مقالهای از وبلاگ آرش سیگارچی روزنامه نگار ايرانی مقيم آمريکا.
امروزساعت چهار صبح آمدم سر کار، یک رویداد خبری مهم را پشت سر گذاشته بودیم و یک رویداد ساعتی بعد اتفاق افتاد. روی داد گذشته ، انفجار در مراسم ماراتن شهر بوستون در شمال شرقی آمریکا بود و رویداد پیش رو، زمین لرزه سیستان و بلوچستان بود.
یکی از همکارانم – نازنین کاظمی – که در لندن در رسانهای دیگر کار می کند، متنی را به نقل از صفحه آقایی بنام مسعود مدرس نقل کرده بود و زیرش نوشته بود «دو کلمه حرف حساب». این مطلب بود:
«تسلیت به اهالی بستن و بقیه دنیا» صفحات فیس بوک مملو است از عرض تسلیت به بازماندگان فربانیان بمب بستن و محکوم کردنِ کشته و مجروح کردن افراد بیگناه در مسابقه ماراتن این شهر (که البته کار درستی هم هست) ولی بد نیست بدانید که در ۲۴ ساعت گذشته این اتفاقات هم افتاده است:
– افغانستان: یک هواپیمای آمریکائی ظاهراً اشتباهی بمبی را بر روی یک مراسم عروسی انداخته که ۳۰ تن کشته و حدود صد تن زخمی شده اند.
– عراق: طی چند انفجار ، ۵۵ تن کشته و ۲۰۰ تن زخمی شدند.
– سومالی: طی چند انفجار بمب، بیش از ۳۰ تن کشته و بسیاری زخمی شدند.
– سوریه: خدا میداند که امروز چند تن از طرفین مخاصمه همدیگر راکشته اند و چند محله دیگر با خاک یکسان شده است!
خلاصۀ عرضمان این است که بد نیست باور کنیم بقیۀ دنیا هم آدم اند؛ همین.
دغدغه آن آقای نویسنده و این همکار من قابل توجه بود. در بین خواندن این استاتوس بودم که خبر زمین لرزه سیستان و بلوچستان آمد.
واقعیت این است که خبر برای برجسته شدن، چند آیتم نیاز دارد.
۱. ارزشهای خبری. هرچقدر خبری دربرگیرنده بیشتری داشته باشد، برای مخاطب مهمتر باشد، درباره افراد و مکانهای مشهور باشد و تازه تر باشد، مهم است. که البته درباره همه خبرهای بالا ذکر شده، این ارزشها وجود دارد و چه بسا مرگ تعداد ۵۵ تندر عراق مهمتر از مرگ سه تن در بوستون باشد.
۲. منابع معتبر. هر چه خبر مورد تایید منابع خبری بیشتری باشد، بالاتر قرار می گیرد. چون هیچ رسانهای نمی خواهد مدام خبرهایی که تکذیب می شوند را منتشر کند. در خبرهای بالا، اغلب خبرها از منابع تایید شده اند. اما این مساله در زمین لرزه سیستان و بلوچستان اصلا عینیت ندارد که پایین تر مثال می زنم.
۳. تصویر و فیلم. یک استاد تلویزیون داشتیم که می گفت مهمترین هم تصویر و فیلم نداشته باشد، بیشتر از یک دقیقه نمی تواند رویش حرف زد. البته استثنا داشت بخصوص که وقتی رویدادی خیلی مهم بود اما به هر حال حقیقت بود. در وقایع بالا کم و بیش تصویر وجود دارد. در مورد مرگ و میرها در کشورهای دیگر می گویم و باز واقعه زمین لرزه سیستان، خبری از عکس و فیلم تا ساعتها بعد از زمین لرزه نبود.
۴. دسترسی به تحلیلگر و کارشناس. هر رسانهای بنا بر سیاستهای خبری اش، بعد از یک خبر مهم، از تحلیلگران، شاهدان عینی و کارشناسنان خبریاش دعوت می کنند در مورد وقایع انفجارها چنین بود و باز در مورد زمین لرزه سیستان چنین نبود.
بوستون و سیستان و بلوچستان
حالا با این محورها، به دو رویداد بوستون و سیستان و بلوچستان بنگرید.
۱- خبر بوستون در کشوری سیصد میلیونی روی داده که همچنان درگیری مبارزه با تروریست هاست. شبکههای رادیو تلویزیون و آنلاین آن، چند برابر دیگر کشورهاست و میل مخاطب به آن خبرها زیاد است.
در خبر زمین لرزه سیستان و بلوچستان، چند روز بعد از زمین لرزه بوشهر، این اتفاق افتاده است. دو میلیون و نیم جمعیت دارد. سیستان و بلوچستان از مناطق فقیر ایران بحساب می آید. ایران کشوری زمین لرزه خیز است. ارزشهای خبری این زمین لرزه کم از ترور در بوستون نیست اما طبیعی است که رسانههای امریکایی انفجار بوستون را برجسته کنند.
از طرفی هم رسانههای ایران باید خبر زمین لرزه سیستان را برجسته کنند اما در کمال تعجب می بینیم که صدا و سیمای ایران همچنان از خبر بوستون به فضای امنیتی آمریکا می پردازد تا به زمین لرزه.
۲- در مورد انفجار در بوستون، اطلاع زیادی از نحوه انفجار نیست. یکساعت بعد از انفجار، تایید می شود که دو بمب بوده است. دو تن کشته و یکصد تن زخمی. دو ساعت بعد اعلام می شود که سه بسته مشکوک دیگر کشف شده است. منابع خبری، سه ساعت بعد، تعداد کشتهها را سه تن اعلام می کنند. پنج ساعت بعد گفته می شود که بستههای کشف شده بمب نیستند. و در نهایت تلاش برای یافتن متهمان عملیات ادامه دارد.
در مورد زمین لرزه سیستان و بلوچستان تا یک ساعت خبری نمی شود. بازار شایعه داغ می شود. پنج تن، ده تن، چهل تن. پرس تی وی ایران آمار تلفات اولیه را چهل تن اعلام می کند. بعد رد می شود. بعد شبکه خبر می گوید ۹ تن کشته شده اند. بعد استاندار سیستان و بلوچستان می گوید این آمار هم درست نیست. مقامهای پاکستان که زمین لرزه مرزهای غربی آنجا را لرزانده، می گوید پنج کشته داده. ایران چقدر، معلوم نیست.
هفت ساعت از زمین لرزه گذشته است. همکاران من در بخش انگلیسی صدای آمریکا هر یکساعت می پرسند آمار کشته چقدر است. هنوز ما خبر دقیق نداریم. یعنی منبع دقیقی نیست که بگوید. چنین می شود که تا هفت ساعت بعد از زمین لرزه تنها آمار کشتهها اعلام میشود. حالا اگر میزان مرگ و میری هم باشد، شهروند اهل سراوان در سیستان و بلوچستان حق دارد از من گله کند چرا در خبرم نگفتهام کسی مرده است.
۳ - هرچقدر در مورد واقعه بوستون فیلم هست از زمین لرزه سیستان و بلوچستان هنوز فیلم و عکس نیامده است.
فرق دو جامعه است. در بوستون، آنقدر دوربین بود که حتی از هر دو انفجار فیلم گرفته اند. یا این عکس که خودم جز یکبار نتوانستم ببینم اش. تصویر مردی که پایش را از دست داده است.
بر عکس در سیستان و بلوچستان هیچ فیلمی حتی بعد از زمین لرزه نیامده است. حتی عکسها هم بعد از شش ساعت به تدریج، یکی یکی رسیده اند.
۴- در انفجار بوستون، خیلی سریع اول مجریان شبکههای محلی و ملی آمریکا برنامه خود را قطع کردند. تصاویر زنده با توضیحات تایید شده از رویداد را گفتند. بعد مقامهای اورژانس، بعد پلیس و بعد مقامهای امنیتی ، به ترتیب اخرین خبرها را گفتند. در میان اینها تحلیل گران به بیان دیدگاه خود براساس اطلاعاتی که کسب کردند پرداختند. برخی از سوابق مشابه گفتند. برخی از کارهایی که دولت محلی یا فدرال باید بگوید ، گفتند. من همزمان سه شبکه را دیدم، هیچ کدام مهمانی مشابه نداشت جز واکنش باراک اوباما که لایو همه نشان دادند.
حالا در زمین لرزه سیستان و بلوچستان. صدا و سیما که یک شبکه استانی بنام هامون دارد با چهارساعت تاخیر اولین تصاویر را نشان می دهد. صدا و سیما با چند مقام مسول -استانداران و فرمانداران- صحبت می کند. بعد مقامهای اورژانس. شاهد عینی در صدا و سیما جایی ندارد چون هراس است که حرفی علیه نظام بزند.
به این خبر زمین لرزه در صدا و سیما نگاه کنید. سه ساعت از زمین لرزه گذشته و تصویری در کار نیست. مجری یک برگ کاغذ دارد ، از رو خبرهایی می خواند که مطمئن نیست.
سه ساعت بعد از زلزله، تنها تصاویری که دارند، خبر خروج مردم از خانه و محل کار در دبی است!
شبکههای فارسی زبان هم حال و روزبهتری ندارند. دو شبکه فارسی زبان، هر دو سراغ بهرام عکاشه می روند. از متخصصین زمین لرزه که سالهاست از زمین لرزه و تخریبهای احتمالیاش هشدار می دهد. چیز تازهای نمی گوید بخصوص که دو هفته پیش برای زمین لرزه بوشهر هم، همینها را گفته بود.
حالا شما قضاوت کنید. در مقام سردبیر نشسته اید. در اینکه هر دو خبر را می گویید، شکی نیست اما کدام را بیشتر می پردازید؟ وقتی منابع خبری تان سست هستند، کارشناس و تصویر ندارید، تا کی می خواهید از زمین لرزه بگوید. چنین می شود که خبر انفجار بوستون بر خبر زمین لرزه در شهر کشورتان، غلبه می کند. به همین سادگی!
این تنها یکی از هزار عکسی ست که بعد از انفجار بوستون گرفته شد.
پرچمهای نیمه افراشته بخاطر مرگ سه تن در انفجار بوستون!