تیر ۱۹، ۱۳۹۱

دوستیِ ترکیه خطرناکتر از دشمنی اوست.


در دنیا مثلی‌ است که می‌گوید، به ترک جماعت نمی‌شه اعتماد کرد. مردم دنیا ترک‌ها را آدمهایی میشناسند که هیچ گونه اخلاق و ضوابط انسانی‌ در وجودشان و در راوبط اجتماعی آنها با دیگران دیده نمی‌شود. از نظر ترک ها، رحم و انصاف، بزرگی‌ و مردانگی، مروت و مرام، نام شهر‌هایی‌ در سیبری است که هنوز پای هیچ آدمیزادی به آنجا نرسیده است.
تا قبل از اینکه فرانسوی‌ها بر اساس سیاست‌های آن زمان یعنی‌ قرن ۱۹، هویت ترکی‌ را علم کنند، حتی اگر به خود عثمانی‌ها میگفتی‌ ترک، با خنجر بهت حمله میکردند، یعنی‌ تا اوایل قرن ۲۰، ترک بودن یک نوع ننگ محسوب میشد. امروزه هم دنیا به این نتیجه رسیده که روی دوستی‌ ترکها نمیتواند حساب کند، و در عوض هر جا ترکیه با کشوری دشمنی کند، آن کشور در امان خواهد بود. این یک حرف مغرضانه نیست، این یک حقیقت اجتماعی در مورد ترک هاست. و احتیاجی نیست که به تاریخ بروید و برای اثبات این حرف از آنجا شواهد و مدارک بیاورید، همین که روزنامه خوان باشید و اخبار و تحولات دنیا را پیگیری کنید، این حرف برایتان ثابت شده است.

مثلا تا چند سال پیش، اسرائیل روابطی‌ بسیار دوستانه با ترکیه داشت و بقدری صمیمی‌ بودند که اگر سر و ته نخست وزیر وقت اسرائیل را میزدی در ترکیه بود. تا اینکه دولت اسرائیل فلسطینیها را در محاصره اقتصادی قرار داده و اجازه نمی‌داد مواد خوراکی و درمانی به فلسطینی‌های ساکن نوار غزه برسد. در همین زمان دولت ترکیه یک کشتی رو از مواد خوراکی پر کرده ( مواد خوراکی از قبیل برگه‌ خشک زردآلو و آلوچه و لواشک و از این دست مواد خوراکی) روانهٔ‌ نوار غزه کرد، و وقتی‌ کماندو‌های اسرائیلی به کشتی که پرچم ترکیه بر روی آن نصب بود اخطار دادند، و با نادیده گرفتن اخطار‌شان روانه این کشتی‌ شدند، ترکها با چوب و چماق به جون کماندو‌های اسراییلی افتاده و تعدادی را زخمی کردند، و اسراییلیها هم که از کشتن باکی ندارند، ترکها را به مسلسل بستند و تعداد ۹ نفر از آنها را کشتند و تعداد زیادی را زخمی کردند. به ناگاه جنگ مغلوبه شد و دولت ترکیه اسرائیل را تهدید کرد که ناوگان دریایش ( منظورشان از ناوگان دریایی چند فروند کشتی قرن ۱۹ و باز مانده از دوران عثمانی هاست)را برای جنگ با اسرائیل خواهد فرستاد و یک سری حرفها و تهدید‌های تو خالی‌ و مسخره که فقط باعث این شد که روابطش با اسرائیل تیره شود. و وقتی‌ اسرائیلی‌ها متقابلاً دندان نشان دادند، ترکها به گوشه‌ای خزیده و شروع به لیسیدن زخم‌هایشان کردند و یادشان رفت که قرار بود ناوگان جنگی خود را برای گرفتن انتقام آن ۹ نفر ترک کشته شده بفرستند.

مثال دیگر، روابط بسیار دوستانه سوریه و ترکیه تا چند ماه پیش بود، بطوری که بشار اسد و اردغان با هم دیزی دو نفره میخوردند و رو درخت همدیگر یادگاری کنده بودند. این دوستی‌ تا آنجایی بود که وقتی‌ بهار عربی‌ به سوریه رسید و مردم به هوای آن خواستند تکانی بخورند و بگیر و ببند شد، تعدادی از اهالی سوریه از ترس به ترکیه پناهنده شدند و اردغان برای اینکه دوستیش را به بشار اسد ثابت کند، شبانه ریختند و به زنهای سوری در کمپ‌های پناهندگی در ترکیه تجاوز کردند، که البته خبرش بلافاصله از روی آنتن‌های خبری پاک شد. این دوستی‌ آنچنان محکم به نظر می‌رسید که بشار اسد بیچاره خواب اینکه ترکیه خنجر را تا دسته از پشت به قلب او فرو کند را نیز نمیدید. تا اینکه سوریه یک هواپیمای جاسوسی را که به خاکش تجاوز کرده بود را سرنگون کرد و تازه معلوم شد که این هواپیما مال کشور دوست و همسایه ترکیه بوده و ترکها تمامی‌ مرز‌های خاکی و هواییشان را در اختیار دشمنان سوریه قرار داده و از آنجا به شورشیان کمک‌های اساسی‌ میرسانند. دوباره جنگ مغلوبه شد، اردغان سخنرانی‌ها کرد و تهدید کرد که سوریه را به خاطر کشتن خلبان‌های ترکی‌ مجازات خواهد کرد. و به همین خاطر دست به دامن ناتو شده و جنجالی در رسانه‌ها آفرید، و وقتی‌ بشر اسد با چند تا هلیکوپتر جلوی پای لشگر ترکیه را به رگبار بست، ترک‌ها دوباره دم را لای پا گذاشته و به گوشه‌ای خزیدند و حنجره چرکینشان بسته شد.


این عکس مربوط به روزهایی است که اسد و اردوغان گل می گفتند و گل می شنیدند.

مثال دیگر ایران عزیز ماست، که این داستان دوست بازی با ترکیه و رساندن میلیارد‌ها دلار نفتی‌ به این کشور بی‌ ارزش، و کمک‌های بی‌ دریغ مادی و معنوی به ترکیه ۳۳ سال در دستور کار آخوند‌های ابله بود و در عوض آنها نفرت از ایران و ایرانی‌ را در بین ایرانیها پراکنده کردند و سعی‌ در جدا سازی بخشی از کشور ما داشتند، و وقتی‌ آخوندها با تو سری اردغان را راهی‌ کشورش کردند، و تحویلش نگرفتند، تهدید‌ها کرد، خلیج پارس را نامی‌ دیگر خواند، به پان ترک‌های نوکرش دستور داد به طور مرتب و سیستماتیک اخبار جعلی و دروغین منتشر کنند و از بدبختی مالی‌ ایرانی‌‌ها و فساد اخلاقی‌ جامعه ایران داد سخن گفته و آنها را به این ترتیب تحقیر کنند، به پان ترکها دستور دادند که با طرفداری ظاهری از شاهزاده رضا پهلوی، مردم را به شورش دعوت کنند تا بلکه در ایران هم بگیر و ببندی شد و در شلوغی‌های بوجود آمده اینها هم از فرصت و شلوغی سواستفاده کرده و اسلحه‌ها را راهی‌ شهر‌های آذربایجان کرده و از این رهگذر بتوانند به مقاصد شومشان برسند و هزار پلیدی دیگر. و امروز وقتی‌ دوباره از همه جا رانده و مانده شدند، برای اینکه دوباره زیر بال و پر آخوند‌ها بروند، شروع به فحاشی به مردم آزادی خواه ایران و شاهزاده ایران کرده‌اند.

به قول مسلمان‌ها ترکها قبیله‌ای ترسو و بزدل از ماجوج‌ها هستند که بر روی زمین فساد میکنند و دوستی‌ یشان بیش از دشمنیشان خطرناک است.