شانه های تو
همچو صخره های سخت و پر غرور
موج گیسوان من در این نشیب
سینه میکشد چو آبشار نور
شانه های تو
چون حصار های قلعه ای عظیم
رقص رشته های گیسوان
من برآن
همچو رقص شاخه های بید در کف نسیم
شانه های تو
برجهای آهنین
جلوه شگرف خون و زندگی
رنگ آن برنگ مجمری مسین
در سکوت معبد هوس
خفته ام کنار پیکر تو بی قرار
جای بوسه های من بر روی شانه هات
همچو جای نیش آتشین مار
شانه های تو
در خروش آفتاب
داغ پر شکوه
زیر دانه های گرم و روشن عرق
برق میزند چو قله های کوه
شانه های تو
قبله گاه دیدگان پرنیاز من
شانه های تو
مهر سنگی نماز من….
سرود زیبایی- از افتخار شعر معاصر ایران، فروغ فرخزاد