ـ تبریک گفتن تولد فرزند نوه ملکه انگلستان از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی که در این شرایط قطع رابطه و ... (شامورتی بازی در روز روشن و یا جلو قاضی ( ملت ) و ملق بازی!!!.)
آن هم تبریک تولد نوه زاده سلطانی که هیچکاره است و مقامی تشریفاتی دارد. چنین تبریک گویيِ تولد از سوی کشوری که مقامات ارشد آن مایل به برگزاری زادروز خود نیستند، ممکن است به نوعی خوشامدگویی تعبیر شود.
جهانیان بویژه تاریخ دانان می دانند که تمامی بدبختیهای ایرانیان از سال ۱۵۰۰ که پای انگلیسها به ایران باز شد، ( یا در زمان صفویه که ایران ثروتمندترین و پیشرفتهترین کشور دنیا بود ) تاکنون نتیجه سیاستهای دولت لندن بوده است و باز می دانند که این دولت متمایل به چه افرادی در ایران است،
بگونه ای که ایرانیان لس آنجلس وبسایت بی بی سیِ فارسی را «... نامه» می گویند. دولت لندن که هیچگاه خیرخواه ایرانیان نبوده هدفهای خودرا دنبال می کند، نه منافع ایرانیان را.
ـ رویدادهای تونس، لیبی، مصر و ... وضعیتی است که ادامه خواهد داشت. این رویدادها ریشه یابی نشده است و دنباله آن، روی کار آمدن بی تجربه ها و درنتیجه فساد دولتی، غارت اموال و درآمدهای عمومی و انتقال این پول به کشورهای دیگر خواهد بود که خشم و کینه می زاید و می رود تا آنارکیسم را زنده کند.
ـ دستگیری دو فرد در آمریکا که یک سلاح کشنده با استفاده از اشعه ساخته بودند رویداد کوچکی نبود. دستگیری این دو تن پایان کار نیست و خبر از ساخت سلاحهای تازه، کوچک و بدون صدا دارد و افزایش ترور و قتل در آینده. باید دانست که تاریخ نگاری دنباله روزنامه نگاری است و هر دو حرفه، قلمرو واحد دارند. اگر روزنامه نگار واجد شرط وجود نداشته باشد، کار تاریخ نگار بسیار سخت و پُرهزینه خواهد بود و متاسفانه، شمار روزنامه نگاران خوب رو به کاهش است و زیانی بزرگ برای جهانیان.
ـ هفتم جولای ۲۰۱۳ خبرگزاری انگلستان در خبری درباره نقل و انتقال مقامات اجرایی جمهوری اسلامی ایران، به دلایلی که سیاست دولت لندن ایجاب می کند، عنوان حسن روحانی را «لیدر» کشور نوشته و تکرار کرده بود، حال آنکه وی رئیس قوه مجریه است و لیدر = رهبر جمهوری اسلامی نیست. اصطلاح عامیانه این عمل؛ «هندوانه زیر بغل گذاردن» است. [این خبرگزاری نزدیک به دو دهه پیش به چند علت ازجمله بکاربردن عنوان خلیج عر.. به جای خلیج فارس، دسیسه های موسس آن ژولیوس رویتر برای بلعیدن منابع ایران با امضای قرارداد با شاه وقت قاجاریه، بزرگ کردن اشخاص مورد نظر لندن و ... از سوی مولف تاریخ آنلاین ایرانیان تحریم شده است و نام آن برده نمی شود.].
چند روزنامه چاپ غرب و خبرگزاری دیگر [طبق دستور و یا به اشاره ...] نوشته بودند که وزیر امور خارجه پیشنهادی حسن روحانی «تحصیل ـ کرده» آمریکا است و لحن و روش دیگری خواهد داشت که این نیز یک تلقین و ... است. وی در طول نمایندگی جمهوری اسلامی در مقر سازمان ملل که روش و لحن متفاوت از سلَف و خلَف خود نشان نداد. به علاوه، بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی در ۳۵ سال گذشته، (مدارک جعلی ارائه دادهاند. مریم)
.... پس از انتخاب حسن روحانی، مقامات دولت لندن دوباره مستقیما متوجه تهران شده و دمی از نطق و مصاحبه دست برنداشته اند و ...، ولی یک تفسیر هشداردهنده در مطبوعات ایران در این زمینه دیده نشده است که آهای، این لندن همان لندن است که ایران را از یک امپراتوری به شکل امروز درآورد و ایرانی را ...، مقام آورد و مقام بُرد، دولت در دولت تشکیل داد و چنین و چنان کرد.
ـ یک خبرگزاری داخلی جمهوری اسلامی خبر داده بود که هیات نظارت بر مطبوعات در جلسه ۱۴ اَمُرداد ۱۳۹۲ خود مجوز ۳۶ نشریه و ده وبلاگ را صادر و با ۱۲ تغییر وضعیت موافقت کرده است. به لحاظ خبرنویسی، این خبر ناقص است و سئوالات متعدد برای مخاطب باقی می گذارد. سئوال اول اینست که آیا در طول سال در همه جلسات هیات، این تعداد مجوز داده شده بود و یا این جلسه استثنایی بود و اگر استثنایی بود، چرا؟. اگر عادی بود که رسیدگی به ۵۸ پرونده دست کم به ده ساعت وقت (هر پرونده ۱۰ دقیقه) نیاز دارد. این مولف دو دوره عضو انتخابی شورای آموزش و پرورش تهران بود و دور دوم (مهرماه ۱۳۵۱) با بیش از ۴۰۰ هزار رای (در تهران سه میلیونی) و رسیدگی به هر پرونده مثلا تعیین مدیر یک دبستان دست کم سی دقیقه طول می کشید. این خبرگزاری ننوشته بود که درخواست این متقاضیان در چه تاریخی وارد و ثبت شده تا روشن شود که تبعیض درکار نبوده زیراکه گفته شده است نوبتهای رسیدگی چند ساله و بعضی مربوط به هفت سال پیش است. به علاوه، با رسیدگی به ۵۸ پرونده در یک جلسه، می شود به همه موجودی که مقامات مربوط گفته اند دو هزار مورد است در کمتر از یک سال پایان داد.
سئوال دیگر برای مخاطب این است که با گرانی کاغذ و مرکب و نبود مخاطب، چرا این همه متقاضی برای نشریه؟، شاید به خاطر کمک مالی دولت باشد!. خبرنگار باید می رفت و با تنی چند از این به دست آورندگان مجوز مصاحبه می کرد تا خبر تکمیل می شد و در مخاطب تردید باقی نمی گذارد. اگر دفتر امتیازات پاسخ نمی داد که مثلا پروند فلان متقاضی در چه تاریخی ثبت شده، خود این «نه» خبر بود زیراکه این پروندهای محرمانه نیستند و از اسناد عمومی هستند و یک قرن دیگر هم می شود آنها را مطالعه کرد و واقعیت را به دست آورد. ـ همین خبرگزاری بگونه ای صریح از آخرین وزیر ارشاد کابینه احمدی نژاد تعریف و تمجید کرده بود که کار خبرگزاری به عنوان کمک رسانه نیست.
صفّار هرندی نخستین وزیر ارشاد کابینه احمدی نژاد که یک روزنامه نگار بنام بوده است و معاون مطبوعاتی او ـ علیرضا ملکیان سردبیر پیشین روزنامه و مقاله نگار شهیر با معروفیت جهانی به نامه های وارده همان روز رسیدگی و اقدام می کردند. امور وزارت ارشاد با این دستگاه عریض و طویل، پیش از تاسیس وزارت اطلاعات و جهانگردی، در یک اطاق ساختمان وزارت کشور وقت واقع در میدان ارگ (میدان ۱۵ خرداد) قرار داشت که اینک مجتمع قضایی شده است و در همان یک اطاق، کارت خبرنگاری و مجوز نشریه و ... صادر می شد. پس از ایجاد وزارت اطلاعات و جهانگردی هم همان اطاق به ساختمان مجاور (ساختمان رادیو ـ خبرگزاری) منتقل شد و در اینجا یک اطاق دیگر بر آن اضافه کردند و تا سالها به همین صورت بود و از دهه ۱۳۵۰ بود که وسعت یافت و به یک ساختمان استیجاری در خیابان عباس آباد (میدان تختی امروز) منتقل شد. قاعدتا، وجود وزارت ارشاد به صورت یک دستگاه اداری ـ اجرایی ضرورت ندارد، یک دستگاه هماهنگ کننده لازم است با یک وزیر مشاور ـ وزیری که روزنامه نگاری کرده و دارای تالیفات، و آشنا با هنر و انواع رسانه باشد.
نویسنده : نوشیروان کیهانی زاده
قسمتهای بدرد بخور از یک مقاله طولانی، چاپ شده در تاریخ ایرانی ها
منبع