مرداد ۲۸، ۱۳۹۱

نخوانند بر ما کسی آفرین..... چو ویران بود بوم ایران زمین


نباشد همی نیک و بد پایدار..... همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی..... همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت..... بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان‌خدای..... تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد..... ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن..... که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی..... شبی در جهان شادمان نغنوی
نمانیم کین بوم ویران کنند..... همی غارت از شهر ایران کنند
نخوانند بر ما کسی آفرین..... چو ویران بود بوم ایران زمین
دریغ است ایران که ویران شود..... کنام پلنگان و شیران شود.

فردوسی‌ کبیر