دی ۱۰، ۱۳۹۱

سهم ۵۰ درصد‌ی ایران از دریای خزر به ۵ درصد کاهش یافته است.


ایران و آذربایجان باز هم در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند. این بار اکتشاف بزرگ و مهم اخیر نفتی ایران در دریای خزر، که به اذعان مؤسسات خارجی توانسته، رقم چشمگیری به حجم ذخایر نفتی کشور بیفزاید، اسباب اختلاف میان دو همسایه شده است. آذربایجان مدعی است که این حوزه نفتی در مرزهای دریایی آذربایجان است. حوزه‌ای که نزدیک ده میلیارد بشکه نفت را در خود جای داده است.مؤسسه مدیریت اطلاعات انرژی در آمریکا در این گزارش تاکید کرده که این اکتشاف مهم نفتی سال جدید در دریای خزر سر و صدای بسیاری بر پا کرده است. این میدان نفتی که دارای ذخیره‌ای برابر با ده میلیارد بشکه است، توانسته مجموعاً ۷ درصد به ذخایر نفت کشور بیفزاید. گزارش یادشده با اشاره به وضعیت نا مشخص مرزی در دریای خزر، تاکید کرده که همواره این گونه مناقشات در دریای خزر میان کشورهای حوزه این دریاچه بوده و از هنگامی که حوزه‌های جدید نفتی و گازی در این دریاچه اکتشاف شده، این مناقشات بیش از گذشته بروز می کند.این نخستین بار نیست که کشورهای همسایه در حوزه‌های نفتی و گازی با ایران وارد مناقشه می شوند. از سویی در ماه‌های اخیر و در پی تحریم‌های غرب علیه کشور، هر کدام از این رقبا می خواهند با پر کردن جای ایران در بازار نفت و گاز، سهم خود را از درآمدهای ناشی از صدور انرژی افزایش دهند.در مورد اختلافات ایران و آذربایجان در حوزه نفتی دریای خزر با دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل منطقه گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

گویا اکتشافات اخیر در حوزه نفتی در دریای خزر به اختلافات ایران و آذربایجان دامن زده است. این اختلاف از کجا نشآت می گیرد؟

این موضوع به مسئله تعیین حدود آبهای دو کشور باز می گردد چرا که کشورهای حاشیه‌ای دریای خزر در مورد ر‍ژ‍یم حقوقی که باید جانشین رژیم حقوقی سابق شود به اجماع دست نیافته اند. در سالهای گذشته گروههای کاری برای تنظیم توافقنامه در حال فعالیت بوده اند و قرار است اجلاس سران هم به زودی برگزار شود. شاید برگزاری اجلاس سران بتواند گام مثبتی در این زمینه محسوب شود و مسئله حل شود. ایران و آذربایجان در مورد منابع تحت الارضی دریای خزر هم با هم اختلاف داشته اند. کما این که چند سال پیش یک کشتی آذربایجانی در جایی که ایران آن منطقه را آب‌های سرزمینی خود می داند در حال انجام اکتشافاتی بود که ایران به این کشتی هشدار داد که عملیات اکتشاف در این منطقه را متوقف کند.


این مسئله مبنایی برای پایه گذاری تنش در روابط ایران و آذربایجان شد. شاید بتوانیم این مسئله را آغاز تنشی بدانیم که تا به امروز ادامه پیدا کرده و روز به روز به عمق آن افزوده می شود. البته سفر آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور کشورمان به باکو برای برگزاری اجلاس اکو این اختلافات را تا حدی کاهش داد. یعنی هرچند آقای علی اف در اجلاس سران غیر متعهد‌ها شرکت نکرده بود، آقای احمدی نژاد با این سفر نشان داد که ایران خواهان روابط بهتری با آذربایجان است. یعنی سابقه چنین اختلافی وجود دارد. در حوزه نفتی مذکور نیز گفته می شود در بینابین دو قلمروی است که دو کشور مدعی هستند مالکیت هستند.

چرا کشورهای حاشیه‌ای دریای خزر نتوانسته اند در مورد مرزهای آبی حوزه این دریا به توافق برسند؟

به هر حال یک طرف این موضوع ایران است. از آنجایی که ایران از نظر شکل ساحل به نحوی است که سهم زیادی نمی برد با این مسئله به شکلی که مطرح می شود مخالف است؛ چرا که ساحل ایران مقعر است و بر اساس کنوانسیون حقوق بین الملل دریاها باید قلمروی حاکمیتی دریا را بین کشورها تقسیم کنند لذا کمترین سهم به ایران می رسد. ایران معتقد است که باید مسئله تاریخی و اصل انصاف را نیز در نظر گرفت. دریای خزر دریای مشترک ایران و شوروی بوده و ایران تا قبل از آمدن رومانف‌ها در قرن ۱۶ دوره صفوی بر این دریا سیطره تاریخی داشته است و این دریا جزو قلمروی ایران بوده است.

حال که نمی خواهند این مسئله را مد نظر قرار دهند و فقط می خواهند شکل ساحل را مورد تقسیم آب قرار دهند طبیعی است که ایران به عنوان یک قدرت مهم منطقه که دارای سابقه تاریخی در این دریاست مخالف باشد و بخواهد که در این مورد مسئله جمعیتی و انصاف در نظر گرفته شود. در هیچ کدام از این چهار کشور در کنار دریا به اندازه ساحل ایران مسکونی نیست و اقتصاد مردم منطقه به این دریا وابسته است. یعنی شکل هایی از زیست‌بوم در کنار این دریا شکل گرفته است که کاملا متکی به این دریا هستند. این شرط تاریخی، اقتصادی و انصاف است که ایران سهمی که مد نظر دارد به آن داده شود. اما در مقابل کشورهای دیگر نمی خواهند زیر بار این مسئله بروند که ایران دارای حق تاریخی است.

چه کسی مقصر این اختلاف‌ها است؟

مقصر اصلی روسیه بوده است؛ چرا که تا زمان فروپاشی شوروی روسیه بر این کشورها مسلط بوده و اقتدار داشته است. تقصیر روسیه در این است که در دوره یلتسین حق حاکمیت ایران را به رسمیت نشناختند و رژیم حقوقی جدید را نپذیرفتند. در زمانی که اصل جانشینی مطرح شد و این کشورها جانشین شوروی شدند و هر کدام از این کشورها دارای حق مساوی شدند مسئله باید حل می شد. ایران می گوید وقتی سهم مساوی به این کشورها داده شده این پنج کشور باید ۲۰ درصد هر کدام ببرند. ولی ممکن است این ۲۰ درصدی که ایران می خواهد ممکن است در قلمروی آب‌های کشورهای همسایه هم نفوذ کند ولی این به مفهوم این است که ایران از این سهم پایین تر نخواهد آمد و پافشاری ایران برای گرفتن ۲۰درصد از سهم دریا سبب طولانی شدن این مسئله شده است. علاوه بر این آنها با خودشان هم مشکلات دیگری دارند.

چه راه حلی برای حل این مسئله وجود دارد؟

راه حل‌های متعددی مطرح شده است . مثلا یکی از راه حل‌ها این است که از منابع بستر دریا را به صورت مشاع استفاده کنند. ولی هیچ کدام از این فرمول هایی که گفته شده از سوی پنج کشور مورد قبول واقع نشده است. حتی روسیه از منظر حق همسایگی کار نادرستی انجام داده و با کشورهای آذربایجان و قزاقستان توافقنامه‌های دو جانبه و سه جانبه امضاء کرده است که این مسئله با اصل اجماع برای آب‌های بسته در تضاد است. به هر حال تاکنون این اختلافات سبب تطویل مذاکرات شده است؛ الان بیش از ده سال است که در حال ادامه پیدا کردن است. مبنای آن هم به توافقی بازمی گردد که در سال ۱۳۸۶در اجلاس تهران صورت گرفت و بر اساس آن مقرر شد که این دریا دریای نظامی نباشد و کشورهای خارجی نتوانند در آن مداخله کنند و بسیاری مسائل دیگر. این موارد در آن قطعنامه بوده است و بایستی از سوی کشورها رعایت شود و کشورها با همدیگر در تماس باشند و نه در تضاد باشند.

چه موارد دیگری از آن توافقنامه مورد اجرا قرار نگرفته است؟

به عنوان مثال در آن توافقنامه در مورد محیط زیست دریای خزر و عدم خلق آلودگی در آب مواردی ذکر شده است که کشورها رعایت نمی کنند. مسئله این است که تمامی جریانات آبی در دریای خزر از سمت شمال به سمت جنوب است. بنابراین فعالیت‌های نفتی که در سواحل دیگر صورت می گیرد به سواحل ایران می رسد. مثلا در ساحل قزاقستان آلودگی زیاد است یا در ساحل غربی یعنی روسیه و آذربایجان هم آلودگی هایی شکل می گیرد که به سمت سواحل ایران می آید و بیش از همه ساحل‌های ایران را مورد تاثیر قرار می دهد و هزینه‌های زیست محیطی به ایران تحمیل می کند.

با توجه به این که این توافق صورت نگرفته با به وجود آمدن چنین اختلافی چه مرجعی برای رسیدگی به این اختلاف وجود دارد؟

در کنوانسیون حقوق دریاها ۱۹۸۲ گفته شده است که کشورهایی که در کنار دریاچه قرار دارند باید باهمدیگر به توافق برسند و هر رژیمی برای یک پهنه بسته باید براساس مذاکره و حل و فصل در داخل آن‌ها صورت گیرد. اما اگر اختلافاتی پیش آید دادگاه‌های بین المللی که تحت نظر سازمان ملل هستند و مراجع بالاتری وجود دارند که می توان به آنها رجوع شود.

به هر حال ایران بر مبنای مسائل حقوقی این بحث را طرح می کند و این مباحث می تواند در مجامع حقوقی مورد بحث قرار گیرد. چرا که هیچ رژیم دیگری مورد توافق قرار نگرفته است.

آیا این عدم توافق به ضرر کشورهای منطقه نبوده است؟ آیا مانع از توافقات اقتصادی نشده است؟

کاملا همینطور است. ببینید در سال ۱۳۷۵ در دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی ایران ابتکار تاسیس سازمان همکاری‌های اقتصادی دریای خزر را مطرح کرد ولی کشورهای دیگر نپذیرفتند. در آن زمان که همزمان بود با نخست وزیری تورگوت اوزال در ترکیه او ایده سازمان همکاری‌های دریای سیاه را مطرح کرد که این سازمان شکل گرفت و همچنان فعالیت می کند ولی در این جا کشورها با عدم دوراندیشی اجازه ندادند که این سازمان تشکیل شود و در درون این سازمان بتوانند با همدیگر همکاری کنند و مسائل را حل کنند. یکی از مخالفین این ایده آذربایجان بود که نپذیرفت. آذربایجان معتقد بود که ابتدا بایستی یک ر‍ژیم حقوقی جدید در مورد دریا تصویب شود و سپس بر اساس آن ر‍ژیم است که ما می توانیم سازمان همکاری‌های اقتصادی دریای خزر را سامان دهی کنیم.

آیا اساسا این حوزه نفتی چنانچه اعلام شده دارای این حجم از منابع نفتی هست؟

این که ایران ادعا کرده است که ذخیره این حوزه حدود ده میلیارد بشکه پیش بینی است و نمی توان با قطعیت گفت چرا که در جمهوری آذربایجان هم کشورها و شرکت‌های خارجی پیش بینی کردند که در یک ذخیره نفتی کلانی دست پیدا کرده اند ولی بعد از حفاری مشخص شد که چنین نبوده و کار آن متوقف شد. به هر حال این که ایران مطرح کرده که این حوزه نفتی دارای ده میلیارد بشکه است شاید آذربایجانی‌ها را حساس کرده است. ولی به هر حال این مسئله‌ای است که ایران به صورت رسمی اعلام می کند و نمی تواند حرف بیهوده و بی‌مبنایی باشد. قطعا مدعای ایران مبنای حقوقی و قانونی دارد و بر اساس حاکمیت سرزمینی یک کشور این مسئله را مطرح می کند و فکر نمی کنم که یک چنین مسئله مهمی را کشوری دیگر بخواهد ادعا کند که ایران درست نمی گوید.

با توجه به فضای کلی روابط ایران و اذربایجان این مسئله تا چه اندازه می تواند به بحرانی در روابط ایران و آذربایجان بینجامد؟

به نظر من مسئله روابط دو کشور همسایه پیچیده تر و مهم تر و اساسی تر از این است که کشورها بخواهند با یکدیگر درگیر شوند؛ به نظر من جمهوری اسلامی ایران می تواند راجع به این موضوع گفتگو کند پیش از این که این مسئله بحرانی تر شود و پای کشورهای دیگر هم به میان آید.

مقامات جمهوری آذربایجان اخیرا هم اعلام کرده اند که بین ایران و آذربایجان هیچ اختلافی نیست و هر رسانه‌ای که چنین اختلافی را دامن می زند کار درستی نمی کند چرا که هر دو کشور به یکدیگر نیاز دارند؛ چون همسایه هستند و مرزهای طولانی با هم دارند. بنابراین اینگونه نیست که کشورها بدون در نظر گرفتن مرزهای خود و جغرافیای سیاسی خود ژئوپلیتیک خود را تعیین کنند. همانطور که جمهوری آذربایجان اعلام کرده و ایران اعلام کرده دو کشور دارای سوابق دیرینه هستند و مناسبات فرهنگی - اقتصادی مشترک دارند و این مسائل کوچک نمی تواند روابط را تیره کند. لذا اگر این اختلاف در مورد حوزه نفتی را به مسائلی که از گذشته در روابط ایران و آذربایجان وجود داشته است پیوند بزنیم کار درستی انجام نداده ایم. چرا که به نظر من تیرگی روابط آنطور که مطرح می شود وجود ندارد. ایران با آذربایجان هنوز مناسبات اقتصادی گسترده‌ای را دارد. بنابراین من فکر می کنم روابط ایران و آذربایجان ذاتی و اساسی است و این مسائل نمی تواند این روابط به تیرگی بکشاند چرا که در هر سال صدها هزار نفر از شهروندان آذربایجان به ایران می آیند و ایرانی‌ها به آنجا می روند.

منبع: دیپلماسی

دویچه وله می‌نویسد:

۵۰ شرکت آمریکایی و انگلیسی در خزر


روزنامه‌ی "نزاویسیمایا گازیتا" چاپ مسکو از قول لئونید ایواشوف، رئیس آکادمی مسائل ژئوپلتیک روسيه، می‌نویسد: «در حال حاضر در خزر بیش از ۵۰ شرکت انگلیسی و آمریکایی و فقط ۱۰ شرکت روسی فعال در بخش استخراج نفت و گازهستند. اين در حالی است كه هم‌اكنون هیچ شرکت ایرانی در خزربه فعاليت مشغول نیست».
بنابراین همسایه‌های ایران در دریای خزر، از جمله ترکمنستان و آذربایجان، در بهره‌برداری از منابع انرژی این دریا موفق عمل کردند و در سال‌های اخیر توانستند میزان تولیدات نفت و گاز خود را افزایش دهند.


بر خلاف این کشورها، ایران تاکنون موفق به استخراج یک بشکه نفت و یا یک مترمکعب گاز این دریا نشد. یکی از دلایل عمده‌ی آن، به عقیده‌ی برخی از کارشناسان ایرانی، لاینحل ماندن رژیم حقوقی دریاست. اکثر بلوک‌های نفت و گاز شناسایی‌شده ایران، که از سوی منابع ایرانی ۸ بلوک برآورد می‌شود، در محدوده‌ی بالاتر از ۱۳ درصد، یعنی در منطقه‌ی مورد اختلاف ایران با همسایگان خود در خزر، قرار گرفته‌اند.


«منافع اصلی ایران در خلیج فارس است نه خزر»
کشورهای حوزه دریای خزر برخلاف ایران سال‌هاست نفت و گاز دریا را صادرمی‌کنند. اما چرا ایران نمی‌تواند از انرژی خرز بهره‌برداری کند؟
النا دونایوا، کارشناس ارشد بخش ایران در "انستیتوی شرق‌شناسی علوم روسیه" در مسکو النا دونایوا، کارشناس ارشد بخش ایران انستیتوی شرق‌شناسی علوم روسیه، به این پرسش دویچه وله چنین پاسخ می‌دهد: «به نظر من، منافع اصلی ایران در خلیج فارس است. به لحاظ اقتصادی ایران نیاز مبرمی به استخراج نفت خزر ندارد. مسئله‌ی دیگر این است که استخراج نفت دریای خزر، هم به سرمایه‌گذاری بیشتر در مقایسه با خلیج فارس نیاز دارد و هم به فناوری پیشرفته. از طرف دیگر، باید مشکل انتقال نفت استخراج شده نیز حل شود».


اما ایران در سال‌های اخیر تلاش کرد حتی در قسمت‌های مورد اختلاف با همسایگان شمالی، یعنی فراتراز خطوط فرضی "حسن قلی- آستارا" در محدوده‌ی ۲۰ درصدی به فعالیت‌های اکتشافاتی بپردازد. یک سال پیش "دکل البرز ایران" با حضور محمود احمدی‌نژاد به آب دریای خزرانداخته شد. تا به حال اما از حفاری خبری نبوده و این اقدام ایران، به قول کارشناسان روس، از جمله النا دونایوا، "تحریک‌آمیز" و "سیاسی" توصیف شد.


راه حل مشترک ایران با دو کشور همسایه
ولادیمیر سوکور، کارشناس امور گاز در "موسسه‌ی تحقیقی بنیاد جیمز تاون در واشنگتن"، نیز سیاست ایران در امور انرژی خزر را "خطرناک" ارزبابی می‌کند. وی بر این باور است که تهدید ناوگان جنگی ایرانی علیه "بریتیش پترولیوم" در سال ۲۰۰۱، نزدیک بود به یک بحران جهانی تبدیل شود.
این کارشناس، که تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را سیاست غلطی می‌داند، به دویچه وله می‌گوید: «هرگونه بحران در خزر به نفع روسیه تمام خواهد شد. رژیم حقوقی دریای خزر قابل حل است و ایران بایستی با ترکمنستان و آذربایجان راه چاره‌ی مشترکی بیابد».
فعالیت‌های ایران برای سهم بیشتر از خزر
در حاشیه آخرین نشست سران کشورهای حوزه خزر در باکو گفته شد که رژیم حقوقی دریای خزر در سال ۲۰۱۱ حل خواهد شد به نظر کارشناسان روس، از جمله النا دونایوا، فعالیت‌های اکتشافی نفت و گاز خزر توجیه اقتصادی برای ایران ندارد. النا دونایوا، نویسنده کتاب "شکل‌گیری مرز بین روسیه و ایران"، می‌افزاید: «فعالیت‌های اکتشافی و استخراجی ایران در دریای خزر هدف‌های سیاسی دارد و ایران می‌خواهد فقط حضور فعال خود را نشان دهد. میادین گازی ایران در دریای خزر با کشورهای همسایه‌اش مشترک است و با این کشورها اختلاف دارد و این فعالیت ایران جنبه‌ی تحریک‌آمیزی دارد. چون برخی از کارشناسان ایرانی معتقدند، حضور بیشتر ایران در دریای خزر مذاکرات پیرامون خزر را در آینده به نفع ایران رقم خواهد زد و سهم بیشتری از دریا را نصیب ایران خواهد کرد. اما به نظر من، ایران بایستی نخست وضعیت موجود در دریای خزر را بپذیرد. چون در بخش شمالی این دریا به توافقاتی رسیدند و مرزبندی شکل گرفته است».
این کارشناس روس بر این باوراست که ایران باید بیانیه‌ی اخیر روسای کشورهای ساحلی خزر در باکو را در نظر بگیرد و در چارچوب آن عمل کند. وی تاکید می‌کند: «اگر قرار است رژیم حقوقی خزر در طول یک سال تدوین گردد، ایران بایستی در وهله‌ی اول مشکلات خود را با کشورهای همسایه‌اش ترکمنستان و آذربایجان حل کند».
اعتراض همسایگان خزر به ایران؟
شرکت آلمانی «ار. و. ا» در سواحل ترکمنستان در جستجوی گاز است به نظر کارشناسان محلی اگر ایران یک‌طرفه در راه اکتشاف و استخراج منابع گازی بدون مشخص شدن مرزهای خود با همسایگانش دست بزند، در تعیین نهایی رژیم حقوقی دریای خزر به نتیجه‌ای نخواهند رسید.
النا دونایوا هم در این رابطه به دویچه وله می‌گوید، ایران در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ اعلام کرد بزودی استخراج و اکتشاف را آغاز خواهد کرد، اما تا به حال بیشتر تبلیغات بوده است. وی می‌افزاید: «کشورهای همسایه ایران نمی‌خواهند وضعیت خزر را بغرنج‌تر و یا بحرانی‌تر کنند. ما شاهد این بودیم که در سال ۲۰۰۱ وقتی آذربایجان اکتشاف را در مرزهایش شروع کرد ناوهای جنگی ایران تهدید کردند و این دو کشور در آستانه‌ی عملیات نظامی قرار گرفتند. از سوی دیگر کشورهای همسایه ایران در خزر به خوبی آگاهند که ایران امکان استخراج در این میادین را در شرایط تحریم‌های بین‌المللی ندارد و هیچ کشوری حاضر نیست به ایران کمک کند».
با توجه به رویدادهای کنونی خاورمیانه، اهمیت دریای خزر به لحاظ نفت و گاز بیشتر‌می‌شود. اکتشاف و استخراج نفت و گاز در عمق زیاد آب برای ایران به دلیل نیاز به سرمایه‌گذاری هنگفت توجیه اقتصادی ندارد و صرفا برای سهم‌گیری بیشتر از خزر می‌تواند باشد. ولی بیم آن نیز می‌رود که این اقدام ایران به لاینحل باقی ماندن رژیم حقوقی دریای خزر بیانجامد.

طاهر شیرمحمدی
تحریریه: بابک بهمنش