بهمن ۱۲، ۱۳۸۸

عمر دوباره، نداده اند کسی‌ را


خواستم از لعل او، دو بوسه‌ و گفتم
تربیتی کن، به آبِ  لطف  خسی‌ را
گفت: یکی‌ بس بود، اگر دو ستانی
فتنه  شود، آزموده ایم  بسی‌  را
عمر دوباره است بوسه من و هرگز
عمر دوباره، نداده اند  کسی‌را!