مهر ۰۷، ۱۳۹۰

داشتن و نگهداشتن

خود شکن... آینه شکستن خطاست 

بازدید از این وبلاگ را برای علاقمندان به دیدن آثار باستانی ایران که در موزهای دنیا نگهداری میشود، توصیه می‌کنم
https://raeeka.wordpress.com


محو در محفل گرم و صمیمی‌ و آموزنده یار مهربانی، همزمان در این فکر شناور شدم، که چرا بیشتر از نگهداشتن بداشتن میاندیشیم و آن همّت و پشتکاری که برای بدست آوردن خرج می‌شه برای نگهداری بهیچ گرفته میشود. حتما شما هم پای صحبت آن سفر کرده که صد قافله دل‌ بهمراهش بوده، و به تازه‌گی برگشته، و از درختان و کوهستان‌های کشور بازدید شده یا از ابنای تاریخی و باستانی جاهای دیده شده و یا از رودخانه‌ها و سواحل نقره‌ای و یا از ساختمان‌های مدرن ساخته شده که اعجاب انگیزند و و و ، ساعت‌ها اسب زبان را در میدان گوش‌های میزبان میتازاند، با لبخندی بی‌معنی که فقط بعنوان نشان دادن اینکه از این وصف العیش، نصف العیش‌ای هم نصیبم شده است، نشسته اید‌، و همزمان فکر کرده‌اید که خوب از این درختان سر بفلک کشیده که میوه‌های عجیب و غریب آن دهانت رو هم آب انداخته و هم دقایقی باز نگاه داشته، در کشوری که زندگی‌ می‌کنیم هم پیدا می‌شه و گیرم نه در طبیعتش ولی‌ بطور یقین در گلخانه‌ای حفاظت شده، از آن اثری خواهی یافت، و آیا مطمئن هستی‌ که از این پاره خشت‌هایی‌ که باستان شناسان خوشحال، با قلم مویی باریک از دل خروارها خاک بیرون کشیده اند در جای که تو زندگی‌ میکنی‌ وجود ندارد؟ و یا تا بحال تلاش کردی که اصلا بدانی‌ در جای که زندگی‌ میکنی‌ ساحلی هر چند سنگی‌ و غیر قابل آبتنی وجود دارد یا خیر؟


دوستی میگفت : من غیر از شهرهای شمال و سواحل زیبای سابق آنها( سواحل جمع‌آوری زباله فعلی‌)، چند شهر جنوبی و چندین شهر مذهبی‌ که به برکت وجود اجساد چند امام دینی که مرا به پا بوسی خود طلبیده بودن (از این مضحک تر وجود نداره)، از این وسعت خاک، ایران عزیزم، سعادت دیدار دیگری نصیبم نشده است. البته این تنها مختص دوست من نیست و به طور کلی‌ یک حکم تقریبا همگانی رو در مورد اکثر ایرانی‌‌ها دارد. ما قبل از اینکه ایران رو ببینیم، بار سفر می‌بندیم و برای دیدن طیبیت زیبا، آثار باستانی و دیدنیهای دیگر جاها راهی‌ سرزمین‌های بیرون از این مرزها، می‌شویم و مقادیر زیادی پول و زمان و انرژی صرف می‌کنیم که با دیدن طبیعتی زیبا یا ساختمانی یا ساحلی، بتونیم به به بگوییم، غافل از اینکه همان‌های که به دیدارشان رفته ایم با وسعت و زیبایی بیشتری در گوشه کنار این خاک دوست داشتنی یعنی‌ ایران وجود دارد و ما قبل از شناخت و دیدن این جاهای با ارزش که آرزوی دیدن آن را جهانیان دارند، راهی‌ سفرهای دور و دراز می‌شویم و البته پاش که میافته ایرانی‌ رو باهوش‌ترین بشر دنیا هم میدونیم. (البته من شنیدم که هدف سفرِ بیشتر مردم بافرهنگ ایران، بیشتر از زیارت آثار باستانی، زیارت قبور است و بیشتر از دیدار طیبیت، دیدار فروشگاه‌ها و مراکز خرید می‌‌باشد، که من این رو به پای شایعات می‌‌گذارم همچنین پای اینکه جمهوری فاشیست اسلامی، ایرانی‌ بودن را به ما حروم کرده و اینکه ایرانی‌ بودن جرمی‌ سنگین محسوب می‌شه و ما بر خلاف مردم همه دنیا و حتی فلسطینیها که برای یه وجب خاک سالهاست دارن کشته میشن، باید از این سرزمین به راحتی‌ بگذریم و منابع و مزایاش رو دو دستی‌ تقدیم هر که از راه رسید بکنیم چرا که در غیر این صورت، جانیانی محسوب می‌شویم که باید زیر شلاقِ زندانبان‌های دیو سیرت، تاوانِ این گناه را پس دهیم. )

برای کسی‌ جای تردید نیست که سرزمین عزیز ما ایران، یکی‌ از دیدنیترین و زیباترین مکان‌های دنیا است که می‌شه در آن سفر کرد و از این سفر هم آموخت هم لذت برد و هم به اندیشه فرو رفت. سرتا سر خاک ایران حکم یک موزه آثار باستانی را دارد، و به همین دلیل به جرات میتوان ادعا کرد که این سرزمین نباید مسکونی باشد و در عوض باید دور تا دور آنرا دیوار یا سیم خار دار بکشند و از طرف جهانیان حفاظت شود چرا که وجب به وجب این خاک، آثار تمدن و تاریخ تحولات زندگی‌ بشر و دنیا نقش بسته است. و جهانیان اگر بخواهند از گذشتهٔ خویش آگاهی‌ یابند میبایستی ریشه‌های خود را در ایران جستجو کنند. ولی‌ متاسفانه بشر امروز که به نظر من هیچ گاه و در هیچ برهه‌ای از تاریخ تا به این اندازه حماقت بار زندگی‌ نکرده، نه تنها در جهت نگاه داری این کشور مهم و باستانی کاری نمی‌کنه بلکه به دنبال تخریب و نابودی آن تختِ گاز در حال حرکت به جلو است. و مردمی رو در آن خاک پرورش داده که خراب کردن اون خاک انگار جزئ از رسالتشان شده است. بدا به حال انسان امروز که می‌توانست از ایران به عنوان شناخت خویش و شناخت تاریخ پیدایش تمدن بشر استفاده کند و به جای آن، ایران را کنام پست فطرتان و شغالانی ساخت که به عنوان حاکم و گرداننده کشور، این خاک رو به باد بدهند.
و ایرانی‌ که اگر پاش بیفته حاضر نیست یک وجب از اون خاک رو به بیگانه بده و داشتن ایران رو وظیفه خودش میدونه ولی‌ در نگاه داشتن و آبادانی اون خاک هیچ قدمی‌ برنمیداره و برای دیدن دیگر جاها، و داشتن چند عکس یادگاری، با کمال میل و به رضایت از پول، وقت و انرژی خودش می‌گذره ولی‌ برای نگهداری آنچه که در ایران هست حاضر به پرداخت قرانی نیست.

جانا شکایت از که کنم؟ از تو یا که روزگار؟؟



تصویر: Mirror_Self_Portrait_by_LuciusAppaloosius