آبان ۱۰، ۱۳۹۱

روزگار از تو هزار بار بیچاره‌تر است


نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است.


خیّام، دانشمند، فیلسوف و حکیم عالیقدر ایران و جهان



تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بسیار افتاد بسیار فتاده بود اندر غم عشق اما نه چنین زار که این بار افتاد سودای تو را بهانه‌ای بس باشد مستان تو را ترانه‌ای بس باشد در کشتن ما چه می‌زنی تیغ جفا ما را سر تازیانه‌ای بس باشد!