پرونده حادثه کاروان راهیان نور که مرگ ۲۶ تن از نوجوانان گٔل کشورمان از جمله ۲۴ دانش آموز دختر دبیرستانی را رقم زده بود، با مقصر دانستن راننده و شرکت حمل و نقل بسته شد!!! با این حال معاون وزارت آموزش و پرورش بدون اینکه مسئولیتی در این باره بپذیرد و از کاستی دستگاه متبوع خود سخن بگوید، از پرداخت بیمه کامل و دیه و خسارت به خانواده های دانش آموزان سخن گفته است! رییس سازمان بسیج دانشآموزی هم از واریز مبلغ قابل توجهی به حساب سپاه چهارمحال بختیاری خبر داده که قرار است به دست خانواده کشتهشدگان برسد!
به گزارش کلمه، فرمانده پلیس راه کشور روز گذشته اعلام کرد که در بررسی خطاهای ثبت شده در بوردهای کامپیوتری، بیشترین تعداد خطا در سیستم ترمز ضد قفل (ABS) بوده و سایر بوردها مانند گیربکس، ریتارد هم به این خطا اشاره کرده که این امر و شهادت سرنشینان گواهی است بر وجود نقص فنی مستمر در سیستم ترمز اتوبوس که از زمان شروع حرکت و سفر اگر جدی تلقی شده و بیشتر مورد توجه راننده قرار میگرفت، قطعا از وقوع این حادثه پیشگیری میکرد.
این اظهار نظر شبیه اظهار نظرهای سریع مسئولان در زمان هایی است که هواپیماهای کشور سقوط می کنند و عامل اصلی حادثه معمولا خلبان آن معرفی می شود. این دم دست ترین عاملی است که می توان تقصیر را گردن آن انداخت؛ به ویژه خلبان و در اینجا راننده ای که خود در میان کشته شدگان حادثه هستند. حال آنکه هر حادثه ای از این دست، عوامل مختلفی می تواند داشته باشد که یکی از آنان می تواند راننده باشد.
اظهارات فرمانده پلیس راه در شرایطی بیان می شود که کسانی که در اتوبوس مرگ حضور داشتند سخنان دیگری را می گویند. پاکروان مشاور تحصیلی کاروان راهیان نور دانشآموزان بروجنی که پس از حادثه در بیمارستان گلستان اهواز بستری بود، به ایسنا گفته: اتوبوس ما مشکل فنی داشت و به همه مسئولان کاروان اطلاع دادیم؛ تنها به خواجه حافظ شیرازی نگفتیم که اتوبوس مشکل دارد.
یکی دیگر از مجروحان حادثه عنوان می کند که راننده در ابتدای راه برگشت به علت نقص فنی اتوبوس حاضر نبوده دانش آموزان را سوار ماشین کند اما با مداخله نماینده بسیج دانش آموزی که در اتوبوس بوده به راه خود ادامه می دهد.
کاروان راهیان نور بروجن به نظر می رسید قرار است دو هدف را دنبال کند: ۱۰ نمره درس آمادگی دفاعی دختران را تامین کرده و از طرف دیگر آمار راهیان نور را در سال ارتقا ببخشد. چه اگر جز این بود، باید سفر یا در ابتدای جاده یا در اواسط راه نیمه رها می شد.
اما یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه چرا موضوع کاروان های راهیان نور این چنین مهم شده است؟ کاروان هایی که در ابتدای تشکیل شان اهداف دیگری را دنبال می کردند چرا تغییر ماهیت دادند. این کاروانها در آغا همانند کاروانهای سیاحتی- زیارتی با هدف زنده نگاه داشتن یاد و خاطره جنگ و بازدید مردم از مناطق جنگی به راه افتادند و قرار بود در ایام نوروز و تعطیلات تابستانی مانند همه تورهای سیاحتی و زیارتی، فعالیت کند.
اما بعد از مدتی تعداد بیشتر بازدید کنندگان فضیلتی محسوب شد که مسوولان برای بالا بردن اش با یکدیگر به رقابت پرداختند. بدون آن که مسوولیت حوادثی را که در حین برگزاری چنین اردوهایی بروز می کند بر عهده بگیرند. هرچند که تمام مسافران در این کاروان ها بیمه می شوند اما وقتی مرگ سراغ راهیان سرزمین جنگ می آید، بیمه دردی را دوا نمی کند.
روز تشییع ۲۶ تن قربانیان این حادثه خیلی ها صدای فریادهای مادران و خواهران دختران ِ به کام مگر رفته را شنیدند اما هیچ یک از این داغداران و مردم این سرزمین نشنیدند که کسی مسوولیت این سانحه را به عهده بگیرد و کسی نشنید کسی از این مردم عزادار عذرخواهی کند.
وقتی از وزیر آموزش و پرورش درباره سانحه سوال می شود، می گوید بروید از مسوولش بپرسید. حتی اگر اندکی بعد وزیر درباره این جواب خود توضیحاتی دهد اما این نکته مهم است که او خود را اصلا مسوول این حادثه نمی داند.
چند روز بعد از حادثه هم مجلس خیال وزیر را به طور کامل راحت می کند و یکی از نمایندگان مجلس اعلام می کند که استیضاح وزیر آموزش و پرورش در این زمینه مطرح نیست. علیرضا خسروی تصریح می کند که در این بخش به این دلیل آن که مسئولیت ها بین آموزش و پرورش و مسئولان اردویی در این اعزام ها تقسیم می شود، ضرورتی به استیضاح وزیر آموزش و پرورش وجود ندارد.
از سوی دیگر نهادهایی که در کنار وزارت آموزش و پرورش مسوول اردوهای کاروان راهیان نور هستند سپاه و بسیج دانش آموزی است که هر دو زیر نظر رهبری بوده و به طور مستقیم مورد پرسش قرار نمی گیرند.
آن چه بر سر خانواده های بروجنی آمد، اولین حادثه از این دست نبوده است و به طور قطع آخرین آن هم نخواهد بود. فهرست زیر گویای بخشی از تصادفات و تلفات اتوبوسهای راهیان نور است:
۲۵ اسفند ۱۳۸۶ – در اثر تصادف یک دستگاه اتوبوس کاروان راهیان نور در استان خوزستان بیست و دو تن کشته شدند. این اتوبوس که حامل دانشجویان پسر دانشگاه علمی – کاربردی غیرانتفاعی خیام مشهد بود در محور اندیمشک به خرم آباد با یک دستگاه تانکر سوخت برخورد کرد و آتش گرفت. در این حادثه، ۲۲ سرنشین اتوبوس در شعلههای آتش کشته شدند و هفت تن دیگر نیز زخمی شدند.
۶ فروردین ۱۳۸۷ – واژگونی یک دستگاه اتوبوس در استان خوزستان موجب مرگ بیست و هفت تن شد. این اتوبوس که حامل فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری بود در محور شهرکرد به ایذه به دلیل سرعت زیاد و برخورد با گاردریل جاده کنترل خود را از دست داد و واژگون شد. در این سانحه ۲۷ تن کشته و ۱۳ تن نیز زخمی شدند.
۸ فروردین ۱۳۸۷ – اتوبوس حامل کاروان راهیان نور در استان خوزستان مورد حمله مسلح افراد ناشناس قرار گرفت. این اتوبوس شامگاه پنجشنبه ۸ فروردین در حالی که عازم منطقه دهلاویه بود، در جاده اهواز به سوسنگرد مورد حمله افراد مسلح ناشناس قرار گرفت. در این حادثه، دو تن از سرنشینان اتوبوس، در اثر اصابت گلوله زخمی شدند.
۱۵ بهمن ۱۳۹۰ – عصر روز شنبه تصادف اتوبوس دانش آموزان دختر استان خراسان رضوی در حوالی بروجرد، منجر به کشته شدن ۳ دانش آموز و جراحت شدید ۱۳ نفر از دانش آموزان و مربیان و مسئولین این اتوبوس شد.
۱۶ بهمن ۱۳۹۰ – صبح روز یکشنبه اتوبوس دانش آموزان دختر اردبیل در نزدیکی پل دختر استان لرستان واژگون شد و چهار تن به شدت مجروح شدند.
مهر ۱۳۹۱ – اتوبوس حامل کاروان راهیان نور که به قصد دیدار از مناطق عملیاتی به شهرستان سردشت عزیمت کرده بودند در مسیر برگشت از منطقه عملیاتی در ۱۵ کیلومتری به طرف سردشت اتوبوس واژگون شد که بلافاصله تیم پزشکی شبکه بهداشت ودرمان در محل مستقر ونسبت به امداد وکمک رسانی به اسیب دیدگان اقدام نمودند وتعداد ۲۵ تن را به بیمارستان امام خمینی (ره) سردشت منتقل کردند که پس از ارائه خدمات درمانی ۲۲ تن به صورت سرپایی مداوا ومرخص شدند وتعداد ۳ تن به شهرستانهای بلوک جهت مداوا اعزام شدند.
در تمام این حوادث هیچ خبری مبنی بر معذرت خواهی از سوی مسوولان امر یا حتا پذیرش مسوولیتی در قبال آنان مخابره نشد. همان گونه که در حادثه بروجن هیچ مقامی عذری نخواست و مسوولیت را به گردن نگرفت.
این بار نیز مانند دیگر مواقع ابتدا مقامات ماجرا را انکار کردند؛ مانند موردی که سفر اجباری نبوده یا نمره محسوب نمی شده است و بعد مسوولیت را گردن یکدیگر انداختند و دست آخر این رسانه های داخلی و خارجی بودند که سیاه نمایی کردند.
و زمان بزرگترین کمک است برای مقصران، چرا که مرور زمان ماجرا را از یاد رسانه ها و مردم می برد و تنها خانواده های عزادار هستند که این داغ را تا ابد بر دل خود دارند.
این داستان همچنان ادامه دارد. جاده ها قربانیان خود را می گیرند. کارخانه های ماشین سازی خودرو های غیر استاندارد تولید خواهند کرد. کاروان های راهیان نور نیز همچنان به راه خود ادامه خواهند داد؛ چرا که برای بسیاری آمار و بیلان کار می آفریند و گزارش عملکرد و توجیه دریافت بودجه خواهد بود.
باید دید چه کسانی همچنان از باز بودن این سفره، حتی بدون رعایت اصول ایمنی و به بهای جان شهروندان، منفعت می برند؟ قطعا آنان صاحبان اصلی جنگ و جبهه نیستند، چرا که در همان روز اول حادثه بسیاری از خانواده های شهر بروجن از مسوولان خواستند این سفرها را پایان ببخشند.
آنها، مانند بسیاری از خانواده های ایثارگران، می گفتند قطعا حتی خود شهدا و خانواده هایشان هم راضی به این نیستند که برای مشاهده آنچه در جنگ بر آنها رفته، خانواده هایی دوباره داغدار شوند.
شهدا در دفاع مقدس حضور یافتند تا امروز مردم در کشوری مستقل و آزاد و آباد زندگی کنند، تا جان شهروندان در ایران اسلامی اینچنین بی ارزش شمرده نشود. آیا واقعا اینگونه بوده است؟
منبع