اینکه در آینده کسی پیدا خواهد شد و با یک رشته کارهای بیرون از آئین ( خارق العاده ) جهان را به نیکی خواهد آورد، پنداری است که در بسیاری از کیشها پیدا شده، یهودیان چشم براه مسیح میدارند، زرتشیان شاه بهرام را میبیوسند، مسیحیان به فرود آمدن عیسی از آسمان امید مندند، مسلمانان چشم به راه مهدی میدارند.
چنانچه شرق شناس یهودی تبار فرانسه، دار مستتر، در اینباره گفته است: این پندار از باستان در میان ایرانیان و یهودیان میبوده. ایرانیان که به اهریمن باور داشته کارهای بد جهان را از او میدانسته اند، چنین میپنداشته اند که روزی خواهد آمد و کسی از نژاد زرتشت، بنام "ساوشیانت" پیدا خواهد شد و او اهریمن را کشته جهان را از همه بدیها خواهد پیراست. اما یهودیان چون آزادی کشور خود را از دست داده (هشته ) به بندگی آشور و کلده افتاده بودند، یکی از پیغمبرانشان چنین نوید داده که در آینده پادشاهی ( یا مسیحی) از میان جهان خواهد برخاست و یهودیان را دوباره به آزادی خواهد رسانید، که یهودیان از آن هنگام مسیح را بیوسیده اند و کنون هم میبیوسند.
این پندارها در میان یهودیان و ایرانیان میبوده و هر چه زمان بیشتر میگذشته در دلها بیشتر ریشه میدوانیده و در اندیشهها بارج و بزرگی میافزود. سپس در آغاز اسلام، بدانسان که دار مستتر از روی دلیل نوشته ( ما نیز در جایی دیگر به گشادی سخن راندیم)، با دست ایرانیان به میان مسلمانان راه یافته و در اندک زمانی رواج بسیار پیدا کرده، که کسانی که به آرزوی خلافت افتاده و میکوشیده اند بیشتر از آن سود جوئی کرده، هر یکی خود را مهدی مینامیده اند و نویدها در بارهٔ نیکی جهان میداده اند، و برای پیشرفت کار خود از دروغ سازی نیز نپرهیزیده و هر یکی حدیثی یا حدیثهایی از زبان پیغمبر یا امام علی میساخته اند.
شیعیگری، احمد کسروی