جهان سوم لغتی نیست که این روزها زیاد استفاده شود. بیشتر کشورهای در حال توسعه این روزها با سرعت زیادی رشد می کنند. بنابراین عجیب نیست که حتی مدل بیماری هایشان هم سریعا در حال تغییر است و شبیه به کشورهای ثروتمند می شود. مرگ در اثر بیماری های عفونی کاهش یافته است. نرخ بیماری های غیر مسری که معمولا مزمن هستند و ناشی از چاقی هستند افزایش یافته است. اهمیت سلامت جهانی بالاتر و بالاتر می رود.
گزارش های این هفته مجله Lancet به شیوایی آنچه را که در حال روی دادن است توصیف کرده است. دکتر موری و همکارانش ۲۹۱ بیماری و آسیب رایج بین همه کشورهای جهان را بررسی کرده اند. آنها از گواهی های مرگ ، مصاحبه ها ، نظر سنجی ها ، همه پرسی ها ، آرشیو بیمارستان ها و پلیس برای محاسبه سن انتظار زندگی (Life Expectancy) از سال ۱۹۷۰ استفاده کردند و همچنین تعداد مرگ هایی که بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ در اثر بیماری بوده را شمارده اند. از آن مهم تر برای سال های ۱۹۹۰ و۲۰۰۵ و ۲۰۱۰ محققین DALY ( کمیتی که تعداد سالهای از دست رفته به خاطر عدم سلامتی یا ناتوانی جسمی یا مرگ زودهنگام را می شمارد) را هم محاسبه کردند.
نتایج باید به کسانی که در دنیا درباره امور پزشکی تصمیم می گیرند کمک کند تا دقیق تر و موثر تر هدف گذاری کنند. برای یک دهه آنها پول بسیار زیاد خرج مبارزه با بیماریهای عفونی کردند. موسسات بزرگی مانند صندوق مبارزه با ایدز ، سل و مالاریا ایجاد کردند . این کارها به خوبی جواب داد اما دلیلی وجود ندارد که ادامه یابد. زمان بازنگری سیاست های جهانی برای سلامت عمومی فرارسیده. اولویت ها از واکسیناسیون ، انتی بیوتیک و بیماری های انتقال یافته توسط حشرات باید به بیماری های قلبی ، سرطان ها و دیابت تغییر کند. نگرش جدید نسبت به این بیماری های ضروری است زیرا بیماری های مزمن درمان پیوسته و طولانی احتیاج دارد و جواب این سوال که انسان قرن ۲۱ چگونه باید سالم تر زندگی کند الزاما در پزشکی نمی گنجد .
مهمترین پیام گزارش دکتر موری این است که جهان بسیار سالم تر شده است. معیار اساسی مانند امید به زندگی در بدو تولد رشد بسیار خوب داشته. از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۰ میزان امید به زندگی زنان از ۶۱.۲ به ۷۳.۳ و برای مردان از ۵۶.۴ به ۶۷.۵ افزایش یافته است. در سال ۱۹۹۰ تنها ۳۳٪ کسانی که می مردند ۷۰ سالگی را رد کرده بودند اما این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۴۳ درصد رسید. در بنگلادش ، بوتان ، ایران ، مالدیو و پرو امید به زندگی بیش از ۲۰ سال رشد کرده است.
شکست انتقال
افزایش سالهای زندگی توام با کاهش در سطح بیماری های عفونی و سوتغذیه به خصوص در نوزادان و مادران بوده است. اینها مشکلاتی بودند که توسط سازمان ملل برای مبارزه در متن برنامه اهداف توسعه هزاره گنجانده شده بودند. هدف این بود که مرگ و میر ناشی از این بیماری ها تا سال ۲۰۱۵ به اندازه نصف تا هفتاد و پنج صدم رقم انها در سال ۱۹۹۰ برسد. در سال ۱۹۹۰ این بیماری ها عامل۴۷ درصد از معیار DALY بودند که این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۳۵ درصد کاهش یافته است.
تعداد مرگ و میر در اثر اسهال و عفونت های تنفسی و سرخک کاهش یافته اند. اچ ای وی که تا میانه دهه نود غیر قابل درمان و تا میانه دهه گذشته درمان ارزان نداشت در بین بیماری های عفونی یک استثنا است که نرخ آن ۳۹۰ درصد رشد داشته است. حتی برای اچ ای وی که تعداد مرگ و میر که برای سال ها مدام افزایش می یافت با کاهش تلفات مواجه هستیم. استثنای بعدی مهم در زمینه بیماری های عفونی مالاریا است. تعداد تلفات از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ حدود ۲۰ درصد افزایش داشته . البته این عدد هم تا میانه دهه گذشته رو به افزایش بود و بعد روند کاهشی یافته است. دکتر موری معتقد است که ۰.۶ مرگ های مالاریا بین کودکان زیر ۵ سال رخ می دهد. در آمارهای قدیمی این رقم حدود ۰.۹ بود. در کل میزان مرگ کودکان در همه کاهش یافته . کوبا ، پرتغال و صربیا با ۹۰ درصد کاهش در مرگ و میر کودکان بین سال های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۰ رکورددار بوده اند.
دکتر موری و همکارانش معتقدند که در اکثر جاهای دنیا بیماری ها دیگر مدل انتقالی بین انسان ها یا توسط حشرات نیستند. در سال ۱۹۹۰ بیماریهای غیر قابل انتقال ۴۳ درصد از معیار DALY را تشکیل می دادند که این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۵۴ درصد رسیده است. سهمی از DALY که توسط مرگ در حوادث و خشونت و جاده ها ایجاد شده بود از ۱۰ درصد به ۱۱ درصد افزایش یافته و نرخ مرگ و میر افراد بین ۱۵ تا ۴۹ سال به علت رشد اچ ای وی رشد کرده است.
سهم های مختلف در دالی
بزرگترین سهم در دالی ناشی از بیماری های نارسایی قلبی است( نوعی از بیماری که در آن عروق کرونری آرتری بسته می شوند.) در سال ۹۰ این مشکل در رتبه جهارم قرار داشت. سکته مغزی از رتبه پنج به سه ، کمر درد از ۱۱ به ۶ ، آسیب های ناشی از تصادفات جاده ای از ۱۲ به ۱۰، افسردگی از ۱۵ به ۱۱ ، دیابت از ۲۱ به ۱۴ رسیده است. در مجموع مشکلات قلبی ۱۲ درصد دالی و سرطان ۸ درصد دالی را تشکیل می دهند. این ارقام آنها را در رتبه یک و دو لیست دکتر موری درباره عوامل کاهش طول عمر مفید قرار می دهد.
بخشی از این تغییرات از عوارض افزایش عمر هستند. هر سال افزایش در امید به زندگی حدود ۴۲ هفته به زندگی سالم اضافه می کند. بخش دیگر به خاطر این است که عوامل ایجاد بیماری تغییر کرده اند. در سال ۱۹۹۰ سه عامل اصلی بیماری ها وزن کم بدن در کودکان(که انها را مستعد بیماری های عفونی هم می کرد) ، هوای آلوده داخل منازل که در اثر آشپزی ایجاد می شد و استعمال دخانیات بود. در سال ۲۰۱۰ فشار خون بالا ( که عامل سکته قلبی و مغزی هست) و مصرف الکل جای دو عامل اول راگرفته اند و تنها مصرف دخانیات در لیست بی تغییر باقی مانده است. عدم فعالیت و رژیم غذایی فقیر - بیشتر به خاطر مصرف کم میوه و مصرف زیاد نمک- نیز بسیار مهم هستند و حدود ۱۰ درصد از دالی را تشکیل می دهند.
با این وجود تفاوت های زیاد در مکان های مختلف وجود دارد. در امریکا ، کانادا و اروپا مصرف دخانیات اصلیترین عامل ایجاد دالی است در حالیکه در اروپای شرقی مصرف زیاد الکل عامل اصلی است. در امریکای مرکزی عامل اصلی دالی خشونت و آسیب های ناشی از آن است در حالی که در اروپا خشونت رتبه ۶۵ را دارد.
وقتی بیمار شوید تشخیص و درمان به محل زندگی مرتبط است نرخ مرگ در اثر بیماری های قلبی و سکته مغزی در بین جوانان آسیاری مرکزی ۵ برابر اروپای غربی است . یا نرخ مرگ ناشی از دیابت در اقیانوسیه ۲۶ برابر استرالیا است.
حقایق این چنینی می تواند منبع با ارزشی برای کسانی که ارزوی بهبود سلامت دنیا را دارند باشد. موسساتی مانند موسسه بیل و ملیندا گیتس و بانک جهانی همچنان بر بیماری های عفونی و مراقبت های محیطی متمرکز هستند. مالاریا ، سل ، اچ ای وی و مرگ و میر مادران و نوزادان همچنان جز عوامل اصلی مرگ در کشورهای بسیار فقیر بخصوص افریقایی هستند. در سایر نقاط دنیا این بیماری ها دیگر مهم نیستند. آنچه مهم است زیاده روی در مصرف غذا ، الکل ، تنباکو ، مرگ های جاده ای و در برخی جاها گسترش خشونت است. این عوامل با علم پزشکی قابل کنترل نیستند.
مثلا مرگ های جاده ای نیازمند عکس العمل مناسب از برنامه ریزان شهری ، موسسات حمل و نقل ، اتوموبیل سازان است و نه پزشکان و وزارت بهداشت. مالیات بر سیگار و الکل نیازمند تصمیم گیری از سوی نهاد های مالی است. افزایش فعالیت بدنی ، تشویق مصرف بیشتر میوه ها و دانه ها به جای غذای های شور و گوشت فراوردی شده نیازمند تغییر میلیونها مصرف کننده است.
دموکراسی ولوله کشی مناسب.
تا سال ۱۸۵۴ تامین آب سالم شهرها و دفع فاظلاب ها بسیار لوکس به نظر می رسید. در آن سال جان اسنو - پزشکی از دفتر اقتصاد لندن- نشان داد که آب لوله کشی میتواند کلر داشته باشد او با ایجاد تغییراتی در پمپ ال عمومی شهر توانست به این مهم دست یابد و اپیدیمک شدن بیماری های ناشی از آب ناسالم را پایان دهد.
ابداع اسنو آغاز گر ایده سلامت عمومی در مقابل درمان خصوصی بود و راه سلامت جهانی مدرن را باز کرد. اما معمولا فراموش می شود که کسی که این ایده را اجرا کرد یک مهندس عمران به نام جوزف بزلگت بود و او نیز با تکیه بر یک سیستم سیاسی دموکراتیک توانست این تغییرات را ایجاد کند.
الان عوامل فیزیولوژیکی بیمارهای غیر قابل انتقال را می دانیم آنچه نیاز داریم افرادی مانند بزلگت هستند که بتوانند زیرساخت های فیزیکی و اجتماعی برای سلامت جامعه را بسازند.
تهیه کننده: مریم نظری
منبع