سایت ملیون ایران گزارشی از خرابیها و فجایعی که نوادگان عمر و چنگیز تحت حمایت و رهبری انگلیس ابلیس، در طول ۳۵ سال با سرزمین و محیط زیست ایران انجام دادهاند ، تهیه کرده است که در زیر میخوانید. گزارشی که خواندنش اشک چشم هر دشمنی را هم درمیاورد و البته ما به غیرت هم باید تبریک بگوییم که نشستهایم و شاهد ویرانی تدریجی و اسفبار ایران هستیم ، در طول دهها هزاران سال موجودیت کشوری بنام ایران ، هیچ گاه تاریخ این سرزمین مردمی اینچنین بیغیرت را در خود جا نداده بوده است.
در تاریخ سی چهارساله جمهوری اسلامی فجایع زیست محیطی بسیاری به وقوع پیوسته است. در ذیل لیست برخی از این فجایع که ناشی از سو مدیریت مسئولین، ندانم کاری ها و عدم مدیریت و تصمیم گیری صحیح بوده است تقدیم می گردد. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، کاری که در این سی و چهار سال جمهوری اسلامی با محیط زیست ایران کرده است مشابه به حمله مغول ها و اعراب به طبیعت و محیط زیست ایران بوده است.
۱- خشک شدن ۸۰ در صدی دریاچه ارومیه
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه و فکر بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه ها و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست و عدم پاسخگویی مسئولین و …
دریاچه وان ترکیه در نزدیکی و شرایط اقلیمی مشابه همچنان پر آب است. اعلام خشک سالی از جانب مسئولین بهانه است!
۲- خشک شدن دریاچه هامون
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند،ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه ها و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست و …
۳- خشک شدن دریاچه پریشان
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند،ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه ها و …
۴- خشک شدن دریاچه بختگان
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند،ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه هاو …
۵- خشک شدن دریاچه نمک شیراز
سو مدیریت، مصرف و هدر دادن آبهایی که به این دریاچه ریخته میشود، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه و …
۶- خشک شدن رودخانه زاینده رود
سو مدیریت، سدسازی بدون مطالعه و فکر روی رودخانه، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه و انتقال آب به یزد، انتقال آب به بهارستان، استفاده آب جهت صنایع
۷- نابودی جنگل های ایران
سو مدیریت، برداشت بی رویه از چوب جنگل ها، عدم احیا جنگل ها
بر اساس آمار رسمی سالانه ۶۵۰۰۰ هکتار از جنگل های ایران نابود میشود
۸- تغییر وضعیت محیط زیستی دریای خزر نابود شدن نسل ماهیها
سو مدیریت، عدم کنترل و مدیریت فاضل آب شهری و ریختن ۷۰ درصد فاضل آب شهری به دریاچه بواسط عدم کنترل و نظارت بر صید ماهی، ریختن فاضل آبهای صنعتی به دریاچه
بدلیل عدم توجه تقریباً نسل ماهی سفید و ازون برون (خاویار ) این دریاچه از بین رفته است
۹- وجود آزبست در هوای شهرها
سو مدیریت، عدم ممنوعیت آزبست، وجود کارخانجات تولید لنت ترمز از آزبست در داخل کشور و واردات بی رویه لنت های آزبستی از چین و بیکفایتی و عدم پاسخگویی و بی مسئولیتی مسئولین و عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست و
بر اساس استاندارد ۵۸۶ اداره استاندارد تولید لنت آزبستی مجاز میباشد بر اساس آمارهای رسمی روزانه ۷ تن آزبست وارد هوای تهران میشود، آزبست فوقالعاده سرطان زا است
۱۰- وجود بنزن در هوای شهرها
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور،تصمیم گیری های غیرکارشناسانه، استفاده از بنزینهای تولید شده در پتروشیمی ها
بر اساس آمار رسمی بنزن هوای تهران سی برابر حد مجاز و در پمپ بنزینها ۲۰۰ برابر حد مجاز می باشد، بنزن فوقالعاده سرطان زا است
۱۱- فاجعه زیست محیط در جنوب پایتخت بدلیل نگهداری سنتی زباله شهری در جنوب پایتخت و تشکیل دریاچه های شیرابه و نفوذ به منابع زیر زمینی و آلودگی آنها و همچنین بوی بد گازها از جمله متان در محدوده کهریزک
سو مدیریت ، وجود افراد بیکفایت در راس امور، نگهداری و فرآوری سنتی زباله و عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست و
۱۲- آلودگی هوای شهرها از جمله تهران
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس مدیریت شهری و مدیریت صنعت خودرو و مدیریت صنعت نفت، عدم توسعه سیستم حمل و نقل شهری، عدم بهینه سازی کیفیت موتور خودرو ها و استفاده از تکنولوژی عقب مانده، عدم بهینه سازی کیفیت سوخت بواسطه عدم تکامل تکنولوژی تولید پالایشگاهها و عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست
در اخبار مرتب خوانده می شود که سالیانه هزاران نفر در اثر آلودگی هوا می میرند و تعداد روزهای هوای پاک در تهران سال به سال کمتر و اندک شده است. تعداد روزهای آلوده تهران از ۹۵ روز در سال ۸۹ با ۲/۲ برابر افزایش به ۲۰۸ روز در سال ۹۰ رسید. از ابتدای سال ۹۱ تنها ۳ روز هوای پاک در تهران داشته ایم، این در حالیست که شهروندان ۱۲۷ روز هوای ناسالم و ۱ روز هوای بسیار ناسالم تنفس کرده اند و ۱۹۲ روز نیز هوای پایتتخت سالم بوده است.
۱۳- تولید کود کمپوست از زباله تر شهری
در ایران زباله های شهری جداسازی نمیشود
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور، عدم برداشت درست از این طرح در ایران و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
این طرح که از زمان احمدی نژاد در شهرهای مختلف ایران شروع شد، باعث راه یافتن مواد سمی از جمله فلزات سنگین و باتری از طریق کود به چرخه محیط زیست و سرطان مردم بخصوص معده و گوارش می شود
۱۴- نابودی نسل حیوانات وحشی ایران
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور، بی توجهی مسئولین و عدم بودجه کافی و عدم نظارت کافی سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
۱۵- استفاده مجدد اتوبوس های دیزل سوز در ناوگان شهری توسط شرکت واحد بخصوص در تهران
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور، عدم پایبندی به مصوبات و عدم نظارت سازمان های ملی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
علیرغم تمام مصوبات مجدداً در ناوگان شهری از اتوبوس های دیزل سوز به عوض گاز سوز استفاده میشود، این مسئله در چهاچوب تعطیلی نسبی پروژه های گاز سوز در کشور می باشد
۱۶- کاهش سهم تولید خودرو های گاز سوز توسط خودرو سازها
سو مدیریت ، وجود افراد بیکفایت در راس امور و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
بدلیل آماده نکردن شرایط لازم برای خودرو گاز سوز از جمله ایستگاههای سوخت گیری، خودرو سازها مجدداً بخش عمده خودرو تولیدی را به بنزین سوز اختصاص دادهاند، این مسئله در چهارچوب تعطیلی نسبی پروژه های گاز سوز در کشور انجام می شود
۱۷- واردات کود های شیمیایی مسموم از چین
سو مدیریت، عدم نظارت اداره استاندارد و سازمان محیط زیست، وجود افراد بیکفایت در راس امور و و عدم نظارت سازمان های ملی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
این کودهای مسموم وارد خاک و چرخه محیط زیست شده و از طریق میوه و سبزیجات وارد بدن و باعث سرطان معده و دستگاه گوارش می شود. در ابار آمده که در دولت روحانی بدون کارشناسی دقیق ۴۰۰ هزار تن کود شیمیایی وارد واهد شد.
۱۸- پارازیتهای شهری شدید و در حد غیر مجاز بر روی امواج ماهواره ای
سو مدیریت، عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت بهداشت و غیره، وجود افراد بیکفایت در راس امور و عدم نظارت بین المللی ، عدم پاسخگویی مسئولین
این پارازیت ها تأثیرات شدید و مخرب برروی سلامتی افراد بخصوص زنان حامله و کودکان دارد
۱۹- کشاورزی با آب فاضل آب
سو مدیریت، عدم نظارت وزارت کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست، وجود افراد بیکفایت در راس امور
بخش زیادی از سبزیجات عرضه شده در شهر تهران از مزارعی است که با آب فاضل آب آبیاری می شوند
۲۰- خشک شدن رودخانه کارون
سو مدیریت، سدسازی بدون مطالعه و فکر روی رودخانه، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه از جمله کشت برنجج و انتقال آب به نوحی مرکزی کشور
۲۱- آلودگی های صنعتی بیش از ۲۱۰ رودخانه کشور از طریق ریختن پس آب های صنعتی به روخانه ها
سو مدیریت، وجود افراد بی کفایت در راس امور، عدم کنترل و نظارت پس آب های صنایع توسط وزارت صنایع، وزارت بهداشت و سازمان حفاظت محیط زیست
در جراید و روزنامه ها مرتب می بینیم که در بسیاری از رودخانه ها ماهی ها می میرند یا گوسفندان در اثر نوشیدن آب تلف شده اند
۲۲- کاهش سطح آب های زیر زمینی به پائین ترین میزان خود در طول تاریخ ایران
سو مدیریت، وجود افراد بی کفایت در راس امور، عدم کنترل و نظارت و کنترل و مدیریت چاههای عمیق توسط سازمان های مربوطه و سازمان حفاظت محیط زیست
آب های زیر زمینی که طی میلیون ها سال در کشور ایران شکل گرفته است سطح آن در طول سی و چهار سال عمر جمهوری اسلامی به وضعیت فاجعه باری رسیده است!
در همین رابطه بخوانید:
یک اندیشکده آمریکایی به بررسی بحران قریبالوقوع زیستمحیطی ایران پرداخته و اعلام میکند که هزینههای معضلات زیستمحیطی برای نظام اقتصادی کشور، مهلکتر از دشمنانش است و نسبت به عواقب فاجعهآمیز آن هشدار داد.
به گزارش اشراف، اندیشکده «صلح آمریکا» در مقالهای به قلم «دیوید میشل»، سرپرست برنامه «امنیت زیستمحیطی» در اندیشکده «مرکز استیمسون» به بررسی معضلات زیستمحیطی ایران پرداخته و با اشاره به هزینههای تحمیلشده از سوی این معضلات بر نظام اقتصادی کشور، تاکید میکند که در حال حاضر خطری که از جانب بحران قریبالوقوع زیستمحیطی ایران احساس میشود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است.
سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
■ ۳۰ سال دیگر ایران به کشور ارواح بدل میشود ■
ایران اکنون با چالشهای زیستمحیطی فزایندهای مواجه است که در حال حاضر برای ثبات این کشور در بلندمدت بسیار خطرناکتر از تهدید دشمنان خارجی یا منازعات سیاسی داخلی محسوب میشوند. طبق گزارش «سازمان جنگلها، مراتع، و آبخیزداری ایران» که در اواسط سال ۲۰۱۳ منتشر شده بود، بیش از دو سوم خاک ایران -در حدود ۱۱۸ میلیون هکتار- به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است. «عیسی کلانتری» ، مشاور رئیس جمهور در گفتوگویی با «قانون» هشدار داده بود که «مشکل اصلیای که ما را تهدید میکند و از اسرائیل، و آمریکا و دعواهای سیاسی و... خطرناکتر است... این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت میشود... اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح میشود.» وی در این مصاحبه به شرح آینده هشدارآمیز دریاچههای خشکشده و سفرههای خالی آبهای زیرزمینی میپردازد، که احتمالاً میلیونها ایرانی را وادار به ترک محل سکونت خود خواهد کرد. طبق شاخص عملکرد زیستمحیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاههای یِیل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بود، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ام قرار گرفت.
■ ذخایر آب ۱۲ استان ایران، در ۵۰ سال آینده به پایان خواهد رسید ■
- آب
منابع آب شیرین ایران تحت فشار برداشتهای غیرقابل تحملی قرار دارند. ۹۰ درصد خاک ایران را -که منطقهای اندکی کوچکتر از ایالت آلاسکا [در آمریکا] را دربرمیگیرد- سرزمینهای خشک یا نیمه خشک تشکیل میدهند و تقریباً دو سوم حجم بارندگی کشور پیش از آنکه بتواند رودها را پر آب کند، تبخیر میشود. در نتیجه، ایران بیش از نیمی از آب مورد نیاز خود را با برداشت از آبخوانها تأمین میکند، و مصرف عمومی به سرعت در حال تحلیل بردن منابع زیرزمینی است. با نرخ کنونی مصرف بیرویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور، ظرف ۵۰ سال آینده ذخایر آبی خود را به پایان خواهند رساند.
سیاستهای اقتصادی ایران بر وخامت این مشکل افزودهاند. بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی برای مالکان چاهها آزاد است و به علت وجود یارانههای دولتی، مصرفکنندگان تنها بخشی از هزینههای واقعی مصرف انرژی لازم برای پمپاژ آب به سطح را میپردازند. سالانه ۴ میلیارد مترمکعب از آبهای زیرزمینی غیرقابل بازگشت ایران، به سطح زمین پمپاژ میشوند.
■ بزرگترین دریاچه خاورمیانه، ۶۰ درصد آب خود را از دست داده است ■
آبهای سطحی ایران نیز با مشکل مشابهی مواجهند. غالب رودخانههای ایران به لحاظ آبشناختی خشک شده یا در حال خشک شدن هستند، به این معنا که منابع تجدیدپذیر آبرسانی این رودخانهها هماینک نیز به پایان رسیده است. در نتیجه، این آبهای سطحی، ظرفیت مازاد اندکی برای تأمین تقاضای جمعیت رو به رشد ایران در سالهای خشک آینده دارند که به تناوب تکرار میشوند -دورههایی که میزان بارش زیر حد میانگین است. مصرف نادرست آب در نزدیکی سرچشمهها، بر امکان تأمین نیازهای آبی نواحی دوردستتر تأثیر نامطلوبی میگذارد. برای مثال در شمال غربی ایران، احداث سدها (مانند کارون ۳) ، سیستم نادرست آبیاری، و خشکسالی منجر به کاهش حجم ۱۳ رودی شده است که دریاچه ارومیه را سیراب میکردند، و اکنون این دریاچه، که بزرگترین دریاچه خاورمیانه محسوب میشود بیش از ۶۰ درصد حجم خود را نسبت به سال ۱۹۹۵ از دست داده است. در منطقه جنوب غرب نیز دریاچه بختگان که زمانی دومین دریاچه بزرگ ایران بود، تحت تأثیر توأمان خشکسالیهای طولانیمدت و احداث سد بر روی رود کر، اکنون کاملاً خشک شده است.
■ امنیت غذایی ایران در خطر است ■
- خطر کشاورزی
مشکلات آبی ایران در حال آسیب زدن به اقتصاد ملی این کشور است. ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران حاصل فعالیت بخش کشاورزی است که نزدیک به یک چهارم نیروی کار ایران را نیز در استخدام خود دارد. به علاوه فعالیت این بخش، از امنیت غذایی ملی نیز پشتیبانی میکند؛ فاکتوری که به سبب آرمان انقلاب ۱۹۷۹، برای دفاع از حق «مستضعفان» ، اکنون از اولویت بالایی در سیاستهای داخلی برخوردار است. در حقیقت نیز تهران با راهبردی دوگانه برای پیشبرد خودکفایی در تولید محصولات اساسی از طریق افزایش همزمان عرضه و تقاضا، اقدام به اختصاص یارانهای مساوی به تولیدکننده و مصرفکننده کرده است.
با این حال، اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است، زیرا بخش کشاورزی با اختصاص ۹۲ درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود ۶۶ درصد نیاز غذایی ۷۹ میلیون نفر جمعیت ایران را تولید میکند. تهران ناچار از وارد کردن ۳۷ درصد باقیمانده است؛ و تشدید «تنش آب» خطر کاهش بیشتر توان تولید بخش کشاورزی را هشدار میدهد، که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه واردات و وخیمتر کردن فشارهای مالی خواهد شد. در حقیقت، نیازهای بخش کشاورزی، اکنون حتی در حال صدمه زدن به امنیت غذایی کشور است. برای مثال خاک برخی مناطق، چون دشت مرکزی کاشان، به سبب برداشت بیش از اندازه از آبهای زیرزمینی که منجر به تحلیل رفتن سفرههای آب شده است، به شورهزاری بدل شده و امکان کشاورزی در این مناطق کاملاً از بین رفته است.
■ تنش آب، منجر به ایجاد درگیریهای داخلی و خارجی شده است ■
- انتخابی دشوار
رقابت برای دستیابی به منابع محدود آب از همین حالا نیز منجر به بالا گرفتن تنشها و درگیریها، چه در داخل ایران و چه در مناطق مرزی و در مقابله با همسایگان این کشور شده است. در اوایل سال ۲۰۱۳، کشاورزان اصفهانی پمپی را که آب رودخانه محلی اصفهان [زایندهرود] را به شهر یزد در فاصله ۱۸۵ مایلی [۳۰۰ کیلومتری] میفرستاد، تخریب کردند. این مسئله در ادامه منجر به یک هفته تظاهرات و کمبود و جیرهبندی آب در یزد شد. در سال ۲۰۱۱، مرزبانان ایرانی پس از عبور از مرز افغانستان و تلاش برای باز کردن یک کانال آب ۱۸ مایلی [۳۰ کیلومتری] از رود هلمند به ایران، با نیروهای افغان درگیر شدند. در دهه ۱۹۸۰، جرقه طولانیترین جنگ تاریخ مدرن خاورمیانه، بر سر دو ادعای رقیب در خصوص کنترل آبراهه راهبردی شطالعرب [اروند رود] ، میان ایران و عراق، روشن شد.
افزایش فشارها بر منابع آبی ایران، انتخاب دشواری را در میان مصارف مختلف رقیب تعریف میکند. در حوضه کرخه، مدیریت منابع آبی باید تصمیم بگیرد که با کاهش جریان آب رودخانه چه کند -آیا این آب را در سد کرخه نگه داشته تا بتواند از آن برای تولید برق استفاده کند یا اینکه مسیر آب به نواحی پاییندست را باز کند تا بتواند منطقهای را که به عنوان سبد غذایی ایران شناخته میشود، آبیاری کند.
■ سه شهر از ۵ شهر آلوده جهان متعلق به ایران است ■
- آلودگی
ایران با خطرات زیستمحیطی جدی دیگری نیز مواجه است. طبق گفته «سازمان بهداشت جهانی» ، سه شهر از پنج شهر نخست در فهرست آلودهترین شهرهای جهان -اهواز، کرمانشاه، و سنندج- در ایران قرار دارند که میزان آلودگی هوا در این شهرها از چهار تا هفت برابر سطح قابل قبول سازمان بهداشت جهانی برآورد شده است. ایران به سبب کیفیت نامطلوب هوا در سرتاسر کشور، از میان ۹۱ کشور مورد بررسی، در جایگاه ۸۶ام قرار گرفته است. آلایندههای هوا، تنها در تهران منجر به مرگ سالانه بیش از ۵،۵۰۰ نفر بر اثر بیماریهای قلبی و عروقی، و تنفسی میشوند.
■ تغییرات زیستمحیطی تا سال ۲۰۵۰، ۳۰ درصد از حجم محصول غلات ایران را کاهش خواهد داد ■
از سویی انتظار میرود که روند تغییرات آب و هوای جهانی نیز بر عمق معضلات زیستمحیطی ایران بیفزاید. به گفته «سازمان حفاظت از محیط زیست» ایران، تغییرات دما و میزان بارشها، امکان برخورداری از آب پاک، به ویژه در مناطق روستایی را کاهش خواهد داد و این نیز به نوبه خود منجر به گسترش بیماریهای انتقالی از راه آب خواهد شد. دمای بالاتر و حجم پایینتر بارندگی میتواند تا سال ۲۰۵۰، تا ۳۰ درصد از محصول غلات بکاهد. طبق تحلیلی که از سوی هلند منتشر شده است، تغییرات آب و هوا میتواند تا سالهای ۲۰۵۰-۲۰۴۰، ۱۵ تا ۱۹ درصد از مجموع منابع آبهای تجدیدشونده ایران را کاهش دهد؛ و در آن زمان، میزان نیاز سالانه آب ایران، بیش از ۴۰ درصد فراتر از حجم منابع تجدیدشونده آب این کشور خواهد بود.
■ هزینه تحریمها ۴/۱ و هزینه تخریب محیط زیست ۵ تا ۱۰% تولید ناخالص داخلی بوده است ■
- هزینهها
میزان خسارات -ناشی از تنش آب، بیابانزایی، و آلودگی- میتواند در بلندمدت منجر به ایجاد مشکلات تضعیفکنندهای برای اقتصاد کشور شود. طبق برآورد «بانک جهانی» ، هزینه سالانه تخریب محیط زیست در ایران، هماینک نیز به میزان هولناک ۵ تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. در مقایسه، به گفته «اداره حسابرسی دولت آمریکا،» تحریمهای طاقتفرسای واشنگتن و جامعه بینالمللی، در سال ۲۰۱۲ تنها توانستند ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش دهند. و با گذشت زمان، این منابع ارزشمند بیشتر تحلیل رفته، حاصلخیزی بیشتر کاهش یافته، و سلامت عمومی بیش از پیش آسیب خواهد دید.
■ یک سوم منابع آب شهرهای ایران، از طریق نشتی لولهها به هدر میرود ■
سوء مدیریت نیز سهم بسزایی در مشکلات زیستمحیطی ایران دارد. شهرهای ایران یک سوم منابع آب خود را از طریق نشتی لولههای آب از دست میدهند. سیستم آبیاری این کشور نیز ناکارآمد بوده و از بازدهی بسیار پایینی برخوردار است. بیش از نیمی از حجم آب منابع تجدیدشونده ایران که در بخش کشاورزی مصرف میشود، به هدر میرود. ایران برای عبور از چالشهای زیستمحیطی، به تنظیم مجدد سیاستها و منابع خود نیاز دارد. به گفته کارشناسان، هزینه فناوریهای جدید، بکارگیری شیوههای صرفهجویی، و دیگر اقداماتی که میتواند تأمین آب مورد نیاز ایران در سال ۲۰۵۰ را امکانپذیر سازد، حداکثر به ۳ میلیارد دلار در سال خواهد رسید.
■ توزیع هدفمند یارانهها، مصرفکنندگان را به تغییر مطلوب شیوههای مصرف خود وادار میکند ■ طرح توزیع هدفمند یارانهها که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد، به تدریج مصرفکنندگان را وادار به پرداخت هزینههای واقعی آبرسانی کرده، و انگیزه آنان را برای صرفهجویی در مصرف، و افزایش بازده شیوههای مصرف خود سوق خواهد داد. قرار بود درآمدهای ذخیرهشده حاصل از کاهش یارانههای انرژی، صرف پشتیبانی از طرحهایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی هوا شود. اما اصلاح توزیع یارانهها، پس از مرحله اول متوقف شد؛ و به علاوه به نظر نمیرسد که این اصلاحات در راستای مواجه با چالشهای زیستمحیطی طراحی شده یا موثر بوده باشند. بحران قریبالوقوع زیستمحیطی ایران به انقلاب سبز فراگیری در سیاستگذاریهای ملی نیاز دارد.
دریاچه بختگان تابستان سال ۱۳۸۵ |
دریاچه بختگان تابستان سال ۱۳۹۲ |
در تاریخ سی چهارساله جمهوری اسلامی فجایع زیست محیطی بسیاری به وقوع پیوسته است. در ذیل لیست برخی از این فجایع که ناشی از سو مدیریت مسئولین، ندانم کاری ها و عدم مدیریت و تصمیم گیری صحیح بوده است تقدیم می گردد. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، کاری که در این سی و چهار سال جمهوری اسلامی با محیط زیست ایران کرده است مشابه به حمله مغول ها و اعراب به طبیعت و محیط زیست ایران بوده است.
۱- خشک شدن ۸۰ در صدی دریاچه ارومیه
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه و فکر بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه ها و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست و عدم پاسخگویی مسئولین و …
دریاچه وان ترکیه در نزدیکی و شرایط اقلیمی مشابه همچنان پر آب است. اعلام خشک سالی از جانب مسئولین بهانه است!
۲- خشک شدن دریاچه هامون
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند،ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه ها و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست و …
۳- خشک شدن دریاچه پریشان
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند،ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه ها و …
۴- خشک شدن دریاچه بختگان
سو مدیریت، سدسازی های بدون مطالعه بر روی رودخانه هایی که به این دریاچه می ریزند،ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه هاو …
۵- خشک شدن دریاچه نمک شیراز
سو مدیریت، مصرف و هدر دادن آبهایی که به این دریاچه ریخته میشود، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه و …
۶- خشک شدن رودخانه زاینده رود
سو مدیریت، سدسازی بدون مطالعه و فکر روی رودخانه، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه و انتقال آب به یزد، انتقال آب به بهارستان، استفاده آب جهت صنایع
۷- نابودی جنگل های ایران
سو مدیریت، برداشت بی رویه از چوب جنگل ها، عدم احیا جنگل ها
بر اساس آمار رسمی سالانه ۶۵۰۰۰ هکتار از جنگل های ایران نابود میشود
۸- تغییر وضعیت محیط زیستی دریای خزر نابود شدن نسل ماهیها
سو مدیریت، عدم کنترل و مدیریت فاضل آب شهری و ریختن ۷۰ درصد فاضل آب شهری به دریاچه بواسط عدم کنترل و نظارت بر صید ماهی، ریختن فاضل آبهای صنعتی به دریاچه
بدلیل عدم توجه تقریباً نسل ماهی سفید و ازون برون (خاویار ) این دریاچه از بین رفته است
۹- وجود آزبست در هوای شهرها
سو مدیریت، عدم ممنوعیت آزبست، وجود کارخانجات تولید لنت ترمز از آزبست در داخل کشور و واردات بی رویه لنت های آزبستی از چین و بیکفایتی و عدم پاسخگویی و بی مسئولیتی مسئولین و عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست و
بر اساس استاندارد ۵۸۶ اداره استاندارد تولید لنت آزبستی مجاز میباشد بر اساس آمارهای رسمی روزانه ۷ تن آزبست وارد هوای تهران میشود، آزبست فوقالعاده سرطان زا است
۱۰- وجود بنزن در هوای شهرها
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور،تصمیم گیری های غیرکارشناسانه، استفاده از بنزینهای تولید شده در پتروشیمی ها
بر اساس آمار رسمی بنزن هوای تهران سی برابر حد مجاز و در پمپ بنزینها ۲۰۰ برابر حد مجاز می باشد، بنزن فوقالعاده سرطان زا است
۱۱- فاجعه زیست محیط در جنوب پایتخت بدلیل نگهداری سنتی زباله شهری در جنوب پایتخت و تشکیل دریاچه های شیرابه و نفوذ به منابع زیر زمینی و آلودگی آنها و همچنین بوی بد گازها از جمله متان در محدوده کهریزک
سو مدیریت ، وجود افراد بیکفایت در راس امور، نگهداری و فرآوری سنتی زباله و عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست و
۱۲- آلودگی هوای شهرها از جمله تهران
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس مدیریت شهری و مدیریت صنعت خودرو و مدیریت صنعت نفت، عدم توسعه سیستم حمل و نقل شهری، عدم بهینه سازی کیفیت موتور خودرو ها و استفاده از تکنولوژی عقب مانده، عدم بهینه سازی کیفیت سوخت بواسطه عدم تکامل تکنولوژی تولید پالایشگاهها و عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست
در اخبار مرتب خوانده می شود که سالیانه هزاران نفر در اثر آلودگی هوا می میرند و تعداد روزهای هوای پاک در تهران سال به سال کمتر و اندک شده است. تعداد روزهای آلوده تهران از ۹۵ روز در سال ۸۹ با ۲/۲ برابر افزایش به ۲۰۸ روز در سال ۹۰ رسید. از ابتدای سال ۹۱ تنها ۳ روز هوای پاک در تهران داشته ایم، این در حالیست که شهروندان ۱۲۷ روز هوای ناسالم و ۱ روز هوای بسیار ناسالم تنفس کرده اند و ۱۹۲ روز نیز هوای پایتتخت سالم بوده است.
۱۳- تولید کود کمپوست از زباله تر شهری
در ایران زباله های شهری جداسازی نمیشود
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور، عدم برداشت درست از این طرح در ایران و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
این طرح که از زمان احمدی نژاد در شهرهای مختلف ایران شروع شد، باعث راه یافتن مواد سمی از جمله فلزات سنگین و باتری از طریق کود به چرخه محیط زیست و سرطان مردم بخصوص معده و گوارش می شود
۱۴- نابودی نسل حیوانات وحشی ایران
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور، بی توجهی مسئولین و عدم بودجه کافی و عدم نظارت کافی سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
۱۵- استفاده مجدد اتوبوس های دیزل سوز در ناوگان شهری توسط شرکت واحد بخصوص در تهران
سو مدیریت، وجود افراد بیکفایت در راس امور، عدم پایبندی به مصوبات و عدم نظارت سازمان های ملی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
علیرغم تمام مصوبات مجدداً در ناوگان شهری از اتوبوس های دیزل سوز به عوض گاز سوز استفاده میشود، این مسئله در چهاچوب تعطیلی نسبی پروژه های گاز سوز در کشور می باشد
۱۶- کاهش سهم تولید خودرو های گاز سوز توسط خودرو سازها
سو مدیریت ، وجود افراد بیکفایت در راس امور و عدم نظارت سازمان های ملی و بینالمللی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
بدلیل آماده نکردن شرایط لازم برای خودرو گاز سوز از جمله ایستگاههای سوخت گیری، خودرو سازها مجدداً بخش عمده خودرو تولیدی را به بنزین سوز اختصاص دادهاند، این مسئله در چهارچوب تعطیلی نسبی پروژه های گاز سوز در کشور انجام می شود
۱۷- واردات کود های شیمیایی مسموم از چین
سو مدیریت، عدم نظارت اداره استاندارد و سازمان محیط زیست، وجود افراد بیکفایت در راس امور و و عدم نظارت سازمان های ملی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست
این کودهای مسموم وارد خاک و چرخه محیط زیست شده و از طریق میوه و سبزیجات وارد بدن و باعث سرطان معده و دستگاه گوارش می شود. در ابار آمده که در دولت روحانی بدون کارشناسی دقیق ۴۰۰ هزار تن کود شیمیایی وارد واهد شد.
۱۸- پارازیتهای شهری شدید و در حد غیر مجاز بر روی امواج ماهواره ای
سو مدیریت، عدم نظارت سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت بهداشت و غیره، وجود افراد بیکفایت در راس امور و عدم نظارت بین المللی ، عدم پاسخگویی مسئولین
این پارازیت ها تأثیرات شدید و مخرب برروی سلامتی افراد بخصوص زنان حامله و کودکان دارد
۱۹- کشاورزی با آب فاضل آب
سو مدیریت، عدم نظارت وزارت کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست، وجود افراد بیکفایت در راس امور
بخش زیادی از سبزیجات عرضه شده در شهر تهران از مزارعی است که با آب فاضل آب آبیاری می شوند
۲۰- خشک شدن رودخانه کارون
سو مدیریت، سدسازی بدون مطالعه و فکر روی رودخانه، ترویج کشاورزی سنتی با برداشت آب بسیار جهت کشاورزی از آبهای این رودخانه از جمله کشت برنجج و انتقال آب به نوحی مرکزی کشور
۲۱- آلودگی های صنعتی بیش از ۲۱۰ رودخانه کشور از طریق ریختن پس آب های صنعتی به روخانه ها
سو مدیریت، وجود افراد بی کفایت در راس امور، عدم کنترل و نظارت پس آب های صنایع توسط وزارت صنایع، وزارت بهداشت و سازمان حفاظت محیط زیست
در جراید و روزنامه ها مرتب می بینیم که در بسیاری از رودخانه ها ماهی ها می میرند یا گوسفندان در اثر نوشیدن آب تلف شده اند
۲۲- کاهش سطح آب های زیر زمینی به پائین ترین میزان خود در طول تاریخ ایران
سو مدیریت، وجود افراد بی کفایت در راس امور، عدم کنترل و نظارت و کنترل و مدیریت چاههای عمیق توسط سازمان های مربوطه و سازمان حفاظت محیط زیست
آب های زیر زمینی که طی میلیون ها سال در کشور ایران شکل گرفته است سطح آن در طول سی و چهار سال عمر جمهوری اسلامی به وضعیت فاجعه باری رسیده است!
در همین رابطه بخوانید:
یک اندیشکده آمریکایی به بررسی بحران قریبالوقوع زیستمحیطی ایران پرداخته و اعلام میکند که هزینههای معضلات زیستمحیطی برای نظام اقتصادی کشور، مهلکتر از دشمنانش است و نسبت به عواقب فاجعهآمیز آن هشدار داد.
به گزارش اشراف، اندیشکده «صلح آمریکا» در مقالهای به قلم «دیوید میشل»، سرپرست برنامه «امنیت زیستمحیطی» در اندیشکده «مرکز استیمسون» به بررسی معضلات زیستمحیطی ایران پرداخته و با اشاره به هزینههای تحمیلشده از سوی این معضلات بر نظام اقتصادی کشور، تاکید میکند که در حال حاضر خطری که از جانب بحران قریبالوقوع زیستمحیطی ایران احساس میشود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است.
سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
■ ۳۰ سال دیگر ایران به کشور ارواح بدل میشود ■
ایران اکنون با چالشهای زیستمحیطی فزایندهای مواجه است که در حال حاضر برای ثبات این کشور در بلندمدت بسیار خطرناکتر از تهدید دشمنان خارجی یا منازعات سیاسی داخلی محسوب میشوند. طبق گزارش «سازمان جنگلها، مراتع، و آبخیزداری ایران» که در اواسط سال ۲۰۱۳ منتشر شده بود، بیش از دو سوم خاک ایران -در حدود ۱۱۸ میلیون هکتار- به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است. «عیسی کلانتری» ، مشاور رئیس جمهور در گفتوگویی با «قانون» هشدار داده بود که «مشکل اصلیای که ما را تهدید میکند و از اسرائیل، و آمریکا و دعواهای سیاسی و... خطرناکتر است... این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت میشود... اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح میشود.» وی در این مصاحبه به شرح آینده هشدارآمیز دریاچههای خشکشده و سفرههای خالی آبهای زیرزمینی میپردازد، که احتمالاً میلیونها ایرانی را وادار به ترک محل سکونت خود خواهد کرد. طبق شاخص عملکرد زیستمحیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاههای یِیل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بود، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ام قرار گرفت.
■ ذخایر آب ۱۲ استان ایران، در ۵۰ سال آینده به پایان خواهد رسید ■
- آب
منابع آب شیرین ایران تحت فشار برداشتهای غیرقابل تحملی قرار دارند. ۹۰ درصد خاک ایران را -که منطقهای اندکی کوچکتر از ایالت آلاسکا [در آمریکا] را دربرمیگیرد- سرزمینهای خشک یا نیمه خشک تشکیل میدهند و تقریباً دو سوم حجم بارندگی کشور پیش از آنکه بتواند رودها را پر آب کند، تبخیر میشود. در نتیجه، ایران بیش از نیمی از آب مورد نیاز خود را با برداشت از آبخوانها تأمین میکند، و مصرف عمومی به سرعت در حال تحلیل بردن منابع زیرزمینی است. با نرخ کنونی مصرف بیرویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور، ظرف ۵۰ سال آینده ذخایر آبی خود را به پایان خواهند رساند.
سیاستهای اقتصادی ایران بر وخامت این مشکل افزودهاند. بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی برای مالکان چاهها آزاد است و به علت وجود یارانههای دولتی، مصرفکنندگان تنها بخشی از هزینههای واقعی مصرف انرژی لازم برای پمپاژ آب به سطح را میپردازند. سالانه ۴ میلیارد مترمکعب از آبهای زیرزمینی غیرقابل بازگشت ایران، به سطح زمین پمپاژ میشوند.
■ بزرگترین دریاچه خاورمیانه، ۶۰ درصد آب خود را از دست داده است ■
آبهای سطحی ایران نیز با مشکل مشابهی مواجهند. غالب رودخانههای ایران به لحاظ آبشناختی خشک شده یا در حال خشک شدن هستند، به این معنا که منابع تجدیدپذیر آبرسانی این رودخانهها هماینک نیز به پایان رسیده است. در نتیجه، این آبهای سطحی، ظرفیت مازاد اندکی برای تأمین تقاضای جمعیت رو به رشد ایران در سالهای خشک آینده دارند که به تناوب تکرار میشوند -دورههایی که میزان بارش زیر حد میانگین است. مصرف نادرست آب در نزدیکی سرچشمهها، بر امکان تأمین نیازهای آبی نواحی دوردستتر تأثیر نامطلوبی میگذارد. برای مثال در شمال غربی ایران، احداث سدها (مانند کارون ۳) ، سیستم نادرست آبیاری، و خشکسالی منجر به کاهش حجم ۱۳ رودی شده است که دریاچه ارومیه را سیراب میکردند، و اکنون این دریاچه، که بزرگترین دریاچه خاورمیانه محسوب میشود بیش از ۶۰ درصد حجم خود را نسبت به سال ۱۹۹۵ از دست داده است. در منطقه جنوب غرب نیز دریاچه بختگان که زمانی دومین دریاچه بزرگ ایران بود، تحت تأثیر توأمان خشکسالیهای طولانیمدت و احداث سد بر روی رود کر، اکنون کاملاً خشک شده است.
■ امنیت غذایی ایران در خطر است ■
- خطر کشاورزی
مشکلات آبی ایران در حال آسیب زدن به اقتصاد ملی این کشور است. ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران حاصل فعالیت بخش کشاورزی است که نزدیک به یک چهارم نیروی کار ایران را نیز در استخدام خود دارد. به علاوه فعالیت این بخش، از امنیت غذایی ملی نیز پشتیبانی میکند؛ فاکتوری که به سبب آرمان انقلاب ۱۹۷۹، برای دفاع از حق «مستضعفان» ، اکنون از اولویت بالایی در سیاستهای داخلی برخوردار است. در حقیقت نیز تهران با راهبردی دوگانه برای پیشبرد خودکفایی در تولید محصولات اساسی از طریق افزایش همزمان عرضه و تقاضا، اقدام به اختصاص یارانهای مساوی به تولیدکننده و مصرفکننده کرده است.
با این حال، اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است، زیرا بخش کشاورزی با اختصاص ۹۲ درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود ۶۶ درصد نیاز غذایی ۷۹ میلیون نفر جمعیت ایران را تولید میکند. تهران ناچار از وارد کردن ۳۷ درصد باقیمانده است؛ و تشدید «تنش آب» خطر کاهش بیشتر توان تولید بخش کشاورزی را هشدار میدهد، که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه واردات و وخیمتر کردن فشارهای مالی خواهد شد. در حقیقت، نیازهای بخش کشاورزی، اکنون حتی در حال صدمه زدن به امنیت غذایی کشور است. برای مثال خاک برخی مناطق، چون دشت مرکزی کاشان، به سبب برداشت بیش از اندازه از آبهای زیرزمینی که منجر به تحلیل رفتن سفرههای آب شده است، به شورهزاری بدل شده و امکان کشاورزی در این مناطق کاملاً از بین رفته است.
■ تنش آب، منجر به ایجاد درگیریهای داخلی و خارجی شده است ■
- انتخابی دشوار
رقابت برای دستیابی به منابع محدود آب از همین حالا نیز منجر به بالا گرفتن تنشها و درگیریها، چه در داخل ایران و چه در مناطق مرزی و در مقابله با همسایگان این کشور شده است. در اوایل سال ۲۰۱۳، کشاورزان اصفهانی پمپی را که آب رودخانه محلی اصفهان [زایندهرود] را به شهر یزد در فاصله ۱۸۵ مایلی [۳۰۰ کیلومتری] میفرستاد، تخریب کردند. این مسئله در ادامه منجر به یک هفته تظاهرات و کمبود و جیرهبندی آب در یزد شد. در سال ۲۰۱۱، مرزبانان ایرانی پس از عبور از مرز افغانستان و تلاش برای باز کردن یک کانال آب ۱۸ مایلی [۳۰ کیلومتری] از رود هلمند به ایران، با نیروهای افغان درگیر شدند. در دهه ۱۹۸۰، جرقه طولانیترین جنگ تاریخ مدرن خاورمیانه، بر سر دو ادعای رقیب در خصوص کنترل آبراهه راهبردی شطالعرب [اروند رود] ، میان ایران و عراق، روشن شد.
افزایش فشارها بر منابع آبی ایران، انتخاب دشواری را در میان مصارف مختلف رقیب تعریف میکند. در حوضه کرخه، مدیریت منابع آبی باید تصمیم بگیرد که با کاهش جریان آب رودخانه چه کند -آیا این آب را در سد کرخه نگه داشته تا بتواند از آن برای تولید برق استفاده کند یا اینکه مسیر آب به نواحی پاییندست را باز کند تا بتواند منطقهای را که به عنوان سبد غذایی ایران شناخته میشود، آبیاری کند.
■ سه شهر از ۵ شهر آلوده جهان متعلق به ایران است ■
- آلودگی
ایران با خطرات زیستمحیطی جدی دیگری نیز مواجه است. طبق گفته «سازمان بهداشت جهانی» ، سه شهر از پنج شهر نخست در فهرست آلودهترین شهرهای جهان -اهواز، کرمانشاه، و سنندج- در ایران قرار دارند که میزان آلودگی هوا در این شهرها از چهار تا هفت برابر سطح قابل قبول سازمان بهداشت جهانی برآورد شده است. ایران به سبب کیفیت نامطلوب هوا در سرتاسر کشور، از میان ۹۱ کشور مورد بررسی، در جایگاه ۸۶ام قرار گرفته است. آلایندههای هوا، تنها در تهران منجر به مرگ سالانه بیش از ۵،۵۰۰ نفر بر اثر بیماریهای قلبی و عروقی، و تنفسی میشوند.
■ تغییرات زیستمحیطی تا سال ۲۰۵۰، ۳۰ درصد از حجم محصول غلات ایران را کاهش خواهد داد ■
از سویی انتظار میرود که روند تغییرات آب و هوای جهانی نیز بر عمق معضلات زیستمحیطی ایران بیفزاید. به گفته «سازمان حفاظت از محیط زیست» ایران، تغییرات دما و میزان بارشها، امکان برخورداری از آب پاک، به ویژه در مناطق روستایی را کاهش خواهد داد و این نیز به نوبه خود منجر به گسترش بیماریهای انتقالی از راه آب خواهد شد. دمای بالاتر و حجم پایینتر بارندگی میتواند تا سال ۲۰۵۰، تا ۳۰ درصد از محصول غلات بکاهد. طبق تحلیلی که از سوی هلند منتشر شده است، تغییرات آب و هوا میتواند تا سالهای ۲۰۵۰-۲۰۴۰، ۱۵ تا ۱۹ درصد از مجموع منابع آبهای تجدیدشونده ایران را کاهش دهد؛ و در آن زمان، میزان نیاز سالانه آب ایران، بیش از ۴۰ درصد فراتر از حجم منابع تجدیدشونده آب این کشور خواهد بود.
■ هزینه تحریمها ۴/۱ و هزینه تخریب محیط زیست ۵ تا ۱۰% تولید ناخالص داخلی بوده است ■
- هزینهها
میزان خسارات -ناشی از تنش آب، بیابانزایی، و آلودگی- میتواند در بلندمدت منجر به ایجاد مشکلات تضعیفکنندهای برای اقتصاد کشور شود. طبق برآورد «بانک جهانی» ، هزینه سالانه تخریب محیط زیست در ایران، هماینک نیز به میزان هولناک ۵ تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. در مقایسه، به گفته «اداره حسابرسی دولت آمریکا،» تحریمهای طاقتفرسای واشنگتن و جامعه بینالمللی، در سال ۲۰۱۲ تنها توانستند ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش دهند. و با گذشت زمان، این منابع ارزشمند بیشتر تحلیل رفته، حاصلخیزی بیشتر کاهش یافته، و سلامت عمومی بیش از پیش آسیب خواهد دید.
■ یک سوم منابع آب شهرهای ایران، از طریق نشتی لولهها به هدر میرود ■
سوء مدیریت نیز سهم بسزایی در مشکلات زیستمحیطی ایران دارد. شهرهای ایران یک سوم منابع آب خود را از طریق نشتی لولههای آب از دست میدهند. سیستم آبیاری این کشور نیز ناکارآمد بوده و از بازدهی بسیار پایینی برخوردار است. بیش از نیمی از حجم آب منابع تجدیدشونده ایران که در بخش کشاورزی مصرف میشود، به هدر میرود. ایران برای عبور از چالشهای زیستمحیطی، به تنظیم مجدد سیاستها و منابع خود نیاز دارد. به گفته کارشناسان، هزینه فناوریهای جدید، بکارگیری شیوههای صرفهجویی، و دیگر اقداماتی که میتواند تأمین آب مورد نیاز ایران در سال ۲۰۵۰ را امکانپذیر سازد، حداکثر به ۳ میلیارد دلار در سال خواهد رسید.
■ توزیع هدفمند یارانهها، مصرفکنندگان را به تغییر مطلوب شیوههای مصرف خود وادار میکند ■ طرح توزیع هدفمند یارانهها که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد، به تدریج مصرفکنندگان را وادار به پرداخت هزینههای واقعی آبرسانی کرده، و انگیزه آنان را برای صرفهجویی در مصرف، و افزایش بازده شیوههای مصرف خود سوق خواهد داد. قرار بود درآمدهای ذخیرهشده حاصل از کاهش یارانههای انرژی، صرف پشتیبانی از طرحهایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی هوا شود. اما اصلاح توزیع یارانهها، پس از مرحله اول متوقف شد؛ و به علاوه به نظر نمیرسد که این اصلاحات در راستای مواجه با چالشهای زیستمحیطی طراحی شده یا موثر بوده باشند. بحران قریبالوقوع زیستمحیطی ایران به انقلاب سبز فراگیری در سیاستگذاریهای ملی نیاز دارد.