخواهیم این جنگل را تبدیل به زمین فوتبال کنیم بی درخت بی پروانه بی خدا ....آخه پس وجدان كجا رفت ؟
جنگلهای شمال دارند نابود میشوند ...بهتر نیست بیاییم و هر چی باغ وحش هست را از بین ببریم و به جاشون باغ حیوانات و باغ پرندگان درست كنیم؟؟
انسان چی داره بگه ؟
نمی دانم میگویند ایرانیان قدیم زمان زرتشت پیامبر ، سنگ مزارشان را در گوشه بالایی آن، یک چاله میکندند تا یه ذره آب جمع بشود و پرنده هایی كه اون دور و برن تشنه نمونن دنیا از این جور چیزها داره.
من میخوام بگم آیا این حق آدما نیست كه همه آدما شبها با شكم سیر بخوابن؟ هیچكی گشنه نخوابه .
یه فیلم نشون میداد تلویزیون بنگلادش را یه دختر سه ساله مریض بود و باباش پول نداشت ببره دكتر و فقط گریه میكرد….بعضی چیزا را نمیشه تحمل كرد … یا اون عكس كه یه كركس منتظر بود تا یه بچه جون بده تا اونو بخوره…. دنیا از این صحنههای زشت هم زیاد داشته است…
آیا خداوندا ...همه حق دارن عاشق بشن حرف بزنن زندگی كنند اما انگار دنیا برای ؟؟؟؟
انسان چه جوری می خواد جواب پس بده؟؟؟
چه بر سر دنیا خواهد آمد…؟
اگه انسان به دنیا نمی اومد بهتر نبود؟؟...كی میشه آدما برابر باشن همه سیر باشن همه یه اندازه از نعمتهای خدا بهره برند؟
صفا صفایی
چقدر زیبا فكر كن كه داری یه آهو را می كشی بعد پشیمون میشی اون لحظه تو تبدیل به یه آهو میشی.
شاعر میشی....یا وقتی یك خرس از جون یه آدم میگذره تبدیل به یه انسان واقعی میشه یه انسان كه مث یه فرشته یه كودك گناه نمی كنه ...چقدر زیبا ….نمی تونی دیگه به قتل فکر کنی…
به قول اون شاعر فاصله میان شهادت و شقاوت جز به یک تفنگ نیست ...تا تو در کدام سر آن باشی.... ما انسانها خیلی جاها خطا رفته ایم…..بر خلاف قانون جهان راه رفته ایم….ما انسانها خیلی جاها دنیا را آلوده کرده ایم ...چرا باید قانون جهان را نقض کنیم؟ چرا؟…
آیا ما دوست داریم آسیبی به بچه هامون زده بشه ؟؟؟
چرا به قانون جهان احترام نمی گذاریم؟؟؟
چرا باید جوجه یه کلاغ رو بکشیم چرا باید گنجشکهای کوچک را سنگ بزنیم چرا باید درختان جنگلها را از بین ببریم؟؟
یک بار رفتم جنگل جلی سان یک بار هم جنگل بنیشکی ، اینها در رامسر و تنکابن هستند... نجارها میگفتند ما میخواهیم این جنگل را تبدیل به زمین فوتبال کنیم بی درخت بی پروانه بی خدا ....آخه پس وجدان كجا رفت ؟
جنگلهای شمال دارند نابود میشوند ...بهتر نیست بیاییم و هر چی باغ وحش هست را از بین ببریم و به جاشون باغ حیوانات و باغ پرندگان درست كنیم؟؟
انسان چی داره بگه ؟
نمی دانم میگویند ایرانیان قدیم زمان زرتشت پیامبر ، سنگ مزارشان را در گوشه بالایی آن، یک چاله میکندند تا یه ذره آب جمع بشود و پرنده هایی كه اون دور و برن تشنه نمونن دنیا از این جور چیزها داره.
من میخوام بگم آیا این حق آدما نیست كه همه آدما شبها با شكم سیر بخوابن؟ هیچكی گشنه نخوابه .
یه فیلم نشون میداد تلویزیون بنگلادش را یه دختر سه ساله مریض بود و باباش پول نداشت ببره دكتر و فقط گریه میكرد….بعضی چیزا را نمیشه تحمل كرد … یا اون عكس كه یه كركس منتظر بود تا یه بچه جون بده تا اونو بخوره…. دنیا از این صحنههای زشت هم زیاد داشته است…
آیا خداوندا ...همه حق دارن عاشق بشن حرف بزنن زندگی كنند اما انگار دنیا برای ؟؟؟؟
انسان چه جوری می خواد جواب پس بده؟؟؟
چه بر سر دنیا خواهد آمد…؟
اگه انسان به دنیا نمی اومد بهتر نبود؟؟...كی میشه آدما برابر باشن همه سیر باشن همه یه اندازه از نعمتهای خدا بهره برند؟
صفا صفایی