تاریخ هر تمدنی با رمز و رازهای بسیاری همراه است و روسیه نیز از این قاعده مستثنا نیست. تاریخ روسیه را می توان به یک پازلبزرگ شباهت داد. بخشی از آن با اسناد معتبر تعریف شده است و بخش دیگر با حدس و گمان پر شده است. در نهایت این حدس و گمانها نیز در خود اسراری را پنهان ساخته اند. این اسرار اغلب توسط کاوشگران تاریخ نقل شده اند. در برخی موارد، بعضی از حادثهها به گونههای مختلف روایت می شوند که اغلب موجب سردرگمی شنوندگان و نسلهای پس از آن می شود. ما در تلاش خواهیم بود تا به درستترین نحو ممکن درباره ی اسرار و حوادث مرموز و غیر قابل توضیح تاریخ روسیه نتیجه گیری کنیم.
ارتش آلمان در دوران جنگ جهانی دوم با حمله به شوروی، یکی از ارزشمندترین آثار هنری امپراتوری روسیه یعنی اتاق کهربایی را به سرقت برده و از شوروی خارج ساخت. جستجوها برای پیداکردن این اتاق تا به امروز ادامه دارد.
این اتاق در اصل توسط یکی از حاکمان آلمان به نام فریدریش ویلهلم در سال ۱۷۱۷ به تزار روسیه پتر کبیر اهدا شد. اتاق کهربایی مجموعهای از استعدادهای بهترین هنرمندان اروپا بوده که با پردازش و کار ظریف بر روی سنگهای قیمتی"سنگهای خورشیدی"، شاهکاری به وزن ۸ تن خلق کرده بودند. تزار کاترین کبیر در سال ۱۷۷۰ میلادی، اتاق کهربایی را به کاخ سلطنتی خود در نزدیکی شهر سن پترزبورگ امروزی انتقال داد. در سال ۱۹۴۱ حمله ارتش هیتلر به شوروی آغاز شد. در این حملات که روز به روز به مرکز شوروی نزدیک تر می شد، فرصت پنهان سازی اتاق کهربایی فراهم نشده و ارتش آلمان این شاهکار هنری را از سن پتربورگ خارج ساخت. این اتاق به شهر کونگزبرگ (کالنینگراد امروزی) انتقال داده شد. در پی حمله ی هوایی نیروهای انگلیسی به این قلعه در سال ۱۹۴۴ میلادی، قلعه آتش گرفت و تمامی آثار اتاق کهربایی در جعبههای مخصوصی در در زیر خاک پنهان شدند. در آپریل ۱۹۴۵ میلادی نیروهای شوروی بلاخره توانستند قلعه ی کالنینگراد را فتح کنند اما از جعبههای پنهان شده زیر خاک هیچ خبری نبود. اتاق کهربایی ناپدید شده بود.
بلافاصله پس از پایان جنگ، جستجو و کاووش در زیر زمینهای کالنینگراد برای یافتن سرنخی از اتاق گمشده آغاز شد.
سربازان و مورخان شوروی در مدت زمان جستجو در شهر کالنینگراد موفق شدند اشیاء گرانبهای بسیاری را که توسط ارتش نازی به سرقت رفته بود، کشف کنند. اما هیچ اثری از اتاق کهربایی یافت نشد. برای یافتن اتاق گمشده از رئیس موزه ی هنرهای شهر کالنینگراد آقای آلفرد روده درخواست کمک شد ولی او در اواخر سال ۱۹۴۵ میلادی به طرز عجیبی ناپدید شد. گفته می شود که او را کسانی به قتل رساندند که هیچ علاقهای به بازگشت اتاق کهربایی به شوروی نداشته اند.
اما مسئله ی ناپدید شدن آقای روده، تنها آغاز ماجرا بود.
در سال ۱۹۴۵ میلادی یکی از افسران ارتش شوروی موفق به یافتن شخصی شد که حاضر بود در باره ی اتاق کهربایی گمشده اطلاعاتی را اعلام کند. این افسر سوار بر موتور سیکلت به سوی خانه ی شخص مربوطه در حال حرکت بود که در راه بوسیله ی مفتولی سیمی که در عرض خیابان و در فاصله ی ۱ متری از زمین نصب شه بود، سرش از بدنش جدا می شود. شخصی که حاضر به همکاری بود نیز در خانهاش توسط افراد ناشناسی خفه شده بود.
آقای گئورگ اشتاین یکی از افسران ارتش آلمان، بیش از بیست سال به دنبال اتاق کهربای گمشده می گشت. او در سال ۱۹۸۷ موفق به یافتن مدارکی جنجال برانگیز در رابطه با اتاق کهربایی شد. آقای اشتاین می خواست با برگزار کنفرانسی مطبوعاتی، اطلاعات موجود را منتشر نماید. اما چه اطلاعاتی؟
وی در نامهای به یکی از دوستان خود می نویسد:
"دلیلی ندارد که ما به دنبال اتاق کهربایی در آلمان باشیم. این شاهکار سالهاست که به ایالات متحده انتقال داده شده است."
کنفرانس مطبوعاتی آقای اشتاین هرگز برگزار نشد و مدتی بعد، روزنامههای آلمانی نوشتند که وی با فرو کردن چاقوی آشپزخانه به شکم خود اقدام به خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داده است.
درست ۳ هفته پس از این واقعه، نویسنده ی آلمانی کتاب جنجالی <گزارشی درباره ی اتاق کهربایی>، آقای پاول انکه به قتل می رسد. وی در سن ۵۲ سالگی و در اوج سلامت جسمانی به دلیل بیماری نادری این جهان را ترک می کند.
در اواخر سال ۱۹۹۲ میلادی، ژنرال یوری گوسیف معاون اول رئیس مرکز مدیریت اطلاعاتی روسیه در مصاحبهای درباره ی اتاق کهربایی گمشده سخن می گوید. وی در طول این مصاحبه در باره ی شخصی سخن گفت که از لندن به مسکو آمده و مدارک مهمی را با خود آورده است.
ژنرال در این مصاحبه روی به خبرنگارن کرد و گفت:
"بیاید درنظر بگیریم که مثلا من از جایگاه اتاق کهربایی آگاه هستم. ولی این را بدانید که نیروهایی که از این اتاق محافظت می کنند به میزانی قدرت دارند که به محض فاش شدن این راز پس از یک هفته تمامی شما کشته خواهید شد و حتی من نیز زنده نخواهم ماند."
به نظر می رسید که ژنرال با گفتن این سخنان به نحوی می خواست زندگی خود را بیمه کند. ولی همه چیز برعکس اتفاق افتاد. پس از مدت کوتاهی از مصاحبه نگذشته بود که ژنرال در یک تصادف جان خود را از دست می دهد. شخصی که از لندن برای وی مدارک محرمانه را آورده بود نیز در اتاقش در هتلی در مسکو به قتل می رسد. در هنگام ورود نیروهای پلیس به اتاق وی، هیچ مدرکی به دست نیامد.
دهها سال است که تلاشها برای یافتن اتاق کهربایی بینتیجه مانده است. با این تفاسیر در سال ۱۹۷۹ میلادی جمعی از هنرمندان مرمت کاران و نقاشان، ترمیم و بازسازی اتاق کربایی را آغاز نمودند. آنها می بایستی نزدیک به نیم میلیون قطعه ی هنری را با استفاده از تکنیکهای هنرمندان قرن ۱۸ میلادی خلق می کردند. خوشبختانه چند قطعه عکس از اتاق کهربایی موجود بود که مدت زمان کوتاهی پیش از حمله آلمانها از این اتاق گرفته شده بود. بدین ترتیب به کمک این عکسها بازسازی اتاق کهربایی آغاز شد. عملیات بازسازی و ساخت اتاق کهربایی بیش از ۲۰ سال به طول انجامید.
در سال ۲۰۰۳ میلادی به افتخار جشن سیصدمین سالگرد شهر سن پترزبورگ، اتاق کهربایی کاملا بازسازی شد. بلاخره این اتاق در جایگاه سابقش در کاخ کاترین در شهر پوشکین امروزی در نزدیکی سن پترزبورگ قرار داده شد. هر ساله صدها هزار توریست از سراسر دنیا برای دیدن این شاهکار کهربایی مرمت شده به روسیه سفر می کنند.
به نظر می رسد که اتاق کهربایی قدیمی برای همیشه به تاریخ خواهد پیوست.
منبع: صدای روسیه