اُمّ کُلثوم (حدود ۴ مه ۱۹۰۴ - ۳ فوریه ۱۹۷۵) از محبوبترین خوانندگان زن مصر بود. آلبومهای موسیقی او هنوز جزء پرفروشترینها هستند. وی در میان اعراب به لقب «ستاره خاور» و «بانوی آواز عرب» شهرت یافته است. درحالیکه مصر هیچگاه یک کشور عربی نبوده و نیست. و عرب نامیدن آن بعمد و اصرار، نتیجه سیاستهای استعماری و تلقین تاریخ دروغین و محو کردن تاریخ امپراطوری پارس هاست.
أم كلثوم - أنت عمري - كاملة
چشمهای تو منو بگذشته میبرند
بروزای دیرینه من
چشمای تو بمن میگویند که گذشتهٔ من بیهوده و دردناک بوده
هرچه که دیدم روزهای پیش از دیدن تو
تلف کردن عمر بوده
چگونه میتوانم روزهای پیش از تو را جز عمرم حساب کنم
تو زندگی منی
با نور تو سحر برای من شروع میشود
تو زندگی منی.
ترجمه گوشهای از ترانه
این بانوی بزرگ ۶۰ سال برای مردم مصر خواند از ۱۳ سالگی تا ۷۳ سالگی، و زمان جنگ مصر و اسراییل، برای جمال عبدالناصر ترانهٔ الرییس را خواند و مردم مصر با صدای این بانوی بزرگ دوران جنگ را بر خود تحمل پذیر میکردند و با نوای موسیقی وی تسکین میافتند. به نظر من باید حرف ها، اشعار، ترانهها و تجربیات این مردم را شنید و به آنها دقت کرد، چرا که پشتوّانهٔ هزاران ساله دارد. ملت بزرگ مصر و کشور مصر قدمت و سابقه تمدن دیرینه دارد و دنیا از این ملت که تا جنگ جهانی اول جز امپراطوری پارسها بود، یاد گرفته است و مدیون این ملت شریف میباشد، درست مثل ایران عزیز ما.
بروزای دیرینه من
چشمای تو بمن میگویند که گذشتهٔ من بیهوده و دردناک بوده
هرچه که دیدم روزهای پیش از دیدن تو
تلف کردن عمر بوده
چگونه میتوانم روزهای پیش از تو را جز عمرم حساب کنم
تو زندگی منی
با نور تو سحر برای من شروع میشود
تو زندگی منی.
ترجمه گوشهای از ترانه
این بانوی بزرگ ۶۰ سال برای مردم مصر خواند از ۱۳ سالگی تا ۷۳ سالگی، و زمان جنگ مصر و اسراییل، برای جمال عبدالناصر ترانهٔ الرییس را خواند و مردم مصر با صدای این بانوی بزرگ دوران جنگ را بر خود تحمل پذیر میکردند و با نوای موسیقی وی تسکین میافتند. به نظر من باید حرف ها، اشعار، ترانهها و تجربیات این مردم را شنید و به آنها دقت کرد، چرا که پشتوّانهٔ هزاران ساله دارد. ملت بزرگ مصر و کشور مصر قدمت و سابقه تمدن دیرینه دارد و دنیا از این ملت که تا جنگ جهانی اول جز امپراطوری پارسها بود، یاد گرفته است و مدیون این ملت شریف میباشد، درست مثل ایران عزیز ما.
وی دختر ابراهیم البلتاجی بود و در سال ۱۸۹۶ یا به قول دیگر در سال ۱۹۰۴ در روستای طمبای الزهایره در استان الدقهلیه واقع در شمال قاهره و ما بین اسکندریه بدنیا آمد. ام کلثوم از کودکی سرودههای پدرش را از بر میکرد و در سن ده سالگی بخواندن برای مردم در خانه بزرگ روستا پرداخت و درحالیکه سیزده سال بیشتر نداشت بهمراه پدرش در روستاها میگشت شعرهای عارفانه میخواند. صوت بهشتی ام کلثوم در همین ایام توسط اساتید فن، کسانی چون ابوالعلاء محمد و شیخ زکریا احمد شناسایی شد. در سال ۱۹۲۳ روستا را ترک کرد و راهی قاهره شد تا با شیخ ابوالعلاء، دوست پدرش و یکی از موسیقیدانان معروف آنزمان مصر، دیدار کند. در همین ایام شروع بخواندن کرد و ترانههای بسیاری از خود بجای گذاشت. برخی از این شعرها را بدون موسیقی میخواند و بهمین دلیل در میان صدای زنان، چهرهای شناخته شده گشت. یکسال پس از رفتن به مصر با احمد رامی، شاعر آشنا شد. رامی تازه از رشته زبان فارغ التحصیل شده بود. به رامی خبر داد که دوست دارد یکی از شعرهایش را بخواند. در همین سال با احمدصبری، هنرمند دندانپزشک نیز آشنا شد که برای حداقل ۱۴ ترانه او، موسیقی ساخت. بزودی با محمد القصبجی نیز آشنا شد که عود نواز چیره دستی بود و این هنر را از محمد عبدالوهاب آموخته بود. در اینزمان، ام کلثوم بهمراه گروه موسیقی متشکل از عود ِ القصبجی، قانون ِ محمد العقاد و کمانچه سامی الشوا روی صحنه رفت. دوستی ام کلثوم با القصبجی از سال ۱۹۲۴ تا سال ۱۹۴۸ و زمان وفات وی ادامه یافت. همراه دیگر وی شیخ زکریا احمد بود که تا سالها این دوستی ادامه پیدا کرد. دوران خوانندگی ام کلثوم از سیزده سالگی تا هفتاد و سه سالگی وی ادامه یافت؛ شصت سال تمام. امکلثوم به سیاست نیز نزدیک شدهبود و ترانه «سیدالرئیس» را برای جمال عبدالناصر خواند. ام کلثوم ملقب به کوکب شرق سرانجام در سال ۱۹۷۵ درگذشت. با گذشت سی سال از درگذشت کوکب شرق، همچنان رادیو مصر هر روز غروب ساعت ۵ و ۹ بعدازظهر به مدت دو ساعت ترانههای ام کلثوم را برای شنوندگان و علاقمندان وی پخش میکند. ترانه های ام کلثوم در ایران نیز محبوبت خاصی دارد.