آذر ۲۵، ۱۳۹۱

تا کی بکشف حال چنین حال غم فزا

دیرهنگام
در شبی پاییزی
پُر هستم از کلمات تو
کلماتی ابدی
همانند زمان، همانند ماده

برهنه، چنان چشم
سنگین، بسان دست
و درخشان، همانند ستاره ها

کلمات تو، سوی من آمدند
کلماتی از قلب ُ ذهنت
از پوست و استخوان ات
کلماتت، ترا آوردند
آن کلمات
مادر
زن
و دوست بودند
کلمات تو
امیدوار،
غم انگیز،
مسرور
و قهرمان بودند
کلمات تو
انسان بودند.

ناظم حکمت شاعر یونانی