بخود گفتم "ای مرد گم کرده خاک
ترا سایه ای هم بدنبال نیست
ازین غربت جاودان سر مپیچ
که آینده ات خوشتر
از حال نیست"
وجودی که از رفته خیری ندید
کجا انتظاری از آینده داشت
شفق نیمه جان بود و شب میرسید
جهان گریه ای تلخ در خنده داشت.
پارهای از شعر قصه ی بهاری از نادر نادرپور
ترا سایه ای هم بدنبال نیست
ازین غربت جاودان سر مپیچ
که آینده ات خوشتر
از حال نیست"
وجودی که از رفته خیری ندید
کجا انتظاری از آینده داشت
شفق نیمه جان بود و شب میرسید
جهان گریه ای تلخ در خنده داشت.
پارهای از شعر قصه ی بهاری از نادر نادرپور
Angelo Badalamenti - Rose's Theme