خرداد ۲۷، ۱۳۹۱

دیگر از من نپرس


من بر کوهستان صعود کردم
آنجا بود که زندگی می‌کردم
شکارچی،
من بودم، اما ساقه‌ی علف
مرا در رطوبت‌هایش به دام انداخت
گفتن را به من بیاموز،
ساقه‌ی علف
مردن را و شنیدن را به من بیاموز،
دیرپا، گفتن را بیاموز،
سنگ،
ماندن را به من بیاموز،
آب،
دیگر از من نپرس و از خودت،
باد.

دشت - يوهانس بوبروسکی