امروزه فقط يك باغ انار در منطقه ۲۲ در شمال بزرگ راه شهيد همت وجود دارد كه اميدوارم اين تنها يادگار باقی مانده از انارستان های قديم تهران و اطراف آن به سرنوشت ساير باغ های اناری شهر دچار نشود زيرا اينها بخشی از هويت طبيعی تهرانند.
سالها پیش وزیر فرهنگ برزیل سفری به ایران داشت. در بین همراهان او كسی بود كه پدرش مدتی در ایران زندگی كرده بود و از قول او نكتههای بسیاری از تهران و خاطرههای شیرینی از انار خوش طعم آن می گفت. تا جایی كه علاقه مند شدم سبدی از انار برای پدرش تهیه و هدیه كنم. تهیه این انارها چندان هم آسان نبود. خیلی دوست داشتم كه میهمانانم را به یك باغ اناری می بردم ولی تهران امروز برخلاف گذشته انارستانی ندارد. از این رو از دوست و همكارم آقای علیرضا تابش كمك خواستم. او اهل اردكان است و انارها را از آنجا تهیه كرد و بسته بندی آنها هم به همان سیاق سنتی انجام شد تا جلوه یی متفاوت داشته باشد. در سبدهای تقریبا مخروطی شكل ناقص و بافته از ساقههای نازك درخت انار كه روی آن را هم با شاخ و برگ درختان انار پوشانده بودند. هنگامی كه هیات برزیلی این سبد را دریافت كرد، مجبور به تهیه سبد دیگری برای هدیه به وزیر هم شدیم و آنها همراه با دوسبد انار به كشورشان بازگشتند.
از گذشتههای دور تهران و انار به یكدیگر پیوند خورده اند. نام انار تهرانی برای نخستین بار در نوشتههای نویسندگان قرن ششم به چشم می خورد. تهران بیش از ۴۰۰ سال تاریخ ساخت دارد. در اوایل این قرن ابن بلخی در كتاب فارسنامه به انار تهران اشاره دارد. البته نام دقیق نویسنده این كتاب مشخص نیست ولی از آنجا كه خودش در كتاب نسبش را از شهر بلخ می داند، به ابن بلخی معروف است. او در فصل «كورتهای (قریه، آبادی) فارس» می نویسد: «همه حبوبهای آنجا (فارس) به غایت نیكوست خاصه اناركی مانند انار طهرانی است». بعد از او سمعانی در كتاب «الانساب» در این باره می نویسد: «... و نیز تهران دیهی است در ری و انار نیكو بدانجا منسوب است». این نوشتهها نشان می دهد كه تهران در حدود نهصد سال پیش روستایی بوده كه باغهای انار فراوانی داشته كه محصول آن زبانزد خاص و عام بوده است. علاوه برانار، میوههای دیگری نیز در تهران به عمل می آمد. زكریای قزوینی، صاحب كتاب عجایب البلدان، درباره تهران می نویسد: «تهران روستایی است پرجمعیت و بزرگ، تابع مركز ری است.
باغ و باغاتش زیاد و میوه باغات تهران بین میوهها ممتاز است. و به ویژه انارش بسیار مشهور است». طبق شواهد موجود بیشتر باغهای اهالی تهران در گذشته در اطراف محله سكونتشان در حوالی بقعه امام زاده سید اسماعیل و جنوب شرقی چهارراه سیروس امروزی (محله چال میدان) و محله عودلاجان كنونی قرار داشت. تا همین سی، چهل سال پیش در همین محلهها در فصل انار روی چرخهای دستی طوافها انار حب شده و آب انار به فراوانی دیده می شد. برای گرفتن آب انار، وسیله یی دستی بود كه نیازی به استفاده از -به تعبیر تهرانی ها- برق ادیسونی نداشت. پیترو دلاواله كه در دوره صفویه از تهران دیدن كرده بود می نویسد تمام این شهر از باغهای بسیار بزرگی پوشیده شده و همه رقم میوه در آنها یافت می شود. با انتخاب شهر تهران به پایتختی در دوره قاجار، كم كم جمعیت شهرافزایش یافت و تمامی باغهای آن رفته رفته به مناطق مسكونی و خانه باغهای رجال تبدیل شد. افزایش جمعیت، كمبود آب را نیز به دنبال داشت و همین سبب شد كه دیگر تهران باغ میوه یی به آن معنا نداشته باشد.
حالادیگر روستاها و شهرهای اطراف تهران، كار تهیه و تدارك میوه و تربار تهران را انجام می دادند. در روستاهای اطراف باغهای اناری نیز به چشم می خورد اما این انارهای كوچك و ملس با انار خود تهران قابل مقایسه نبود. با گسترش تهران بیشتر این انارستانها داخل شهر قرار گرفتند. یكی از بزرگترین این باغ اناریها در منطقه چهار تهران قرار داشت كه امروزه به بوستان پلیس تبدیل شده است. این باغ از املاك ارباب هرمز، مالك و سازنده زرتشتی محله تهرانپارس بود. عمارت او هم اكنون در این بوستان قرار گرفته و به ثبت میراث فرهنگی رسیده است. باغ اناری دیگر نیز در گذشته در روستای اكبرآباد امام زاده معصوم (اكبرآباد باغشاه)، واقع در منطقه ۱۰ امروزی، قرار داشت. این باغ نیز سالها پیش از بین رفت اما اهالی قدیم محله هنوز هم چهارراه بزرگ راه شهید نواب صفوی و خیابان كمیل را به چهارراه اناری می شناسند. یكی دیگر از این باغ اناریها در محله شهرك گلستان (شهرك راه آهن) قرار داشت. این باغ اناری نیز از بین رفت و بلوار اقاقیا و خانههای اطراف آن به جایش ساخته شد.
امروزه فقط یك باغ اناری در منطقه ۲۲ در شمال بزرگ راه شهید همت وجود دارد كه امیدوارم این تنها یادگار باقی مانده از انارستانهای قدیم تهران و اطراف آن به سرنوشت سایر باغهای اناری شهر دچار نشود زیرا اینها بخشی از هویت طبیعی تهرانند. البته در دهههای گذشته باغ اناریهای تهران به این چند باغ محدود نبود. امروزه برخی از اهالی محلات تهران بر این باورند كه نام محله آنها بر گرفته از نام انار است. مثلابرخی از اهالی نارمك معتقدند كه زمینهای این محله در گذشته متعلق به ده نارمك بوده و این نام در اصل انارمك بوده كه به نارمك تبدیل شده است یا عده یی از اهالی محله وصفنارد نیز معتقدند وصفنارد در گذشته به خاطر انارهایش وصف انار بوده كه كم كم به وصفنارد تبدیل شده است. هرچند این تفسیر از نام محلهها نیاز به بررسی بیشتری دارد. شاید دیگر در تهران باغ انارستانی باقی نمانده باشد اما از آنجا كه بیش از نیمی از انار جهان در ایران تولید می شود و بسیاری از خارجیانی كه به ایران سفر كرده و می كنند، اغلب در تهران ساكن می شوند و برای همین انار ایران را در تهران تجربه می كنند و خاطرات آنها از انار با مدت حضورشان در تهران پیوند می خورد و همین موضوع است كه آوازه انار در تهران در تمام جهان پیچیده است.
در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی شاید بیشتر از دو سه دكان میوه فروشی و آن هم در محلات اعیان نشین تهران (محله دولت) وجود نداشت. فروش میوه و سبزیجات توسط كاسبهای دوره گرد و طوافها و همچنین بساطیها صورت می گرفت. این افراد معمولابح خیلی زود به میادین میوه و تربار تهران كه در دورههای مختلف در نقاط مختلف قرار داشت می رفتند و به تناسب فصل سال میوهها را بار الاغ كرده و در كوچهها و خیابانها گشته یا بساط كرده و با سرودن شعرها و آواهایی كه برای هر یك از میوهها ساخته بودند، به فروش بار خود می پرداختند. البته این شعرها و آواهای هنرمندانه به نوعی اطلاع رسانی به اهالی خانهها نیز بود تا بدانند كه او آمده و چه نوع میوه یی می فروشد. در گذشته تهرانیها فقط در فصل پاییز به انار و برخی فرآوردههای آن دسترسی داشتند. مغازههای معدود آبمیوه فروشی تهران نیز در كنار سایر محصولات خود آب انار را اضافه می كردند.
دست فروشها هم بودند كه روی چرخهای دستی پرنقش و نگارشان سفره یی چرمی یا مشمعی می كشیدند و در وسط آن سینی مسی یا روحی بزرگی قرار می دادند كه پر از انار دانه شده بود. ظرفهای كوچكی داشتند كه از جنس روحی بود و در آن به مشتریان خود انار می فروختند. یك چرخ فلزی آبمیوه گیری شبیه چرخ گوشتهای دستی قدیمی نیز داشتند كه با توان بازوی آنها كار می كرد و آب انار را می گرفت و در قدحی سفالین كه معمولالعابی لاجوردی یا آبی داشت جمع می شد و آب انار را با ملاقه از داخل آن به لیوان مشتریها می ریختند. اما تقریبا از دو دهه پیش انار، آب تازه انار و مشتقات آن مانند لواشك انار، ژله انار، بستنی انار و... در تهران دائمی شد و در تمام فصول سال آب انار شیرین، ملس و ترش در دسترس مشتریان بود. بنیانگذار مغازههای اینچنینی آقای محمد پیامی بود كه بعدها به «ممد اناری» معروف شد. او برای نخستین بار در مغازهاش در نیاوران، با عنوان «ایستگاه تصفیه خون» این نحوه عرضه را آغاز كرد و گسترش داد و به «آقای انار» معروف شد. پس از فوت او پسرانش این كار را ادامه و گسترش دادند. در ایام پاییز یكی از میوههای پر مشتری انار بود. جعفر شهری در این باره می نویسد: «انار از جمله خوردنیهای مورد علاقه مردم بود خاصه به خاطر قیمت نازل آن در چاركی (معادل۷۵۰ گرم) در دوسه شاهی و فراوانی بیحد آنكه در فصل خود در سر هر كوی و برزن تلها و پشته هایی از آن روی هم انباشته شده فروشندهاش با داد زدن های: آی انار شیرین، انار ملسه، ساوه یی دارم انار مشتری می طلبید و هر رهگذر دستمال و جیب و دامنی از آن گرفته برای خوردن برده یا به خانه می كشید». در حال حاضر بخشی از فعالیتهای فرهنگی در تهران با انار عجین است. جشنواره انار تاكنون چند دوره در تهران برگزار شده است. فیلم «تهران انار ندارد» هم یكی از فیلمهای مستند درباره تهران است.
این فیلم مستند، تجربی و چند لایه به تاریخ اجتماعی ۲۰۰ ساله تهران می پردازد و نسبت بین شهر، مدرنیته و هنر سینما را دستمایه كار خود قرار می دهد. در ساخت این مستند سعی شده است به مشكلات ناشی از توسعه سریع شهر تهران در سالهای اخیر از زوایای مختلف نگاه شود و با نشان دادن پرتره یی از این شهر نكات بدیعی پیش چشم تماشاگر بگذارد. نام فیلم هم با موضوع آن كاملاهمخوانی دارد. تهرانیها احترام ویژه یی برای انار قائل بودند و عقیده داشتند اگر دانه انار افتاد بردارند و تمیز كنند و بخورند، برخلاف انگور كه می گفتند اگر از دست افتاد نباید آن را خورد بلكه باید آن را لگد و قاتل امام رضا، مامون را لعنت كرد. انار صبغه یی مذهبی نیز دارد. در كتاب مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی در اعمال روز جمعه خوردن یك انار توصیه شده است به نحوی كه هیچ دانه آن دور ریخته نشود.
منبع: روزنامه اعتماد، شماره ۲۵۷۳ به تاريخ ۳۰/۹/۹۱، صفحه ۱