فروردین ۲۸، ۱۳۹۱

بد دل و دزد و جلد و بی حمیت ..... روبه و شیر و گرگ و کفتارند. ناصرخسرو.



نمردیم و بعد از ۳۳ سال دیدیم که جمهوری روضه خوان‌ها بالاخره دو کار عاقلانه انجام داد. سفر ناموفق و برگشت اردغان نخست وزیر ترکیه با دماغ سوخته از ایران و از پیش احمدینژاد، و بطور کلی‌ کنار گذاشتن ترکیه، این همسایه ناسپاس و بی‌ حمیت که ناجوانمردی و پست فطرتی را به غایت رسانده بود، یکی‌ از کارهای مثبت جمهوری اسلامی است که بالاخره نشان داد کمی‌ بلوغ یافته ومیتواند دوست و دشمن را از هم تمیز دهد.

هر چند بعد از ۳۳ سال که ترکها با سواستفاده از حماقت نظام جمهوری اسلامی، و با غارت ایران، خراب آبادی به نام ترکیه را ساختند و با چسباندن خود به مرکز تحولات خاور میانه یعنی‌ ایران، در دنیای سیاست برای خود جای باز کردند و به این ترتیب ترکیه را مطرح کردند، ولی‌ رذالت و حماقت نهادینه که از ابتدای افرینش در ترک‌ها وجود داشته و دارد، جلو این همه خوشبختی که برای آنها از محالات بود و در خواب هم نمیدیدند، را گرفت. چرا که با رو شدن دست آنان در به راه اندازی تبلیغات مسخره بر ضّد ایران، و ایجاد جّو آشوب در استانهای آذری زبان ایران، و سازش آشکار و نهان با دشمنان ایران در اینجا و آنجا، ماهیت و چهره ی واقعی و نوکر صفت آنان به غرب را ، حتی برای آخوند کودن نیز آشکار ساخت، و آخوند با زدن تو دهنی محکم به اردوغان در سفر اخیرش به ایران، ترک‌ها را بر سر جای حقیر خود نشاند، و بادکنکی به نام اردغان را به تکه‌ای پلاستیک پاره تبدیل کرد.

رسم غربیها که میتوان آن را رسم هالیوودی نیز نامید، این است که در بلوف زدن مهارت عجیبی‌ دارند، و تا آنجا که جا داشته باشد، پا را بر روی گردن میفشارند، ولی‌ وقتی‌ ببینند، حریف قدر است، جا میزنند، نمونه‌های آن زیاد است، از مهمترین آنها میتوان، زمانی‌ را نام برد که انگلیس رضا شاه را تهدید کرده بود که یا دست از خوزستان بر میداری و یا اینکه به ایران حمله می‌کنیم و رضا شاه، دست‌ها را به کمر زده و سفیر انگلیس را با تو سری و خفت بیرون انداخته بود و پیغام داده بود، مگر از روی جسد من رد شوید، و همین ایستادگی قدرتمند رضا شاه در مقابل انگلیس، با اینکه از نظر نظامی در ضعف بود، توانست خوزستان را در کنار ایران نگاه دارد، هر چند منجر به نابودی خود این بزرگ مرد شد.

دیگر مطلبی که باید به آن اشاره کرد، مطلبی است که به طور مرتب شاهد آن هستیم، یعنی‌ فعالیّت عده‌ای بردهٔ اجیر شده که معلوم نیست سرشان در آخور چه کسانی‌ گیر کرده، و عجیب در جهت تحقیر و توهین به ایران و ایرانی‌‌ها در لباس دوست و دلسوزی برای ایرانی‌، تلاش میکنند. مثلا جمع کردن امضا برای نگاه داشتن نام خلیج پارس، و یا نوروز و یا مطالبی‌ از این دست، از شیوه‌های آنان در دنیای اینترنت میباشد. این روز‌ها مجددا، این عده‌ی فرصت طلب و ضد ایرانی‌، که به هر وسیله‌ای برای تمسخر ایرانی‌‌ها متوسل میشوند، راه افتادند و با عنوان اینکه برای نگاه داری جزیره ابو موسی، بشتابید و امضا کنید، قصد در ایجاد جّو حماقت بار بین ایرانی‌‌ها دارند، و اگر جدی گرفته شوند ، در آینده هم برای اینکه ایران مال ایرانی‌ باشد راه می‌افتند و امضا جمع میکنند.

تو گویی ایرانی‌ برای اثبات بدیهیات خود احتیاج به جمع آوری امضا آن هم در یک دنیای مجازی دارد.

از خرد ایرانی‌ انتظار میرود که دقیقتر، عمیق‌تر و موشکافانه تر با پدیده‌ها برخورد کند و با عده‌ای که بر اساس فهم و شعور خویش دیگران را نیز مانند خود ابله می‌بینند، با همان شیوهٔ خودشان، یعنی‌ با تمسخر برخورد کرده، و با روحیه طنز قوی و بی‌ همتای ایرانی‌، دهان این یاوه گویان را پر از شکر کنند.