فروردین ۳۰، ۱۳۹۱

چشم‌های ۷ میلیارد انسان به یک زبان سخن می‌گویند.

وقتی‌ فصل بهار شروع میشود سکنهٔ بابل مدت دوازده روز جشن میگیرند.

در روز سیزدهم مراسم این جشن بوسیلهٔ یک دروغ بزرگ یعنی‌ پادشاه دروغی خاتمه می‌یابد.

در این دوازده روز مردم در بابل زیباترین لباس خود را میپوشند و دختران جوان به معبد ایشتار میروند و در آنجا خود را در دسترس مردها قرار میدهند تا اینکه با آنها تفریح نمایند و هر مرد بعد از اینکه با زنی‌ تفریح کرد یک هدیه بوی میدهد و زنها این هدایا را جمع آوری مینمایند تا اینکه وقتی‌ شوهر میکنند دارای جهیز باشند (امروزه، در روز سیزده بدر، تمام این مراسم در سبز گره زدن خلاصه شده است)

هیچ کس از این رسم حیرت نمی‌‌نماید و هیچ مردی وقتی‌ زن می‌گیرد انتظار ندارد که زن او باکره باشد.

در این دوازده روز همه مشغول عیش و عشرت میشوند و خود را برای جشن روز سییزدهمین بهار آماده میکنند.

صبح روز سیزدهم یک ابلهی را تا شب، به جای پادشاه مینشانند.

تاریخ سینوهه که بر اساس پاپیروس هایی است که از مصر بدست آمده و امروز در موزه لوور فرانسه نگهداری میشود.