مرداد ۱۶، ۱۳۹۲

آخوند دستغیب: رفتار ساواک با ما محترمانه بود، علیه شاه حرف می زدیم کسی کاری با ما نداشت


به گزارش کلمه، آخوند دستغیب در ادامه درسهای قران خود به زمان خاندان ایران ساز و میهن پرست پهلوی و رفتار ساواکی‌ها در آن زمان پرداخت و گفت: رفتار ساواکى‌ها، چه در وقت بازداشت و چه بعد از آن با ما محترمانه بود؛ نه در خانه‌مان ریختند، نه اسباب و اثاثیه بنده را بردند، نه ناسزا گفتند و نه کتک کارى کردند. وقتى مى‌خواستند تبعیدمان کنند، شخصى به نام «ذوالقدر» مأمور بود ما را پیش شخصى به نام سرهنگ «سلطانى» ببرد، براى صدور حکم تبعید. در راه به من گفت: به این سرهنگ سلطانى چیزى بگو تا خوشحال شود و تبعیدت نکند. گفتم: نه. اصلا چنین چیزى نمى‌گویم!! گفت: یعنى مى‌گویى سگش بعض خودش است؟ گفتم: آرى.


پیش از این نیز تعدادی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب از جمله آخوند خزعلی به رفتار محترمانه ماموران ساواک اشاره کرده بودند.

آخوند دستغیب در ادامه گفت: وقتى به تبعید مى‌بردنمان، در راه احترام زیادى مى‌گذاشتند. هر جا خسته مى‌شدیم، توقف مى‌کردند. براى نماز مى‌ایستادند. حدود سه ماه در اهر بودیم و در آنجا منبر مى‌رفتیم و علیه شاه صحبت مى‌کردیم و کسى کارمان نداشت!! از آنجابه سقز فرستادنمان. وقتى با جوان‌هاى آنجا صحبت مى‌کردیم، نهایت کارى که مى‌کردند این بود که یک مأمور ساواکى مى‌آمد و مى‌گفت: با این شخص حرف نزنید، او خطرناک است. ولى در کل آزاد بودیم. یعنى با آن که خیلى مردم را مى‌ترساندند، امّا این گونه هم نبود که با شدت با مخالفین برخورد کنند. البتّه بعضى افراد را هم شکنجه‌هاى سخت مى‌دادند؛ مثلا آن طور که نقل شده! پاى آقاى غفارى را با اره بریدند!! بعضى را هم شُک الکتریکى مى‌دادند!!!

وی ادامه داد: از نظر اجتماعى تاریکى و گناه خیلى فراوان بود!!! شاه رسمآ مى‌گفت: خدا، شاه، میهن. دیگر نامى از دین نبود و مردم مسلمان و شیعه نمى‌توانستند این وضع را تحمل کنند.