دی ۰۹، ۱۳۹۱

مظلوم نمایی ترکی‌


از ابتدای شروع نارامی‌ها در سوریه، در اینجا بار‌ها و بار‌ها نوشته و گفته شد، که هر که سرسوزنی از مسائل منطقه خبر داشته باشد اینرا میداند، تا زمانی‌ که روس‌ها در آب‌های سوریه پایگاه دارند بهار عربی‌ یعنی‌ اسلامیزه کردن سوریه امکان پذیر نیست.

ولی‌ ترکیه که از ایجاد ناآرمی ها، انقلاب و جنگ در خانه دو همسایه دیگر خود، یعنی‌ ایران و عراق بشدت بهره‌مند شده و از این رهگذر دهکده سوخته‌ای بنام ترکیه را تبدیل به شهری مدرن کرده است، این بار به سوریه چشم طمع می‌‌اندازد و با تصورات و خیالات شیرین بهره‌مند شدن از یک نارامی دیگر و بردن غنایم بیشتر، و آباد کردن کشور خود، بر روی خرابه‌ها و به قیمت ویرانی کشور‌های همسایه و پر کردن شکم مردم خود از گوشت و خون اجساد بیگناهان، و بدون توجه به مسائل سیاسی استرتژیک منطقه و دیگر ملاحظات، مانند گرگی گرسنه تروریست‌های خود را راهی‌ سوریه کرد و ویرانی، کشتار و آوارگی را به مردم بیگناه سوریه تحمیل مینماید.

هر چند ترکیه به اهداف شوم خود تا حدودی دست یافت اهدافی‌ از قبیل، گرفتن امتیاز از ناتو، دزدیدن توریست‌های سوریه، بهرمندی از میلیونها دلار کمک سازمان ملل در رابطه با پناهنده‌های سوری که در بدترین و غیر انسانی‌‌ترین شرایط در اردوگاه‌های پناهندگی در مرز ترکیه نگهداری میشوند و هر سه روز یک بار هم به آنها مواد خوراکی نمیرسد، و پلیس فاشیست ترکیه مرتباً بر سر آنها ریخته و آنان را به زیر کتک می‌گیرد، کمک‌های میلیونی عربستان و قطر برای نگاه داری اردوگاه‌های پرورش تروریست‌های القاعده در مرز ترکیه و سوریه، مطرح شدن در منطقه هر چند با چهره‌ای منفی‌ و منفور و رسیدن به دیگر اهداف غیر انسانی‌ و شوم و پلیدی از این دست، ولی‌ به طور حتم، ترکیه از این بازی سرانجام به عنوان بازندهٔ مطلق بیرون خواهد آمد و آنچه را که با دزدی و غارت ساخته به تلی از خاکستر تبدیل خواهد شد.

یکی‌ از خصوصیات اخلاقی‌ ترک‌ها که باعث شده، آنان در چشم جهانیان با عنوان "وقیح" معروف و معرفی‌ بشوند ( به غیر از حماقتشان که زبون زد خاص و عام است)، دست جلو را گرفتن است، یعنی‌ ترک‌ها هر نوع جنایت و پلیدی را انجام میدهند و در کمال وقاحت و در چشم جهانیان میگویند، ما نبودیم ( هولوکاست ارامنه یک نمونه از این رفتار ترک هاست) و درست تمامی اعمال و جنایاتشان را به طرفی‌ که به او دشمنی دارند نسبت میدهند، یعنی‌ وقتی‌ یونانی‌ها را سوزاندند، در روز روشن و جلو چشم شاهدان عینی، اعلام کردند که ما نبودیم و یونانی‌ها خود، هموطنان خویش را آتش زدند، و یا پانترکیسم را در ایران بوجود می‌آورند که باعث خرابیها و نابودی ایران میشود، ( یک نمونه هولناک آن، خشک کردن دریاچه گرانبهای رضائیه و و نسبت دادن آن به فارس ها) و بعد اعتراض میکنند که ایران در ترکیه مداخله می‌کند، و یا کرد‌های عراق و ترکیه را قتل عام میکنند و در روزنامه‌ها و رسانه‌های جمعی‌شان کرد‌ها را تروریست معرفی‌ میکنند، و یا در سوریه عمل تروریستی انجام میدهند، اسرا را سر میبرند و درست اعمالی که انجام داده اند را به گردن ارتش سوریه میاندازند، و یا امروز با اینکه از نارامی‌های سوریه بیشترین امتیاز‌ها نسیب ترکیه شده است، همچنان خود را بازنده معرفی‌ میکنند و اه و ناله سر میدهند.

به تحلیلی در همین رابطه یعنی‌ مظلوم نمایی ترکی‌، که یکی‌ از روزنامه نگاران ترک ارائه داده و در دیپلماسی منعکس شده، در زیر توجه کنید.


از زمان آغاز بحران سیاسی و سپس درگیری‌های مسلحانه در سوریه، نوع رفتار دولت آنکارا نسبت به این بحران، یکی از موضوعات بحث برانگیز در عرصه بین المللی بوده است. در این میان، هرچند ترکیه سعی داشته با حمایت از مخالفان اسد، چشم انداز نفوذ خود در آینده سوریه را روشن تر سازد، اما تحلیلگران ترک به طور فزاینده‌ای نسبت به این موضوع ابراز تردید می کنند.

به گزارش «تابناک»، یکجانبه گرایی افراطی دولت آنکارا در بحران سوریه و سرمایه گذاری بیش از حد این کشور بر روی مخالفان اسد، به نحو فزاینده‌ای تحلیلگران را به این نتیجه می رساند که سیاست‌های این دولت در قبال دمشق، در نهایت به ضرر منافعش در منطقه تمام خواهد شد.

«قدری گورسل»، تحلیلگر ترکیه‌ای در مطلبی که در سایت تحلیلی «المانیتور» منتشر کرده، با اشاره به این موضوع، مهمترین اشتباه ترکیه را «قرار دادن همه تخم مرغ‌هایش در یک سبد» می داند و می نویسد ترکیه با پشتیبانی صرف از اخوان المسلمین، خود را در نوعی بازی با حاصل جمع صفر گرفتار کرده است.

با این حال، به اعتقاد وی، این نوع بازی در سوریه جواب نمی دهد. برای اینکه ترکیه بتواند تمامی منافع مورد نظر خود را از بحران سوریه کسب کند، اخوان المسلمین باید بتواند به طور کامل و مطلق، قدرت را در سراسر ترکیه در اختیار خود درآورد؛ امری که احتمال آن نزدیک به صفر است.

از سوی دیگر، سیاستگذاران آنکارا همزمان با قرار دادن همه تخم مرغ‌هایشان در سبد اخوان المسلمین، بر اساس نوعی اعتماد به نفس کاذب و با بی‌پروایی تمام، سقوط اسد در کوتاه مدت را امری قطعی و مسلم می پندارند.

به عقیده گورسل، یکی از دلایل اینکه دولت آنکارا چنین دیدگاهی که بسیار با حقیقت فاصله دارد را نسبت به سوریه اتخاذ کرده، دست کم گرفتن توانایی‌های نهادی مقاومت دولت سوریه علیه مخالفان است. وی این امر را یک قضاوت کاملاً نادرست می داند.

اما به نظر وی، این تنها بعد ماجرا نیست، بلکه عوامل احساسی و روانی نیز در این تصمیم گیری آنکارا دخیلند.

بر این اساس، دولتمردان حزب عدالت و توسعه، زمانی که دیدند انقلاب‌های عربی منجر به روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر و اسلام گرایان در دو کشور دیگر شده و در سوریه نیز سنی‌ها علیه دولت حاکم شورش کرده اند، دچار نوعی سرخوشی بی‌سابقه شدند. در این زمینه باید اشاره کرد که حزب عدالت و توسعه، خود نماینده تفکرات اخوانی در ترکیه است.

به این ترتیب، امید به اینکه یکپارچگی میان کشورهایی با حاکمیت اسلام سنی، بتواند به یک نظم خاورمیانه‌ای جدید در حوزه شرق مدیترانه منجر شود، این سرخوشی را در دولتمردان عدالت و توسعه به وجود آورده و ارتباط آنان را با واقعیت قطع کرد. عوامل احساسی و روانی، نقش تعیین کننده‌ای در پیدایش عناصر سنی، اسلامی و عثمانی در سیاست خارجی ترکیه ایفا کرده است.

اکنون، انتظار کلی دولت آنکارا این است که اسد به طریقی در آینده نزدیک از قدرت کنار زده شود.

گورسل تأکید می کند که برای حاکمان ترکیه، معیار موفقیت سیاستشان در قبال سوریه، کنار رفتن اسد است. آن‌ها انتظار دارند که با کنار رفتن اسد، سیاستشان با تحسین همگان مواجه شود. با این حال، تحلیل دقیق اوضاع نشانگر این است که انتظار آن‌ها به گونه‌ای مثبت برآورده نخواهد شد.

به اعتقاد این تحلیلگر، پیش از پاسخ به این سوال که «با کنار رفتن اسد، ترکیه با چه مشکلاتی روبرو خواهد شد؟»، باید به این سوال پاسخ داد که «بهای باقی ماندن بیش از حد انتظار اسد در قدرت، چه خواهد بود؟»

در این زمینه، باید اشاره کرد که ترکیه هم اکنون نیز بهای سیاسی و اقتصادی سنگینی را در جدال ۲۱ ماهه برای کنار زدن اسد به شیوه‌های گوناگون پرداخت کرده است.

گورسل در بیان این هزینه ها، به مواردی از قبیل از میان رفتن تقریباً کامل تجارت زمینی ترکیه با خاورمیانه و هزینه‌های مربوط به بخش‌های حمل و نقل، تولید و کشاورزی اشاره می کند. علاوه بر این، ترکیه با امید به ایجاد یک منطقه حائل، آورگان سوری را در خاک خود پذیرفت؛ اما این امید محقق نشد. اکنون ترکیه به تنهایی با بار مالی بیش از ۱۴۰ هزار آواره سوری دست و پنجه نرم می کند.

علاوه بر این، تا زمانی که اسد در دمشق باقی بماند، تلاش‌های کردهای سوریه برای دستیابی به خودمختاری، که تهدیدی برای آنکارا محسوب می شود، به قوت خود باقی خواهد بود. هرچه اسد بیشتر در قدرت بماند، بهایی که ترکیه باید بپردازد بیشتر خواهد بود.

با این حال، گورسل تأکید می کند که نباید تصور کرد با کنار رفتن اسد، مشکلات ترکیه حل می شود. بر عکس، این مشکلات متنوع تر، پیچیده تر و گیج کننده تر خواهد شد که البته بخش عمده‌ای از این مشکلات، حاصل سیاست‌های غلط خود ترکیه است.

مهمترین این اشتباهات، در موضوع کردها است. ظهور کردهای سوریه تحت رهبری گروهی نزدیک به «پ. ک. ک»، به مسئله ترکیه با کردها، بعدی منطقه‌ای بخشیده است. در این عرصه، ایران، دولت سوریه، بغداد، اقلیم کردستان عراق و بسیاری از عناصر دیگر به موازنه کردی ترکیه وارد می شوند. به این ترتیب، مداخله احتمالی ترکیه در این منطقه، خطر بین المللی شدن موضوع را به همراه خواهد داشت.

از سوی دیگر، در صورتی که موضوع کردهای سوریه به شیوه‌ای مسالمت آمیز حل و فصل شده و آن‌ها به خودمختاری دست پیدا کنند، ترکیه به عنوان تنها کشوری در منطقه باقی خواهد ماند که با داشتن بزرگترین جمعیت کرد، کمترین میزان حقوق سیاسی را در اختیار آن‌ها گذاشته است.

در همین حال، «پ. ک. ک» نیز با سلاح هایی که از سوریه به دست می آورد، به تهدیدی بزرگتر از قبل برای ترکیه تبدیل خواهد شد.

اما علاوه بر موضوع کردها، گورسل اشاره می کند که ورود آنکارا به منازعه سوریه در حمایت از جمعیت‌های سنی این کشور، مشکلاتی را در ارتباط این کشور با دیگر گروه‌های قومی و مذهبی سوریه ایجاد می کند. در این حالت، در صورت وقوع هرگونه خشونت علیه این گروه ها، ترکیه نیز مسئول دانسته خواهد شد. خود این حقیقت که سلاح‌های گروه‌های سنی و جهادی در حال حاضر از مسیر ترکیه به دست آن‌ها می رسد، مسئولیتی سیاسی و اخلاقی برای ترکیه ایجاد کرده است.

به علاوه، ترکیه به واسطه فعالیت «جبهه النصره» و دیگر گروه‌های وابسته به القاعده نیز با دردسرهایی روبرو خواهد شد.

در نهایت، این امر محتمل است که اقلیت کوچک ترکمن ساکن در سوریه، به هدفی برای انتقام گیری از سوریه تبدیل شود.

به این ترتیب، این تحلیلگر ترک نتیجه می گیرد که هرچند حتی هنوز درباره کنار رفتن اسد از قدرت در آینده نزدیک نیز نمی توان به طور قطعی نظر داد، اما در صورت وقوع این امر نیز ترکیه زیان‌های بسیاری را متحمل خواهد شد که به تمامی ناشی از سیاست‌های نادرست خود این کشور است.

منبع: دیپلماسی