تحریمها ، گویا برای برخی مسؤولان ، حکم طلایی "معافیت از پاسخگویی" را دارند چرا که هرگاه با انتقاد و اعتراضی مواجه می شوند ، فوراً پای تحریمها را به میان می کشند و پشت این سنگر آهنین ، پناه می گیرند.
بی هیچ تردیدی ، تحریمها ، اثرات منفی خود را دارند و هیچ عقل سلیمی نمی تواند منکر این واقعیت باشد ؛ اما از آن سو ، همه چیز را به گردن تحریم انداختن و خود را مبرّا از پاسخگویی دانستن نیز ، نسبتی با واقعیت ندارد.
به عنوان مثال ، هر چند تحریمها ، در کاستن از ارزش پول ملی کشورمان اثرگذار بوده اند ولی این گونه نیست که هر آنچه از ارزش ریال کاسته شده ، تقصیر تحریمها بوده است. بیگمان ، بخش مهمی از این ضایعه ، به سوء مدیریتهای داخلی مربوط است.
برای تقریب موضوع ، اشارهای به سوریه و ارزش پول ملی آن می کنیم:
قبل از آغاز درگیریهای داخلی در سوریه ، هر دلار آمریکا ، ارزشی معادل حدود ۵۰ لیره داشت. در همان زمان ، هر دلار آمریکا در ایران ۱۱۰۰ تومان بود.
در پی اوج گیری جنگ در سوریه ، تحریمهای بسیار شدیدی علیه سوریه اعمال شد. صادرات نفت سوریه ، نزدیک به صفر شد و گردشگری ، که بزرگترین منبع درآمد ارزی سوریه بود ، به طور کامل از بین رفت.
طبیعی است که در چنین وضعی (ترکیب جنگ داخلی و تحریم خارجی) ، ارزش پول ملی کاهش یابد و چنین نیز شد و اکنون ، ارزش هر دلار آمریکا به ۹۲ لیره رسیده است. یعنی ارزش پول ملی سوریه ، کاهشی حدود ۹۰ درصدی داشته است.
اما در همین بازه زمانی و در حالی که از دو مشکل سوریه (جنگ و تحریم) ،تنها یکی گریبانگیر ایران شده (تحریم) و خوشبختانه جنگی نیست ، ارزش پول ملی ایران ، حدود ۳۵۰ درصد کاهش داشته است.
این در حالی است که توانمندیهای اقتصادی و زیرساختی ایران ، به مراتب قدرتمندتر از سوریه است.
البته بدیهی است که دو کشور ، مقتضیات خاص خود را دارند و نمی توان به طور مطلق ، شرایط را با هم مقایسه کرد ولی برای تقریب ذهن ، می توان دو مدل ایران و سوریه را مثال زد که اولی برغم جنگ گسترده داخلی و تحریمهای کمرشکن ، افت ۹۰ درصدی ارزش پول ملی را شاهد بوده و دومی ، برغم ثبات ، امنیت و داشتن بنیه اقتصادی مناسب و ثروتهای سرزمینی ، حدود ۴ برابر بیشتر دچار افت ارزش پول شده است.
منبع