فروردین ۲۵، ۱۳۹۱

بهندوستان پیری از خر فتاد ..... پدرمرده ای را بچین گاو زاد. نظامی

رئیس جمهور ایران به یکی‌ از جزایر کشورش سفر می‌کنه، یه سری شیخ عربِ بیسرو پا که تا ۳۰ سال پیش زیر چادر تو صحرای بی‌ آب و علف مثل یک خزندهٔ بیمصرف در گوشه‌ای چمباته زده بودند و بزرگترین افتخار زندگیشون بوسیدن دست شاه ایران بود، شاکی‌ میشن.

کرهٔ شمالی موشکی رو که ساخته امتحان می‌کنه، آمریکا جدا رنجیده و شدیدا نگران می‌شه. رئیس جمهور ترکیه مردمش رو می‌کشه، اعرابِ نوکر غرب به تحریک غرب، در حال ضجه مویه کردنند، ترکیه خودش رو اون وسط آویزون می‌کنه.... روزنامه‌ها رو که باز میکنی‌، انگار داری یه فیلم کمدی رو میبینی‌، گاهی از خودم می‌پرسم، منم که این قضایا برام خنده داره یا واقعا دنیا از مسخره هم مسخره تر شده؟

اگر کشورهای اروپایی همسایه آلمان به یمن و برکت همجواری با این کشور سازنده، چه از نظر مادی چه از نظر معنوی، به جای که امروز رسیدند، میرسند، ایران عزیز ما، این مهد تمدن دنیا، نیز به برکت وجود یک سری همسایه خلاق، با هوش و مبتکر و با فرهنگ، که تنها هنرشان، نوکری غربیها و دشمنی با همسایگانشان است، به جایی‌ می‌رسد که امروزه رسیده است. 

از هیچ طرف شانس نیاوردیم.