یکی از تبلیغاتی که جدیداً بشدت در رسانههای دنیا بر روی آن مانور داده میشود چهره نوظهور پاپ جدید پاپ فرانسیس است و این تبلیغات تلاش دارد تا وی را انسانی وارسته و تجمّل گریز، مسکین نواز و فقیر پرور، صبور و مسیح مسلک معرفی کند که حتی پای خلافکاران را نیز میشوید و با مجازاتهای سنگین و اعدام بشدت مخالف است، و پیشینهای بشدت رمانتیک و عاشقانه دارد و بر اثر سرخوردگی در عشق یک زن، راه پرهیز و ربوبیت را پیش گرفته و ابتدا کشیش شده و سپس مسیح وار به درِ خانه فقرا رفته و آنان را یاری داده و مهر پراکنی نموده است و کارش بالا گرفته تا جایی که امروز به جای پاپ استعفا داده نشسته است.
بر خلاف تمامی قوانین واتیکان که میگوید پاپ با لباس پاپ به کاخ واتیکان میرود و با کفن از آن خارج میشود، تا پیش از این هیچ پاپی استعفا نداده و نباید استعفا بدهد و تا زمان مرگ این مقام را داراست.
چنانچه بارها دیده شده، پاپهایی که بر اثر کهولت سنّ به شبحی میماندند را به زور جکهای الکتریکی سر پا نگاه داشته و به جای آنها برای مردم از بالکن کاخ واتیکان دست تکان داده اند ولی صحبت و یا پیشنهاد استعفا آنها مطرح نشده و نبوده است.
تنها پاپ سر حال و قبراق پیشین است که بناگهان استعفا میدهد تا پاپ جدید به جای او بر تخت پادشاهی واتیکان نشیند.
مسلما راز این کار نیز همانند دیگر اسرار واتیکان مخفی و پنهان خواهد ماند و تا قرنها بعد هم کسی از آنها خبر دار نخواهد شد، البته به جز دستگاه امنیتی انگلیس که احتمالأ صاحب راز است.
اما سئوال مطرح شده این است که چرا و به چه دلیل اینچنین در مورد پاپ جدید تبلیغ میشود و سعی در ساختن یک چهره روحانی و ملکونی از او و در انتها از مذهب مسیحیت است؟ آیا باید در انتظار جنگهای جدید و مدرن صلیبی به طور آشکار و رسمی بود؟ آیا گردانندگان جهان به این نتیجه رسیده اند که بشریت به کمی ایمان مذهبی نیز محتاج است؟ آیا پراکندن و گسترش زبان انگیلسی و دین مسیحی، دو روی سکه یک قطبی شدن جهان است؟ این همه جنایت که از طرف غربیها به مردم بیگناه دنیا و به محیط زیست کرهٔ زمین تحمیل میشود، کم است که میبایستی در انتظار جنایات جدید بود؟
به گوشهای از تبلیغات یاد شده توجه بفرمایید:
سایت دویچه وله در رابطه با تبلیغ برای پاپ جدید، در تحلیلی مینویسد:
نظرات "انقلابی" پاپ فرانسیس کتاب گفتوگوهای پاپ فرانسیس و یک روحانی یهودی سه سال پس از انتشار به اسپانیایی اکنون به اغلب زبانها ترجمه شده است. این کتاب افکار مردی را نشان میدهد که به عنوان رهبر کاتولیکهای جهان همه را شگفتزده کرده است. حدود سه هفته پیش (۲۳ اسفند / ۱۳ مارس) هنگامی که دود سفید از دودکش نمازخانه سیستین به هوا بلند شد کمتر کسی حدس میزد که اسقف اعظم بوئنسآیرس، خورگه ماریو برگولیو به جانشینی پاپ بندیکت شانزدهم انتخاب شده باشد. انتخاب یک آرژانتینی که نخستین پاپ از قاره آمریکا است به همان اندازه شگفتیآفرین بود که بدعتهای رهبر تازهی کاتولیکهای جهان در روزهای بعد؛ از جمله بیاعتنایی به تشریفات و تجملات رایج در واتیکان. کتابی که ترجمهی آلمانی آن آمادهی پخش شده نشان میدهد که پاپ فرانسیس اول سخنان و افکاری دارد که میتواند مانند شستن و بوسیدن پای یک زن در مراسم عید پاک، مسیحیان و غیرمسیحیان را شگفتزده کند. دوستی اسقف و خاخام فوتبال دوست خود کتاب و چگونگی به وجود آمدنش نیز حکایتی دارد که برای بالاترین مقام کلیسای کاتولیک چندان مرسوم و معمول نیست: دو روحانی فوتبال دوست یهودی و مسیحی در جریان بازیهای جام جهانی در آرژانتین با یکدیگر آشنا میشوند و این آشنایی به دوستی عمیق و احترام متقابل تبدیل میشود.
پاپ فرانسیس در مراسم عید پاک خواستار تحقق صلح در جهان شد آئین عید پاک در ميدان سن پتر در واتیکان با حضور پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان، برگزار شد. او در برابر حدود ۲۵۰ هزار نفر از مومنان و گردشگران، برای تحقق صلح در جهان دعا کرد. خشم محافظهکاران کاتولیک از سنتشکنی پاپ فرانسیس شستن پای ۱۲ جوان زندانی توسط رهبر کاتولیکهای جهان فوتبال دوست آرژانتینی اکنون پاپ فرانسیس خوانده میشود و دوستش "آبراهام اسکورکا" نام دارد که خاخام جامعه یهودیان آرژانتین، نویسندهی مقالههای تخصصی در حوزه بیوفیزیک و شیمی و پژوهشگر علوم دینی است. این دو سه سال پیش حاصل گفتوگوها و مباحثات خود در مورد موضوعهای مختلف از جمله خدا، بنیادگرایی، هولوکاست، آتهئیسم، مرگ، همجنسگرایی و کاپیتالیسم را در کتابی زیر عنوان "دربارهی آسمان و زمین" منتشر کردند.
اشپیگل آنلاین روز شنبه (۶ آوریل/ ۱۷ فروردین) در گزارشی زیر عنوان "کلیسا یک زن است" فرازهایی از این کتاب را نقل کرده است. نظرات "انقلابی" پاپ فرانسیس برخی از موضوعهای مورد گفتوگو سیاسی و از مسائل روز جامعه جهانی هستند و اظهارات پاپ در مورد آنها بسیار "انقلابی" به نظر میرسد. او از جهانی شدن به همان شدت انتقاد میکند که از سرمایهدارانی که برای فرار از مالیات سرمایهی خود را از کشورشان خارج میکنند. شماری از موضعگیریهای او با مواضع چپگرایان ضد کاپیتالیسم شباهت دارد.